کتاب زبان شناسی سوسور
معرفی کتاب زبان شناسی سوسور
کتاب زبان شناسی سوسور؛ ساختارگرایی و پدیدارشناسی نوشتهٔ بئاتا استاوارسکا و ترجمهٔ سهند الهامی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب زبان شناسی سوسور
زبان شناسی سوسور کتابی راهنماست که مخاطبی بینارشتهای را در نظر دارد و بازتابی است از تحولات اخیر مرتبط با وجاهت و میراث دورهٔ زبانشناسی عمومی (۱۹۱۶). کتاب رابطهٔ میان مطالب دوره با منابع دستاول خود سوسور را که بعضاً تا همین اواخر در دسترس نبودهاند بهصورت انتقادی بررسی میکند. توجه ویژهای به جفتهای تقابلی میشود: دال و مدلول، لانگ (نظام زبان) و پارول (گفتار)، همزمانی و درزمانی؛ مواردی که نشان مهر ساختارگرایی در سرتاسر علوم انسانی شدهاند. این کتاب بر میراث سوسور در ساختارگرایی (و پساساختارگرایی) از یک سو و پدیدارشناسی از سوی دیگر، دو سنت فلسفی اصلی قرن بیستم پرتو میافکند و شاهدی است بر آنکه زبانشناسی سوسوری امروز در دههٔ سوم قرن ۲۱ همچنان مطرح است. خواننده مختار است کتاب را بهتنهایی یا به همراه دوره مطالعه کند.
بئاتا استاوارسکا، استاد گروه فلسفهٔ دانشگاه اورگن امریکا و مؤلف این کتاب با استناد به مدارکی که بعضی از آنها بهتازگی کشف شدهاند، نشان میدهد که کتابی که پس از مرگ سوسور به نام او به چاپ رسیده در واقع تا چه حد با منویات او متفاوت است.
خواندن کتاب زبان شناسی سوسور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دانشجویان و پژوهشگران رشتهٔ زبانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زبان شناسی سوسور
«دورهٔ زبانشناسی عمومی در میراث صدوچندسالهٔ مطالعهٔ ساختارگرایانهٔ دلالت فرهنگی حضور داشته است. در شصت سال گذشته، پژوهشگران نگاه ساختارگرای متعارف را به نقد کشیده و بر پیچیدگی آن افزودهاند و وجاهت خود دوره را نیز به چالش کشیدهاند. تصور این بود که دوره صرفاً بازنویسی درسگفتارهای زبانشناسی عمومی فردینان دو سوسور است که در دانشگاه ژنو بین سالهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۱ ارائه شدهاندیک. اما دوره را در ۱۹۱۶ ــ سه سال پس از مرگ سوسور (۱۹۱۳) ــ دو زبانشناس ژنوی، شارل بایی و آلبر سشوئه، تألیف و منتشر کردند که در هیچ یک از درسگفتارهای زبانشناسی عمومی شرکت نکردهاند و از انتشار یادداشتهای دانشجویانی که در این دورهها شرکت داشتهاند بهجد جلوگیری کردهاند. آلبرت ریدلینگِر، دانشجویی که در درسگفتارها حاضر بوده، در فرایند نوشتن کتاب همکاری داشته، اما بعدتر دلسردی عمیق خود نسبت به محصول نهایی را ابراز کرده است. بهعلاوه، مطالعهٔ نقادانهٔ دوره (گودل ۱۹۵۷؛ اِنگلِر ۱۹۸۹) مغایرتهای متعددی میان نسخهٔ پس از مرگ ۱۹۱۶ و یادداشتهای دانشجویان از درسگفتارها نشان میدهد. در نهایت اینکه در سالهای اخیر، پژوهشگران به مجموعهای از نوشتههای تازه پیداشدهٔ خود سوسور دست یافتهاند که پرتو جدیدی بر فهم او از مطالعهٔ زبانشناسی عمومی میافکند (ترجمهٔ انگلیسی با عنوان نوشتههایی در باب زبانشناسی عمومی ۲۰۰۶ منتشر شده است). این نوشتهها مکملِ هم یادداشتهای قبلاً منتشرشدهٔ دانشجویان از درسگفتارها هستند (سوسور ۱۹۹۳، ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷) و هم مکاتبات ذینفعان زبانشناسی سوسوری.
به لطف وجود این آثار انتقادی و دسترسی مستقیم به مطالب منبع، اکنون امکان پدید آمدن درکی تجربهگرایانه از زبانشناسی عمومی سوسور و ارزیابی دوبارهٔ اعتبار دوره وجود دارد. برای مثال، میتوان اسنادی آورد که ویراستاران، یا بهتر بگوییم «سایهنویسان» دوره، محتوای مجعول آوردهاند، ترتیب مطالب را معکوس کردهاند، دستگاهی مفهومی بر اساس دوتاییهای عمودی طرحریزی کردهاند و لحنی جزمی در نسخهٔ تحریرشدهشان از زبانشناسی عمومی اتخاذ کردهاند. آنها بهدنبال همگونسازی علم زبانشناسی عمومی که آن زمان درحال ظهور بود با انتظارات هنجاری رشتههای علمی بودند (تا حوزهٔ مطالعهای مجزا از دیگر علومی که با زبان سروکار دارند، همچون فقهاللغهًْ، را تضمین کنند). ویراستاران کتاب منتشرشده را در قالب یک رسالهٔ دانشگاهی کلاسیک گردآوری کردند و در جریان این کار، پیچیدگی و بداعت فهمِ در تحول سوسور از مطالعهٔ زبان را قربانی کردند. دستگاه مفهومی جفتسازی تقابلی میان دال و مدلول، نظام زبان و گفتار، و همزمانی و درزمانی واکنشی مستقیم به ضوابط علمی ازپیشموجود است و این قابلیت را دارد که بیمشکل به قالب نوشتار دانشگاهی کلاسیک درآید؛ اما نمایانگر درک باریکبینانهتر و چندوجهیتری که در مطالب ناخلاس سوسور یافت میشود نیست؛ مطالبی که چشمانداز سوژههای سخنگو را اتخاذ میکنند و از تغییر تاریخی استقبال میکنند؛ زبان را به یک نظام نشانهای ثابت و خودمختار مفروض تقلیل نمیدهند و به شکلی جزمی پیرو ضوابط علمی سنتی نیستند.
درعینحال باید اذعان داشت که در مقطع تاریخیای که دوره بیرون آمد، بهترین تفسیر ممکن از زبانشناسی سوسور بود. بهعلاوه، دوره در شکل دادن به پیشرفتهای علوم انسانی معاصر و فراهم آوردن ابزار پژوهشی کاربردی برای دانشمندان علوم انسانی بسیار موفق بوده است. کاستیهای متعددی که در ارزیابیهای انتقادی اخیر شواهدشان آمدهاند نباید و نمیتوانند جایگاه میراث فوقالعادهٔ پژوهش نوآورانهای را که دوره در بسیاری حوزههای مطالعهٔ پدیدههای فرهنگی به وجود آورد، از آن بگیرند؛ آنچه شامل مطالعات ادبی (رولان بارت و ژولیا کریستوا)، روانکاوی (ژاک لکان و ملانی کلاین)، مردمشناسی ساختاری (کلود لویاستروس) و واسازی (ژاک دریدا) میشود. درواقع، مطالعهٔ انتقادی کتابی بزرگ شاهدی است بر میراث تثبیتشده و تداوم ارزشمندی آن. بخشی از قدرت نقد وابسته به اهمیتی است که برای موضوع موردنقد قائل میشویم.»
حجم
۴۲۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۴۲۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه