دانلود و خرید کتاب داستایفسکی به آنا فئودور داستایفسکی ترجمه یلدا بیدختی نژاد
تصویر جلد کتاب داستایفسکی به آنا

کتاب داستایفسکی به آنا

معرفی کتاب داستایفسکی به آنا

کتاب داستایفسکی به آنا نوشتهٔ فیودور داستایفسکی و ترجمهٔ یلدا بیدختی نژاد است. انتشارات علمی و فرهنگی این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب داستایفسکی به آنا

کتاب داستایفسکی به آنا یک ناداستان است. یلدا بیدختی نژاد در این کتاب گزیده‌ای از نامه‌های فیودور داستایفسکی به همسرش، «آنّا گریگوری‌یونا سْنیتْکینا» را برگزیده و  ترجمه کرده است. آنّا وقتی به داستایفسکی رسید که موج مشکلاتْ نویسنده را در هم شکسته‌ بود. باید کتاب «قمارباز» را به ناشر می‌رساند، کتابی که دربارهٔ قمار است و دراصل، خود قمار است؛ قماری از قمارهای زندگی داستایفسکی. نویسنده بازی را برد و دلش را باخت. او کتاب «قمارباز» را با کمک آنّا سر موعد به ناشر رساند و با آنّای تندنویس ازدواج کرد؛ دخترکی که تبدیل شد به همسر داستایفسکی و نقش منشی و مادر را برایش ایفا کرد. 

یلدا بیدختی نژاد در گزینش نامه‌های داستایفسکی به آنّا پنج‌دوره از زندگی پرافت‌وخیز داستایفسکی را مدنظر داشته‌: قمار و شیدایی (۱۸۷۱-۱۸۶۷)، پدر خانواده (۱۸۷۲)، درمان در اِمس (۱۸۷۶)، دوران برادران کارامازوف (۱۸۷۸-۱۸۷۷) و سال پیش از مرگ؛ خطابهٔ پوشکین (۱۸۸۰).  مطالعهٔ این نامه‌ها به شناخت فضا و بافت تاریخی و اجتماعی که داستایفسکی در آن قلم می‌زده، کمک می‌کند. این امر به‌خصوص برای نویسنده‌ای چون داستایفسکی که کارهایش با بافت اجتماعی، تاریخی و سیاسی کشورش در پیوند است، می‌تواند بسیار اهمیت داشته باشد.

در یک تقسیم‌بندی می‌توان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشته‌هایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق می‌شود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و به‌دلایلی دیگر شروع به نوشتن می‌کند. در مقابل، در نوشته‌های غیرواقعیت‌محور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز می‌زند و این گونه به‌عنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیت‌محور) طبقه‌بندی می‌شود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم هم‌نوعان است (البته نه به‌معنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدف‌های دیگر ناداستان‌نویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمون‌های بی‌شماری می‌پردازد و فرم‌های گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی می‌تواند شامل این‌ها باشند: جستارها، زندگی‌نامه‌ها، کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های علمی - آموزشی، گزارش‌های ویژه، یادداشت‌ها، گفت‌وگوها، یادداشت‌های روزانه، سفرنامه‌ها، نامه‌ها، سندها، خاطره‌ها و نقدهای ادبی.

خواندن کتاب داستایفسکی به آنا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب نامه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره فئودور داستایفسکی

فیودور میخایلوویچ داستایوسکی در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. او نویسندهٔ مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصربه‌فرد آثار او، روان‌کاوی و بررسی زوایای روانی شخصیت‌های داستان است. بسیاری او را بزرگ‌ترین نویسندۀ روان‌شناختی جهان به شمار می‌آورند. فیودور داستایفسکی ابتدا برای امرار معاش به ترجمه پرداخت و آثاری چون «اوژنی گرانده» اثر بالزاک و «دون کارلوس» اثر فریدریش شیلر را ترجمه کرد؛ سپس به نگارش داستان و رمان پرداخت. بیشتر داستان‌های داستایفسکی، سرگذشت مردمی عصیان‌زده و بیمار و روان‌پریش است. در بیشترِ داستان‌های او، مثلث عشقی دیده می‌شود؛ به این معنی که زنی در میان عشق دو مرد یا مردی در میان عشق دو زن قرار می‌گیرد. در این گره‌افکنی‌ها است که بسیاری از مسائل روان‌شناسانه (که امروز تحت‌عنوان روانکاوی معرفی می‌شود) بیان شده است. منتقدان، این شخصیت‌های زنده و طبیعی و برخوردهای کاملاً انسانی آن‌ها را ستایش کرده‌اند.

رمان‌ها و رمان‌های کوتاه این نویسنده عبارتند از: (۱۸۴۶) بیچارگان (یا «مردمان فرودست»)، (۱۸۴۶) همزاد، (۱۸۴۷) خانم صاحبخانه/ بانوی میزبان، (۱۸۴۹) نیه توچکا (ناتمام)، (۱۸۵۹) رؤیای عمو، (۱۸۵۹) روستای استپان چیکو، (۱۸۶۱) آزردگان/ تحقیر/ توهین‌شدگان، (۱۸۶۲) خاطرات خانهٔ اموات، (۱۸۶۴) یادداشت‌های زیرزمینی، (۱۸۶۶) جنایت و مکافات، (۱۸۶۷) قمارباز، (۱۸۶۹) ابله، (۱۸۷۰) همیشه شوهر، (۱۸۷۲) جن‌زدگان، (۱۸۷۵) جوان خام، (۱۸۸۰) برادران کارامازوف.

داستان‌های کوتاه و بلند او نیز عبارتند از: در پانسیون اعیان، (۱۸۴۶) آقای پروخارچین، (۱۸۴۷) رمان در نُه نامه، (۱۸۴۸) شوهر حسود، (۱۸۴۸) همسر مردی دیگر، (۱۸۴۸) همسر مردی دیگر و شوهر زیر تخت (تلفیقی از ۲ داستان قبلی)، (۱۸۴۸) پولزونکوف، (۱۸۴۸) دزد شرافتمند، (۱۸۴۸) درخت کریسمس و ازدواج، (۱۸۴۸) شب‌های روشن، (۱۸۴۹) قهرمان کوچولو، (۱۸۶۲) یک داستان کثیف/ یک اتفاق مسخره، (۱۸۶۵) کروکدیل، (۱۸۷۳) بوبوک، (۱۸۷۶) درخت کریسمس بچه‌های فقیر، (۱۸۷۶) نازنین، (۱۸۷۶) ماریِ دهقان، (۱۸۷۷) رؤیای آدم مضحک، دلاور خردسال، قلب ضعیف (۱۸۴۸)، بوبوک (۱۸۷۳).

مقاله‌های او عبارتند از: Winter Notes on Summer Impressions (۱۸۶۳) و یادداشت‌های روزانهٔ یک نویسنده (۱۸۷۳–۱۸۸۱)،

ترجمه‌های او عبارتند از: (۱۸۴۳) اوژنی گرانده (انوره دو بالزاک)، (۱۸۴۳) La dernière Aldini (ژرژ ساند)، (۱۸۴۳) Mary Stuart (فریدریش شیلر) و (۱۸۴۳) Boris Godunov (الکساندر پوشکین)،

فئودور داستایفسکی نامه‌های شخصی و نوشته‌هایی را که پس از مرگش منتشر شده، در کارنامۀ نوشتاری خویش دارد. او در ۹ فوریهٔ ۱۸۸۱ درگذشت.

بخشی از کتاب داستایفسکی به آنا

«پتربورگ، ۶ ژولای ۱۸۷۷

چهارشنبه به مالی‌پریکول

یار گرامی‌ام، آنّاجانم، سلام

در آغوش می‌گیرم و می‌بوسمت. بچه‌ها را هم. خوب رسیدید؟ بی‌صبرانه منتظر نامه‌ات هستم. فقط فکر شما در سرم می‌چرخد.

دیروز خسته‌وکوفته رسیدم اینجا، عزیزم. دیگر جزییات را نمی‌نویسم، چون مثل آتش‌به‌جان‌گرفته‌ها عجله دارم، خیلی کار دارم، کلی باید دوندگی کنم. قطار ساعت یازده صبح رسید. تا آمدم به آپارتمان، دیدم پراخاراونا پیش پای من از آنجا رفته. از دیروز منتظرم بوده. فرستادم دنبالش. به محض آن‌که رسیدم دیگر منتظر پراخاراونا ـ که پادو را هم فرستاده‌بودم دنبالش ـ

نماندم و رفتم چاپخانه. آلکساندراف گفت حروف‌چینی تمام شده، اما هنوز چیزی چاپ نکرده‌اند، چون ممیز ندارند. راتینْسکی رفته ایالت آرلوف. مرخصی گرفته. آلکساندراف هم رفت پیش پوتْسیکوویچ که در کمیته بگردد برایم ممیز گیر بیاورد. خودم هم رفتم کمیته. از منشی نخواستم ورودم را اعلام کند. ته‌وتویش را درآوردم و فهمیدم کارم از سد سانسور گذشته و بدون هیچ سانسوری، تمام‌وکمال، چاپ می‌شود. این یعنی اگر تا نُه ژولای همه‌اش چاپ شود، کار (تو بگو یک‌هفتهٔ بعد) حدود شانزده ژولای پخش می‌شود. بعد شروع کردند به شمردن خطوط حروف‌چینی‌شده. یکباره معلوم شد با حساب آن بسته‌ای که دیروز آوردم و آگهی‌ها، پنج صفحه کم است. گفتند باید دوباره بنویسی. نیم‌ساعت خطها را شمردند و یکباره به ذهنم آمد خود پاکت را ازشان بخواهم. بعد دیدم هنوز آخرین بسته، یعنی مورخ اول ژولای را دریافت نکرده‌اند ـ یعنی بستهٔ پنج‌روز پیش را ـ و خودم از بسته زودتر رسیده‌ام! بستهٔ یکی‌مانده‌به‌آخر، یعنی مورخ سی ژوئن را چهارم ژولای گرفته‌بودند. یعنی درست نزدیک رسیدن من. خیلی خوشحال شدم که مجبور نیستم بنشینم و دوباره بنویسم. پس از آن باعجله خودم را به کمیتهٔ سانسور رساندم. هم منشی و هم پیتْروف باآن‌که مؤدب بودند، باتمام‌قوا سعی داشتند متقاعدم کنند کار را بی‌سانسور چاپ کنم وگرنه کل کارم توقیف می‌شود. احتمالاً برای ادبیات نوین دستورالعمل خاصی دارند. چنان‌که پیداست، فقط شخص من را تهدید نکرده‌اند، بلکه کلاً روند کار این است، برایشان دستور اکید آمده. خیلی از این وضع می‌ترسم، اما بازهم پافشاری کردم که یک ممیز برایم پیدا کنند. دیروز قولش را هم دادند، اما امروز صبح که هیچ خبری نشد. باز باید بروم کمیته و در این گیرودار، شاید فرم اول را هم چاپ کنند. نمونه‌خوانی را هم انداختند گردنم. دیروز یک فرم چاپی را کار کردم، اما بیشتر نمی‌توانم. در غیابم ماریا نیکالایونا سر زده و برایم یادداشت گذاشته که روزی را برای آمدنش مشخص کنم. معلوم است که خودم باید یک سر بروم پیشش، بعد هم مشغول نمونه‌خوانی می‌شوم و باقی کارها. دیشب دیروقت بستهٔ اول ژولای به چاپخانه رسید. هیچ‌کس را نرسیدم ببینم. نیکولیا هم دیروز آمد (که من نبودم) و هم پریروز. همه فکر می‌کنند وقتم آزاد است که بروم پیششان و پرحرفی بکنم. اگر امروز نروم پیش ماریا نیکالایونا دیگر می‌رنجد. همین روزها، فردا یا پس‌فردا، مفصل‌تر می‌نویسم. امروز هیچ نمی‌دانم چه برایم مقدر شده، نگرانی و آزردگی‌ام هم از همین است. همه‌تان را می‌بوسم. راستی در قطار خوابت را دیدم. دیروز هم همین‌طور. بازهم همه‌تان را هزاربار می‌بوسم.»

معرفی نویسنده
عکس فئودور داستایفسکی
فئودور داستایفسکی
روس | تولد ۱۸۲۱ - درگذشت ۱۸۸۱

داستایفسکی، نویسنده‌ی رمان‌های مشهوری مانند قمارباز و برادران کارامازوف، در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ در شهر مسکو و در خانواده‌ای بسیار مذهبی چشم به جهان گشود. این موضوع باعث شد خود او نیز در طی حیات خود انسانی مذهبی باقی بماند. او در مدرسه آموزش‌های نظامی می‌دید، اما خودش به ادبیات علاقه‌ی بسیاری داشت؛ بنابراین پس از اتمام مدرسه خود را وقف نوشتن کرد. نوشته‌های اولیه‌ی داستایوفسکی از او مردی جوان و بسیار پانرژی و در عین حال با روانی بی‌ثبات ترسیم می‌کنند.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
ماکس شلر و پدیدارشناسی
مانفرد فرینگز
زبرالحدید ۱۳ (عارف حسین الحسینی)
گروه مترجمان الهدی
عطر تو را تلاوت می‌کنم
محمدرضا مهدیزاده
کودک جامانده از دنیا
سعیده تروال
چالش ها و راهبردهای تحقق عدالت اجتماعی: براساس روش تحلیل لایه‌ای علت‌ها
آیت الله فیروزی
ارزیابی نیازها
دیوید رویس
پشت صد چراغ قرمز
شهره حقدوست اسکویی
به کودکان شاد بودن را بیاموز
رابرت ا. (باب) سالو
انتقال جرم پیشرفته
محمدعلی آرون
چاردیواری
محجوبه هروی
زبان تخصصی مدیریت (پیشرفته)
حمیدرضا کریمی
سیر تربیت دینی (از کودکی تا 6 سال) جلد اول
زهره اخوان مقدم
چهل سالگی؛ گفتمان انقلاب اسلامی، بازتاب جهانی و دستاوردهای آن (اسپانیولی)
مجموعه ای از مولفین و مترجمین
گم گشته در اندیشه
زینا هیتز
รัฐธรรมนูญ สาธารณรัฐอิสลาม แหง อิหราน
گروه مترجمان
جعفری گیاه زندگی
زهره نامدار علی آبادی
معنای زندگی
آلن دو باتن
دو زن و دو مرد در آکواریوم و شعبده و طلسم
تاد موسل
شوراها در غرب
دانی گلکستین

حجم

۲۲۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۲۲۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۲۴,۰۰۰
۷۰%
تومان