کتاب تریستان و ایزوت
معرفی کتاب تریستان و ایزوت
کتاب تریستان و ایزوت نوشتهٔ ژوزف بدیه و ترجمهٔ پرویز ناتل خانلری است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان، یکی از افسانههای مشهور سلتی است که نویسندگان و شاعران بسیاری آن را روایت کردهاند.
درباره کتاب تریستان و ایزوت
کتاب تریستان و ایزوت حاوی افسانهٔ عاشقانهٔ «تریستان و ایزولد» (Tristan and Isolde) یکی از داستانهای مشهور شوالیهای قرون وسطایی است که بسیاری از محققان دربارهٔ منبع آن شک دارند. بعضی آن را یک افسانهٔ سلتی میدانند که کهنترین اثر مرتبط با آن را میتوان در کتیبهای در جنوب شرقی کورنوال یافت. در آنجا به شخصی با نام «دروستانوس» اشاره شده؛ هرچند در این مورد در میان محققان اختلاف نظرهایی وجود دارد. در بعضی از افسانههای ولز در سال ۱۹۱۱ میلادی، شخصیتی به نام «دریستان» حضور دارد که از مشاوران شاه آرتور است. بعضی از پژوهشگران ریشهٔ داستان را از کشور ایرلند میدانند. در یکی از افسانههای این کشور، یکی از پادشاهان سالخورده میخواهد با شاهزادهای جوان ازدواج کند و برای این کار، یکی از جنگجویان خود را میفرستد. برخی از محققان مانند هانری ماسه، تصور کردهاند که تریستان و ایزوت از داستان «ویس و رامین» (قرن ۱۱ میلادی و قرن پنج هجری قمری) الهام گرفته است.
داستان عشق تریستان و ایزوت با اپرای باشکوه واگنر زنده شد؛ اپرایی که از نسخهٔ «گوتفرید فون اشتراسبورگ» ساخته شده بود. چندین آهنگساز از اپرای تریستان و ایزولده الهام گرفتند؛ از جمله هانس ورنر هنتسه، راتلند بوتون و اولیویه مسیان. یکی از مهمترین اقتباسها از کتاب تریستان و ایزوت به ژان کوکتو و ژان دولانوا تعلق دارد. این فیلم با عنوان «بازگشت ابدی» که در سال ۱۹۴۳ و در فرانسهٔ تحتسلطهٔ آلمان ساخته شد، عناصر ایدئولوژیک آن دوره را همراه با داستان عاشقانه نمایش داد و بهنوعی حکومت ویشی را نقد کرد. از دیگر اقتباسهای این داستان میتوان به فیلم «آتش و شمشیر» محصول سال ۱۹۸۱ در کشور آلمان، فیلم «زن همسایه» به کارگردانی فرانسوا تروفو و محصول کشور فرانسه در سال ۱۹۸۱ و نیز فیلم «تریستان و ایزولد» به نویسندگی «دین گورگاریس» و کارگردانی «کوین رینولدز» اشاره کرد.
خواندن کتاب تریستان و ایزوت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به عاشقانههای کلاسیک پیشنهاد میکنیم.
درباره ژوزف بدیه
ژوزف بدیه (Joseph Bédier) نویسندهٔ فرانسوی و متخصص فیلولوژی با گرایش متنشناسی قرون وسطی، در ۲۸ ژانویهٔ ۱۸۶۴ در پاریس به دنیا آمد و در ۲۹ اوت ۱۹۳۸ درگذشت. او که اصالت برتانی داشت، دوران کودکی و نوجوانی را در جزیرهٔ رئونیون گذراند. پس از تحصیلات، استاد ادبیات فرانسه شد و در متون قرون وسطی تخصص یافت. او چندین متن مربوط به قرون وسطی را به زبان فرانسهٔ معاصر بازنویسی کرد؛ از مهمترین آنها داستان «تریستان و ایزوت» را میتوان نام برد که به قلم پرویز ناتل خانلری در سال ۱۳۳۴ به پارسی ترجمه شد.
درباره پرویز ناتل خانلری
پرویز ناتل خانلری در اسفند ۱۲۹۲ در تهران به دنیا آمد و در شهریور ۱۳۶۹ در همین شهر درگذشت. او که از اهالی ناتل نور در مازندران بود، ادیب، سیاستمدار، مترجم، زبانشناس، نویسنده و شاعر معاصر ایرانی است. خانوادهٔ پدر و مادر او هر دو مازندرانی بودند و در حکومت قاجار شغل دیوانی داشتند. کلمهٔ «ناتل» (نام قدیمی شهری در مازندران) به پیشنهاد نیما یوشیج (نوهٔ خالهٔ مادرش) بر نام خانوادگی او افزوده شد و با آنکه خود همیشه آن را به کار میبرد، در شناسنامهاش نبود. پرویز ناتل خانلری تحصیلات ابتدایی را در مدرسهٔ سن لویی، مدرسهٔ آمریکایی تهران و مدرسهٔ ثروت تهران گذراند. درسهای دورهٔ اول دبیرستان را بهطور متفرقه امتحان داد و هنگام ورود به دارالفنون برای دورهٔ دوم متوسطه، به تشویق «بدیعالزمان فروزانفر» که آن زمان معلم دارالفنون بود، رشتهٔ ادبی را انتخاب کرد؛ سپس وارد دانشسرای عالی شد و در سال ۱۳۱۴ هجری شمسیْ دانشنامهٔ لیسانس زبان و ادبیات فارسی را از دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران دریافت کرد. پس از گذراندن دورهٔ آموزشی خدمت نظام وظیفه، از سال ۱۳۱۵ بهخدمت وزارت فرهنگ درآمد و مدتی دبیر دبیرستانهای رشت بود. او ضمن تدریس در دبیرستانها، دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی را گذراند. در سال ۱۳۲۲ خانلری جزو اولین گروه دریافتکنندگان دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود. موضوع پایاننامهٔ دکتری او «تحول غزل در شعر فارسی» بود که بهراهنمایی «ملکالشعرا بهار» به انجام رساند و بعداً با عنوان «تحقیق انتقادی در عروض و قافیه و چگونگی تحول اوزان غزل فارسی» به چاپ رسید. پس از پایان خدمت وظیفه، دوران خدمت در دانشگاه تهران را آغاز کرد. خانلری کرسی «تاریخ زبان فارسی» را در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران ایجاد کرد و تا سال ۱۳۵۷، خود متصدی تدریس آن بود. از دانشجویان و شاگردان موفق او میتوان به دکتر «قدمعلی سرامی» اشاره کرد. در همان اوایل دوران خدمت در دانشگاه تهران، در سال ۱۳۲۵، انتشارات دانشگاه تهران را بنیان گذاشت و خود بهمدت پنج سال مدیریت آن را بر عهده داشت.
بخشی از کتاب تریستان و ایزوت
«آه بیچاره من! خدا نمیخواهد که من آنقدر زنده بمانم تا یار خود تریستان را یک بار دیگر، تنها یک بار دیگر ببینم. خدا خواسته است که در این دریا غرق شوم. ای تریستان، اگر یک بار دیگر با تو سخن گفته بودم، از مرگ باکی نداشتم، ای یار، اگر به تو نرسیدم، سبب آن بود که خدا نخواست و بدترین درد همین است. اگر خواست خدا چنین است، مرگ بر من دشوار نیست و آن را میپذیرم. اما ای یار، میدانم که چون تو این خبر را بشنوی، جان میسپاری. عشق چنان است که نه تو بیمن میمیری و نه من بیتو. مرگ تو را مانند مرگ خویش در پیش میبینم. دریغا ای دوست، به کام خود نرسیدم! میخواستم که در آغوش تو جان بدهم و در تابوت تو به خاکم بسپارند. اما هر دو ناکام ماندیم. اکنون من تنها میمیرم و بیتو در دریا ناپدید میشوم. شاید تو از مرگم آگاه نشوی و باز به امید آنکه بیایم، زنده بمانی. شاید اگر خدا بخواهد شفا نیز بیابی، آه! شاید پس از من به زنی دیگر دل بسپاری، شاید ایزوت سپیددست را دوست بداری، نمیدانم سرنوشتت چه خواهد بود. اما من، اگر میشنیدم که تو مردهای، دیگر زنده نمیماندم.»
حجم
۱۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
حجم
۱۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه