دانلود و خرید کتاب حواستون به پیرزن هایی که از تنهایی پوسیده ن باشه ماتئی ویسنی یک ترجمه محمد تمدنی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب حواستون به پیرزن هایی که از تنهایی پوسیده ن باشه

کتاب حواستون به پیرزن هایی که از تنهایی پوسیده ن باشه

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب حواستون به پیرزن هایی که از تنهایی پوسیده ن باشه

کتاب حواستون به پیرزن هایی که از تنهایی پوسیده ن باشه نوشتهٔ ماتئی ویسنی یک و ترجمهٔ محمد تمدنی است. گروه انتشاراتی ققنوس این نمایشنامه از کشور رومانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب حواستون به پیرزن هایی که از تنهایی پوسیده ن باشه

کتاب حواستون به پیرزن هایی که از تنهایی پوسیده ن باشه حاوی یک نمایشنامه از کشور رومانی است که نخستین‌بار در سال ۲۰۰۴ میلادی منتشر شده است. این کتاب مجموعه‌ای از نمایشنامه‌های کوتاه و بلند، گاهی با طعم طنز و گاهی با چاشنی اعتراض است.

می‌دانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب حواستون به پیرزن هایی که از تنهایی پوسیده ن باشه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر رومانی و قالب نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ماتئی ویسنی یک

ماتئی ویسنی یک در ۲۹ ژانویهٔ ۱۹۵۶ در رومانی به دنیا آمده است. او نمایشنامه‌نویس، شاعر و روزنامه‌نگاری فرانسوی - رومانیایی‌تبار است که به زبان فرانسوی می‌نویسد. ویسنی‌یک سه سال پس از فارغ‌التحصیلی از رشتهٔ فلسفهٔ دانشگاه بخارست، نوشتن را به‌صورت جدی شروع کرد و در طول ۱۰ سال بعد، هشت نمایشنامه، ۲۰ داستان کوتاه و چندین فیلم‌نامه نوشت که همگی در حکومت دیکتاتوری کمونیستی آن روزگار رومانی اسیر تیغ سانسور شد و اجازه‌ای برای ظهور نیافت و تنها پس از پناهندگی سیاسی به فرانسه بود که نام ویسنی‌یک بر سر زبان‌ها افتاد. او در سپتامبر ۱۹۸۷ به‌دعوت «بنیاد فرهنگی پاریس» به فرانسه رفت و پس از پذیرفته‌شدن درخواست پناهندگی سیاسی‌اش در این کشور اقامت گزید. از آثار مکتوب و نمایشی این نویسنده می‌توان به «ریچارد سوم رخ نخواهد داد»، «اسب‌های پشت پنجره»، «پشت میز با مارکس»، «تماشاچی محکوم به اعدام» و «پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی» اشاره کرد.

بخشی از کتاب حواستون به پیرزن هایی که از تنهایی پوسیده ن باشه

«پرده اول

سکوی ایستگاه قطار. اعلامیه جنگِ ۱۹۱۴ ــ ۱۹۱۸ چسبیده به دیوار. کنار اعلامیه، پنجره سالن انتظار. تیر چراغ‌برقی که چراغش روشن است. دختر اول، دختر دوم، دختر سوم، دختر چهارم، زن حامله و زن آلمانی ظاهر می‌شوند.

(انتظار. به یکدیگر نگاه می‌کنند)

دختر اول: (با ملایمت رو به زن حامله) خوبی؟

زن حامله: خوبم.

دختر سوم: کی وقتش می‌شه؟

زن حامله: دو ماه دیگه.

(مکث. انتظار)

دختر دوم: (رو به دختر سوم) یکی همه جعفری‌های تو باغچه‌مو لگد کرده.

دختر سوم: گوجه‌فرنگی‌های منم دزدیده‌ن.

(مکث. انتظار)

دختر چهارم: یکی دور و بر ده می‌پلکه.

زن آلمانی: من دیده‌مش.

همه: کیه؟ کیه؟ کیه؟ کیه؟

زن آلمانی: یه دزد زن...

(سوت قطاری که نزدیک می‌شود. دخترها به سمت خط آهن هجوم می‌برند)

(پستچی پیاده شده، قطار دور می‌شود. دخترها با عجله به سمت پستچی می‌روند)

پستچی: (که خود را دست بالا گرفته) صبر کنین! صبر کنین! بذارین کارمو بکنم!

(دخترها عقب می‌روند، خجالت‌زده‌اند، اما هنوز بی‌قرار)

پستچی: (بعد از آن‌که کمی نامه‌هایش را مرتب می‌کند) سیمون!

دختر اول: وای، ممنون!

پستچی: کاترین...

دختر دوم: ممنون.

پستچی: ژان...

دختر سوم: ممنون، آقا.

پستچی: ایوون...

دختر چهارم: منم...

پستچی: نیکول...

زن حامله: آخیش! بالاخره!

پستچی: (بعد از آن‌که مدتی طولانی میان نامه‌هایش جستجو می‌کند) و هیلدا...

زن آلمانی: ممنون، آقا...

پستچی: خب دیگه! امروز خوش‌شانس بوده‌ین! (به سمت خروجی می‌رود.

مشخص است که یک پایش می‌لنگد. قبل از خروج، رو به زن حامله) بچه حالش خوبه؟

زن حامله: بله، حتی دیگه لگد هم می‌زنه.

پستچی: واقعاً؟

زن حامله: می‌خواین دست بزنین؟

پستچی: نمی‌دونم...

زن حامله: بیاین، دست بزنین.

پستچی: (گیج) اجازه دارم؟

همه: (گویی می‌خواهند به خاطر نامه‌ها از او تشکر کنند) دست بزنین! دست بزنین!

(پستچی ساک نامه‌هایش را زمین می‌گذارد. دست و پایش را گم کرده، منقلب شده، انگار در برابر میوه‌ای ممنوع قرار گرفته)

پستچی: (پس از آن‌که دست می‌زند. تقریباً وحشت‌زده) عجب! زنده‌ست!

(دخترها یواش می‌خندند)

زن حامله: پس چی که زنده‌ست!

(پستچی خارج می‌شود. دخترها مدتی طولانی به یکدیگر نگاه می‌کنند، گویی می‌خواهند با نگاهشان تصمیم بگیرند چه کسی شروع به خواندن نامه‌اش کند)

دختر اول: (در حال خواندن نامه‌اش) جوجه من!

این‌جا تو جبهه خیلی سرده. کلاغ‌ها بدجوری زیاد شده‌ن. بعضی وقت‌ها آدم با خودش می‌گه این‌همه پرنده وحشی از کجا می‌آد.

گروهبانمون می‌گه شاید دشمن اونا رو می‌فرسته سمت ما تا کلافه‌مون کنه و نذاره بخوابیم. راست هم می‌گه، ان‌قدر سر و صدا تو سرمون می‌پیچه که دیگه نمی‌تونیم بخوابیم. دیوونه‌کننده‌ست. حتی بعضی وقت‌ها آتیش توپخونه این‌قدر اذیتمون نمی‌کنه که قارقار و جیغ پرنده‌ها.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۶۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان