کتاب گرامافون
معرفی کتاب گرامافون
کتاب گرامافون نوشتۀ صادق زیباکلام است. این کتاب را انتشارات روزنه منتشر کرده است. دکتر مصدق یک دستگاه گرامافون بهعنوان کادوی ازدواج به دکتر فاطمی و همسرشان هدیه میدهند که خانم فاطمی آن را به صادق زیباکلام دادند و نام کتاب از آن گرفته شده است.
درباره کتاب گرامافون
گرامافون روایت دوازده سال آخر زندگی «پریوش سطوتی» همسر دکتر «حسین فاطمی» وزیر خارجۀ دکتر «مصدق» است. گرامافون را شاید بتوان متفاوتترین اثر صادق زیباکلام دانست. گرامافون هم از نظر سبک و فرم و هم از نظر محتوا از دیگر آثار این استاد دانشگاه تهران متفاوت است. این کتاب همچنین بعدی دیگر از صادق زیباکلام را به نمایش میگذارد.
کتاب، توصیفی از زندگی زندهیاد «خانم فاطمی» (پریوش سطوتی)، همسر شهید دکتر «حسین فاطمی»، وزیر خارجۀ دکتر مصدق است. صادق زیباکلام در سال ۱۳۸۸ که خانم فاطمی به دعوت آقای احمدینژاد به ایران آمده بودند، آشنا شد. ایشان در سال ۹۰ بازداشت و پس از چند هفته، از ایران اخراج میشوند. گویا گمان میشد که با سرویس جاسوسی انگلستان همکاری کرده است.
کتاب تلاش کرده تصویری بهدور از حب و بغضهای سیاسی از زندگی خانم فاطمی ارائه دهد. از جمله به برخی جنبههای مناقشهبرانگیز زندگی خانم فاطمی، همچون روابطش با خاندان پهلوی و درعینحال با برخی از مقامات جمهوری اسلامی، آمدنش به ایران به دعوت آقای احمدینژاد، دستگیری و اخراجش از کشور و بالاخره سالهای پایانی زندگیاش هم پرداخته شده است.
خواندن کتاب گرامافون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب به کسانی که با دکتر صادق زیباکلام آشنایی دارند و بقیة آثار او را مطالعه کردهاند شدیداً پیشنهاد میشود.
درباره صادق زیباکلام
صادق زیباکلام در خرداد سال ۱۳۲۷ در تهران متولد شد. او در خانوادهای تحصیلکرده و فرهنگی بزرگ شده است. او بعد از پایان دورۀ دبیرستان سال ۱۳۴۵ برای ادامۀ تحصیل در دانشگاه تهران قبول شد. پدرش مخالف تحصیل او در ایران بود، برای همین او را به اتریش فرستاد. صادق زیباکلام تحصیلات خود را در اتریش رها کرد و به شهر هادرزفیلد در انگلستان رفت و برای تحصیل در رشتۀ مهندسی شیمی وارد دانشگاه پلیتکنیک انگلستان شد. او پس از اینکه وارد ایران شد، ساواک او را به جرم جاسوسی دستگیر کرد و دولت او را ممنوعالخروج کرده و او قادر به بازگشت به انگلستان نشد.
برای مدتی در دانشگاه تهران مشغول به کار شد و پس از انقلاب اسلامی دوباره به انگلستان بازگشته و در رشتۀ علومانسانی به تحصیل پرداخت. او در زمان دانشجویی فعالیتهای سیاسی انجام میداد و انتقادات خود را به تصمیمات سیاسی و اجتماعی بیان میکرد.
همچنین او کتابهای مختلفی دربارۀ سیاست و تاریخ نوشته است و عقاید خود را نیز در آنها بیان کرده است. کتابهای او شامل: ما چگونه ما شدیم، ریشهیابی علل عقبماندگی ایران، وداع با دوم خرداد و...است. او برای ارائة تز دکترایش کتاب ما چگونه ما شدیم؟ را به چاپ رساند.
بخشی از کتاب گرامافون
«پریوش در سال ۱۳۱۳ در اصفهان متولد میشود. پدرش، سرتیپ حسینقلی سطوتی از افسران عالیرتبه ارشد ارتش رضاشاه بود. بهواسطۀ محل خدمت پدر، خانواده در اصفهان زندگی میکردند و پریوش هم سالهای ابتدایی زندگی خود را در اصفهان میگذراند و آنجا به مدرسه میرود. بعد از سقوط رضاشاه سرتیپ سطوتی به تهران منتقل شده و ابتدا به معاونت ژاندارمری و در اواسط ۱۳۲۲ هم به فرماندهی ژاندارمری کل کشور منصوب میشود. منزل سرتیپ که در محله باغ فردوس خیابان ولیعصر بود، بهواسطۀ علاقهای که ایشان به شعر و ادب داشتند هر آخر هفته محفلی برقرار بود برای شعرخوانی و تبادل نظر و مباحثه در خصوص شعر و ادبیات. در این محافل هفتگی شعرا و ادبا سرشناس نظیر رهی معیری و بعضاً رجل سیاسی که علاقهمند به شعر و ادبیات بودند شرکت میکردند. از جمله رجل سیاسی که هر از چند وقت یکبار و هر زمان که مسئولیتهای سیاسی و امور مملکتی اجازه میداد به منزل سرتیپ سطوتی میآمد، دکتر حسین فاطمی بود. رفتوآمدی که البته بعد از مدتی، انگیزه و دلیلی ورای علاقهای که ایشان به شعر و ادب داشتند پیدا کرد و دختر بزرگ سرتیپ، پریوش تبدیل به انگیزه اصلی دکتر فاطمی برای آمدن به منزل سرتیپ شد.
علیرغم اختلاف سنی نسبتاً زیادی که دکتر فاطمی که آن زمان در حدود سیسالش بود با پریوش شانزدهساله داشتند، و با وجودی که دکتر فاطمی تا قبل از دلباختن به پریوش، عهد بسته بود که بهواسطه فعالیتها و کارهای سیاسیاش ازدواج نکند، اما دلبستۀ پریوش میشود و بعد از چندباره رفتوآمد از او خواستگاری میکند. پریوش در آن سالها عاشق رقص باله بود و در سر رؤیای رفتن به پاریس و آکادمی رقص پاریس را میپروراند و از عوالم سیاسی بهدور بود و طبیعتاً علاقه و انگیزهای برای ازدواج، آن هم با کسی تا این حد سیاسی که در سیسالگی معاون پارلمانی و سخنگوی دولت دکتر مصدق بود نداشت. پریوش به خیال خود برای اینکه دکتر فاطمی را از این وصلت منصرف کند برای او شرطی میگذارد که اصلاً تصورش را هم نمیکرده که دکتر فاطمی به آن تن دهد. شرط پریوش برای ازدواج با دکتر فاطمی این بود که از عالم سیاست بهکلی کنارهگیری کند و از تمام مناصب خود استعفا دهد و تنها در این صورت پریوش حاضر به ازدواج با او میشود. شرطی که در کمال ناباوری پریوش توسط دکتر فاطمی پذیرفته میشود و یک روز بعد از ازدواج با پریوش دکتر فاطمی از تمام سمتها و مناصب خود استعفا میدهد.»
حجم
۲۰۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۲۰۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه