کتاب قورباغه ها
معرفی کتاب قورباغه ها
کتاب قورباغه ها نوشتهٔ آریستوفانیس و ترجمهٔ رضا شیرمرز است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است. این اثر یک نمایشنامهٔ کمدی کلاسیک را در بر دارد.
درباره کتاب قورباغه ها
کتاب قورباغه ها نمایشنامهای کمدی و کلاسیک نوشتهٔ آریستوفانیس است. آریستوفانیس که برخی او را یک فیلسوف هنرمند میدانند، زیباترین اندیشهها و تلخترین وقایع را با نازیباترین واژگان به طنز میکشید. شاید تلخی موجود در آثارش با تلخی حاضر در آثار اوریپیذیس برابری میکند، ولی او به طرزی هنرمندانه این تلخی را در قالبی مضحک به نمایش میگذارد. نمایشنامهٔ «قورباغهها» داستان نارضایتی «ذیونیسُس» از نمایشنامهنویسان زمانه است. او به جهان زیرین میرود و «اِوریپیذیس» و «اِسخیلُس» را میبیند که بر سر تصاحب تخت پادشاهی نزاع میکنند. به قصد انتخاب یکی از دو تراژدینویس برای بازگشت به آتن مسابقهای برگزار میکند، رقابتی که طی آن دو شاعر به دفاع از آثار خویش همت میگمارند و سرانجام شاعر مسنتر یعنی اِسخیلُس پیروز میشود و به آتن باز میگردد. این نمایشنامه بهواسطهٔ ترجمههای انگلیسی به فارسی برگردانده شده بودند و اینک با مراجعه به چند منبع از مترجمان برجسته یونانی باستان به یونانی مدرن مانند استلا زُبُلا، ثاثُس آپُستولیذیس، پانُس کیپاریسیس و... منابع یونانی دیگر، مقابله و اصلاح شدهاند.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب قورباغه ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای کلاسیک پیشنهاد میکنیم.
درباره آریستوفانیس
دربارهٔ زندگی فردی آریستوفانیس، اطلاعات دقیقی در دست نیست. او در سال ۴۴۷ پیش از میلاد به دنیا آمد و احتمالاً بین سالهای ۳۸۶ و ۳۸۰ چشم از جهان فرو بست. تا قبل از ۲۰سالگی، آریستوفانیس به قدری دچار ریزش مو شده بود که رقبایش او را تاس میدیدند. احتمالاً آریستوفانیس ملاک بود و بهگونهای با جزیره اِگینا در نزدیکی آتن در ارتباط بود. در دههٔ ۴۲۰ میلادی، «وْزِلی کلئون»، مستبد زمانه، دو بار آریستوفانیس را بهخاطر نگارش و اجرای کمدیهای بابلیها و سلحشوران تحت پیگرد اعلام کرد، ولی هرگز نتوانست آریستوفانیس را به محاکمه بکشاند. همچنین ادعا شده است که چهار کمدینویس بزرگ، «آرارُس»، «فیلِتارُس»، «فیلیپُس» و «نیکوستراتُس» پسران او بودهاند.
آریستوفانیس یکی از آخرین کمدینویسانی بود که در قالب کمدی کهن مینوشت. دوران کمدی کهن از سال ۴۸۶ پیش از میلاد آغاز میشود، یعنی در دورانی که کمدی، بخشی از جشنوارهٔ دیونیسیوس بود، و در سال ۳۸۸ پیش از میلاد پایان میگیرد، یعنی زمانی که آریستوفانیس آخرین نمایشنامهاش را نوشت. طی این دوره، بیش از ۶۰۰ کمدی نوشته شد که از میان آنها ما عنوان ۳۰۰ کمدی و نیز نام پنجاه کمدینویس را میدانیم. آریستوفانیس را بزرگترین کمدینویس یونان باستان و پدر کمدی کهن میدانند. او بیش از ۴۰ نمایشنامه خلق کرده، ولی تنها ۱۱ اثر از او به ما رسیده است. از آثار بهجا مانده او چنین استنباط میشود که کمدیهای او در مقایسه با دیگر کمدیهای یونان باستان، استثنایی، پیشرو و بسیار مؤثر بوده است. یکی از وجوه حیرتآور در کمدیهایش آزادی بیان است. او سعی دارد تا تمام عناصر اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی جامعه خود را نقد کند. بهعنوان مثال نمایشنامهٔ «زنبوران»، اعتراضی علیه رشوهدهی مستبدان آتنی به قضات و اعضای هیئت منصفه دادگاهها است. سمبل مستبدان آتنی در این نمایشنامه، «کلئون» است. پژوهش در کمدیهای آریستوفانیس نشان میدهد که او قادر بوده مانند هر نمایشنامهنویس بزرگ دیگری، مبانی دراماتیک کمدینویسی را در برترین سطوح رعایت کند. احتمالا آریستوفانیس بنیانگذار کمدی سیاسی است. در اکثر آثار آریستوفانیس ردپایی از سیاست به چشم میخورد.
بخشی از کتاب قورباغه ها
«همسرایان: (به آواز) همگی وارد باغهای پر از گل شوید. برجهید، لودگی کنید، برقصید و بازی به راه بیندازید. آری، امروز را به کفایت جشن میگیریم! پایکوبان بخوانید: «آه! ای الهه آتن، این سرزمین را نجات بده.» فریاد بزنید: «ای بانو، ای بانو! این سرزمین را رهایی بخش، اگرچه خوشایند ثُریکینِ داروغه نباشد!»
سرآهنگ: به افتخار بانوی آتن، سرودی بخوانید. به افتخار ملکه مائدههای زمینی، از جا برخیزید. در تجلیل بخشنده ذرت، الهه ذیمیتیر، با موسیقی شاد، او را ستایش کنید.
همسرایان: (به آواز) پیش بیا، ای ملکه مجالس میگساری، تا ما گروه وفادار به تو، روز را با غریو شادی و خوشی شب کنیم و ضیافت تو را با لطیفههای شاد زینت بخشیم. تا بخندیم و پیروزمندانه برای دریافت هدایا شتاب کنیم.
سرآهنگ: اکنون سرود «خدای سیمای شکفته» را بخوانید. این نوای صوفیانه را زمزمه کنید: «آه، ای یاری که نادیده ما را رهنمایی، با مایی و دست رحمت خویش بر سر ما داری.»
همسرایان: (به آواز) ای ایاکخُس پر افتخار! ای که شادترین روزها، از آن تو است، نمایش ما را یاری کن. آن دم که در بر دوشیزه باکرهات مینشینی، نشان بده که چطور پرتوِ نورت، فرسنگها راه ما را روزگون روشنی میبخشد. ایاکخُس!
ای رقصنده شادمان، راهنمای ما باش. ای که فقیرترین انسانها را سهمی از لذت وخوشی میدهی و به آنها جامه میپوشانی، تا آن پاهای برهنه در ضیافت تو بیهیچ غمی به رقص درآیند و آن لباسهای عاریه متلاطم گردند. آه ایاکخُس، ای رقصنده شادمان، راهنمای ما باش. آه، ای دوشیزه سبکبار و خوشچهره که زیر پیراهن و روسری توری به دشواری، روشنایی سینه مرمرین را میپوشانی. آه، ایاکخُس، ای رقصنده شادمان، راهنمای ما باش.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه