کتاب دایره های کوچک و کوچک تر
معرفی کتاب دایره های کوچک و کوچک تر
کتاب دایره های کوچک و کوچک تر نوشتهٔ اف. اچ. باتاکان و ترجمهٔ محمود کامیاب است و نشر قطره آن را منتشر کرده است. رمان دایرههای کوچک و کوچکتر که در ۲۰۰۲ منتشر شد، تاکنون چند جایزهٔ معتبر ادبی فیلیپین را برای نویسندهاش به ارمغان آورده است.
درباره کتاب دایره های کوچک و کوچک تر
دایره های کوچک و کوچک تر به داستانی جنایی دربارهٔ مرگ شش پسر مربوط میشود که به طرز عجیبی به قتل رسیدهاند. پدرْ گاس سائنز (کشیش انسانشناس و متخصص پزشکی قانونی) در پروندهٔ مرگ این شش پسر کمک میکند. این پسران همگی در محل تخلیهٔ زبالهٔ شهر کوئزان پیدا شدند؛ جایی که کودکان فقیر اغلب به آن میروند تا از میان زبالهها چیزی برای خانوادهٔ خود فراهم کنند. صورت، قلب و آلت تناسلی قربانیها از بدنشان جدا شده است. سائنز در کنار دوستش که روانشناس بالینی و کشیش است، مطمئن هستند قاتلْ هدفی کاملا شخصی دارد. آنها همزمان با تلاش برای تعیین هویت پسرها و قاتلشان، باید با پیچیدگیهای سیاسی پروندهای مواجه شوند که هیچکس علاقهای به آشکارکردن جزئیات آن ندارد. آن هم در کشوری مثل فیلیپین که آمار جنایتها به شکل رسمی اعلام نمیشود و رسانهها و امکانات در آن بسیار محدود است.
کتاب دایره های کوچک و کوچک تر از مجموعهٔ «افقهای دیگر» است. این مجموعه میکوشد دریچهای بگشاید بر قلمروهای جغرافیایی تازه، عرصههای اجتماعی نوین و بسترهای فرهنگی جدیدی که به ادبیات پلیسی امروز جهان راه یافتهاند.
آثاری که برای تحقق این مهم برگزیده شدهاند در سه گروه میگنجند:
الف) نخست، رمانهای پدید آمده در کشورهایی که سنت دیرین در ادبیاتِ جنایی/ معمایی را فاقدند، یا آنکه در این زمینه نسبتاً یا کاملاً نوپا هستند. بیتردید، درحالحاضر، پویاترین کانونِ نوآوری در ادبیات پلیسی کشورهای اسکاندیناوی هستند که در دهههای اخیر موفق شدهاند آثاری در این ژانر پدید بیاورند که از هویتی مستقل برخوردارند و از تنوع و جذابیت نیز به قدر کافی بهره بردهاند. در میان این کشورها، جایگاه نخست مسلماً از آنِ سوئد است که هم پیشینهاش طولانیتر و پُربارتر است و هم تولیداتش از نظر کیفی و کمی بر دیگر کشورهای اسکاندیناوی برتری دارد. البته نروژ، دانمارک، فنلاند و ایسلند نیز در این عرصه حرفهای زیادی برای گفتن دارند و همگی خاستگاهِ پلیسینویسانِ برجستهای بودهاند که آثارشان به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند. ایتالیا، اسپانیا و آلمان نیز از جمله کشورهایی بهشمار میآیند که در آنها سنتِ ادبیاتِ پلیسی از سابقهای مقبول برخوردار است و به نمونههای پراکنده محدود نمیشود، بلکه شکلی جریانوار دارد (از فرانسه نام نبردیم چرا که در کنار انگلستان و ایالات متحده، از طلایهداران ادبیات پلیسی قلمداد میشود که در پدیداری و تکوین این ژانر نقش تعیینکننده داشتهاند). در دیگر کشورهای اروپایی نظیر یونان، پرتغال، هلند، روسیه و سایر کشورهای اروپای شرقی، گرچه با جریانهای پلیسینویسی روبهرو نیستیم، اما به نویسندگان و آثاری قابلتوجه و گاه فوقالعاده جالب برمیخوریم که ارزش دارد معرفی شوند. در آمریکای لاتین نیز ادبیاتِ پلیسی نسبتاً نوپاست و هنوز بدنهای استوار نیافته است، ولی چندین پلیسینویس توانمند از کوبا و آرژانتین و مکزیک و... توانستهاند با تکرمان یا مجموعهرمانهایی ارزشمند مطرح شوند و به عرصهٔ جهانی ادبیات جنایی/ معمایی راه بیابند. در آسیا، جز ژاپن، هیچ کشوری از سنتِ ادبیات پلیسی و جریانِ استوار این ژانر برخوردار نیست، اما نویسندگانی درخور توجه از چین، ترکیه، کشورهای خاورمیانه و... سربرآوردهاند که بعضاً آثارشان به زبانهای دیگر ترجمه شدهاند و به نوبت، به معرفی رمانهایشان میپردازیم. شایان ذکر است که نباید از پلیسینویسان استرالیا و آفریقای جنوبی هم غافل ماند، چرا که صداهایی مستقل و منحصرند.
ب) رمانهایی که گرچه نویسندگانشان آنگلوساکسون یا فرانسویاند، ولی ماجرایشان در کشورهایی میگذرد که سُنتِ پلیسینویسی در آنها کمرنگ یا ناموجود است و کاوشگرشان نیز از همان کشور است. مشخصاً به این دلیل، با رمانهایی که در آنها کارآگاهی غربی گذرش به سرزمینی دور میافتد و عمدتاً جنبههای شگفتانگیز و نامتعارف مکانِ وقوعِ داستان بهشکلی سطحی و باسمهای برجسته میشوند، متفاوتاند. در بهترین نمونههای این دست رمانها، نویسنده، خواه بهدلیل اقامت درازمدت یا پژوهشهای ژرف از جامعه، فرهنگ، آداب و رسوم و شرایطِ سیاسیِ کشورِ موردِ نظر شناختی عمیق و دقیق و واقعگرایانه دارد و به ورطهٔ سادهاندیشی و ابتذال نمیافتد. جوامع و چشماندازهای جغرافیایی بسیار متنوعی دستمایهٔ اینگونه رمانها شدهاند که هند، ترکیه، مغولستان، تبت، نوار غزه، لائوس، لَپلَند (یا لیپونی) و زیستگاه قبایل زولو از آن جملهاند.
ج) جریانهایی ادبی با محوریتِ ملتی واقع در چارچوب سیاسی / جغرافیایی کشوری دیگر، به همت گروهی پلیسینویسِ متعلق به همان ملت یا وابسته به آن یا عمیقاً آشنا با آن شکل گرفتهاند. شاخصترین نمونهاش جنبشی در ادبیاتِ جنایی / معمایی است که Tartan Noir (نوآر اسکاتلندی) نام گرفته است و پدیدآورندگانش گروهی پلیسینویس اسکاتلندی هستند که آثارِ کارآگاهیشان را با الهام از سنتهای ادبی این کشور و مشخصاً نوشتههای رابرت لویی استیونسن و جیمز هاگ آفریدهاند. «نوآر اسکاتلندی» که محل وقوع ماجراهایش عمدتاً ادینبورگ است، هویت و ماهیتی کاملاً متمایز و مجزا از ادبیات پلیسی بریتانیا دارد. دیگر نمونهٔ شایانِ توجه، مجموعه رمانهایی را شامل میشود که ماجرایشان در زیستگاههای سرخپوستانِ آمریکای شمالی میگذرد. نویسندگان آمریکایی یا کانادایی این آثار یا خود سرخپوستتبارند یا، نظیر تونی هیلرمن، سالهای دراز از عمرشان را در این زیستگاهها سپری کردهاند. شخصِ اخیر پیوندش با سرخپوستان چنان دیرپا و استوار بود که او را به برادری پذیرفتند. بعضی از این رمانها، جدا از جذابیتِ روایی، در حد تکنگاریهای قومشناسی معتبر و سودمندند.
خواندن کتاب دایره های کوچک و کوچک تر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای جنایی و پلیسی پیشنهاد میکنیم.
درباره اف. اچ. باتاکان
ماریا فلیسیا ایچ. باتاکان، بانوی روزنامهنگار و پلیسینویس فیلیپینی است که آثارش را با نام اف.اچ. باتاکان منتشر میکند. باتاکان از پیشگامان ژانر جنایی/معمایی در فیلیپین به شمار میآید.
بخشی از کتاب دایره های کوچک و کوچک تر
«گاس سائنز سرش را بالا میگیرد. آب از چتر خیس جروم سرازیر است. بهخاطر صدای باران روی سقف و ضرباهنگ پیوستهٔ موسیقی که از دستگاه استریو پخش میشد، سائنز صدای ورود مرد دیگر به اتاق را نشنیده بود.
جروم چترش را جمع میکند و به گوشهٔ دیوار کنار در تکیه میدهد. نگاهی به اطراف میاندازد. «تاتو کجاست؟»
تاتو اَمپیل دستیار جوان سائنز در کالبدشکافی است؛ دانشجوی پزشکی ترکتحصیلکردهای که در سال چهارم به این نتیجه رسیده بود که باید شاخهای از موسیقی را دنبال کند؛ هرچند بعد از دو سال هنوز نمیداند چه شاخهای.
سائنز گفت: «همین الان رفت.» ماسک جراحی بینی و دهانش را پوشانده بود و صدای گرم و بمش را خفه میکرد. «قرار عاشقانه.»
«خوش به حالش. اون حداقل یه دلگرمی داره.»
اتاقِ مجهز به تهویه بهطرز ناخوشایندی سرد بود و البته بهخاطر هوای بیرون سردتر هم شده بود. همهچیز آزمایشگاه با سقف بلندش به نوعی سفید بود؛ دیوارهای سفید، کف سفید، سقف سفید. تقریباً همهٔ وسایل و تجهیزات داخل اتاق فلزی و براق بودند؛ از قفسههای نصب شده روی پستهای فلزی محکم متصل به دیوار تا دو برانکارد چرخدار که در گوشهای قرار داشتند.
روی دیوار روبهروی در، تختهٔ سفیدی به ابعاد حدوداً صدوبیست در صدوهشتاد سانتی نصب شده بود. کنار تابلو وسایلی مثل؛ میز کامپیوتر، کتابخانه و کمدهای چوبی به رنگ عسلی قرار داشتند.»
حجم
۲۹۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۰۲ صفحه
حجم
۲۹۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۰۲ صفحه
نظرات کاربران
پلیس به دنبال یک قاتل زنجیرهای
داستان در مورد قاتلی سریالی ست که پسران نوجوان را بهطرز فجیعی می کشد، و در راستای این داستان به نقد و بررسی در مورد آدم های بالا دستی در مذهب و جامعه می پردازد.که شاید اگر کمی سهل انگاری
اوایل کمی طولانی و کشداره ولی بعدش جذاب و تاثیرگزار میشه
عالی