ناصر ایرانی
درباره ناصر ایرانی
ناصر ایرانی با نام کامل «ناصر نظیفپور ایرانی» (زادهٔ ۷ مرداد ۱۳۱۶ در تهران و درگذشتهٔ ۲ آبان ۱۳۹۷ در تهران) نویسنده، مترجم و نمایشنامهنویس بود. او در محلهٔ سنگلجِ تهران متولد شد. پدرش بنکدار بود. بنا بهگفتهٔ خودش در آغاز ۱۴سالگی در تابستان ۱۳۳۰، عضو سازمان جوانان حزب تودهٔ ایران شد و در آغاز ۱۸سالگی در تابستان ۱۳۳۴ از آن سازمان کناره گرفت. انتقادهای او به حزب توده به سه دلیل بود. او دانشجوی مدیریت بازرگانی بود و در بانک بازرگانی نیز کارمند بود، اما بهعلت ناسازگاری این رشته و شغل با روحیاتش هر دو را رها میکند. رئیس انتشارات سازمان حفاظت از محیطزیست و سردبیر مجلهٔ «شکار و طبیعت» نیز بود. آثارش عموماً سیاسی بود. در دوران محمدرضا پهلوی ممنوعالقلم شد و چهار بار به زندان افتاد. در سال ۱۳۵۳ به انگلستان رفت و در کالج پرینستون، ادبیات انگلیسی خواند، اما تحصیل را برای مشاهدهٔ نزدیک انقلاب ایران باز هم رها میکند. ناصر ایرانی در دوران جنگ ایران و عراق بهدرخواست خودش برای نوشتن داستان و رمان به جبهه رفت. او با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و دفتر نشر فرهنگ اسلامی همکاری کرد. در دههٔ ۱۳۷۰ هجری شمسی در نشریاتی مانند «کیان» و روزنامهٔ «جامعه» مطلب نوشت. پس از این دوره وارد یک انزوای طولانی تا زمان مرگش شد. ناصر ایرانی، کتاب خاطرات خود را در سال ۱۳۸۶ نوشت، ولی تاکنون به آن اجازهٔ چاپ داده نشده است؛ علاوه بر این کتاب، او هزاران صفحه آثار منتشرنشده دارد که شامل چندین رمان، نمایشنامه و داستان کوتاه میشود. او شب ۲ آبان ۱۳۹۷ و در ۸۱سالگی، پس تحمل مدتها بیماری درگذشت. این نویسنده وصیت کرده بود که جنازهاش را برای پژوهش علمی به دانشگاه تهران بدهند. مجموعه داستان کوتاه «ماهی زنده در تابه»، کتاب نظری «هنر رمان» و ترجمهٔ نمایشنامهٔ «جان گابریل بورکمن» به قلم هنریک ایبسن از آثار او است.