
کتاب بازی فرشته
معرفی کتاب بازی فرشته
کتاب الکترونیکی «بازیِ فرشته» (مجموعه گورستان کتابهای فراموششده؛ ۲) نوشتهٔ کارلوس روئیث ثافون با ترجمهٔ علی صنعوی و نشر نیماژ، دومین جلد از چهارگانهٔ مشهور «گورستان کتابهای فراموششده» است. این رمان در ژانر معمایی، تاریخی و ادبیات داستانی جای میگیرد و روایتی تودرتو از زندگی نویسندهای جوان در بارسلون دههٔ ۱۹۲۰ را به تصویر میکشد. «بازیِ فرشته» با فضایی رازآلود، شخصیتپردازیهای چندلایه و ارجاعات ادبی، خواننده را به سفری در دل تاریخ، ادبیات و تاریکیهای روح انسان میبرد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بازی فرشته
«بازیِ فرشته» در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و به سرعت جایگاه ویژهای در میان آثار معمایی و ادبیات مدرن جهان پیدا کرد. این رمان دومین بخش از چهارگانهٔ «گورستان کتابهای فراموششده» است که با «سایهٔ باد» آغاز شد و با «زندانی آسمان» و «هزارتوی ارواح» ادامه یافت. داستان در بارسلون دههٔ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ میگذرد؛ شهری که در آن سایههای جنگ، فقر، جاهطلبی و عشق در هم تنیدهاند. ثافون با بهرهگیری از عناصر گوتیک، رئالیسم جادویی و تعلیق، جهانی خلق میکند که مرز میان واقعیت و خیال در آن محو میشود. شخصیتهای اصلی، نویسندگان، ناشران و کتابفروشاناند و کتابها و ادبیات، نقش محوری در روایت دارند. «بازیِ فرشته» علاوه بر داستان معمایی و پرکشش، به دغدغههایی چون هویت، سرنوشت، قدرت کلمات و تأثیر گذشته بر زندگی انسان میپردازد. این رمان با استقبال گستردهٔ جهانی روبهرو شد و به زبانهای متعددی ترجمه گردید. فضای بارسلون، با کوچههای مهآلود و بناهای تاریخی، حضوری زنده و تاثیرگذار در متن دارد و به نوعی خود به یکی از شخصیتهای اصلی داستان بدل میشود.
خلاصه کتاب بازی فرشته
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «بازیِ فرشته» حول محور «داوید مارتین»، نویسندهای جوان و بلندپرواز در بارسلون دههٔ ۱۹۲۰ میچرخد. داوید که کودکی سخت و پررنجی را پشت سر گذاشته، با پناه بردن به ادبیات و نوشتن، تلاش میکند از فقر و تنهایی رهایی یابد. او ابتدا در روزنامهای محلی کار میکند و با نوشتن داستانهای دنبالهدار، کمکم به شهرت میرسد. اما موفقیتش حسادت و دشمنی همکاران را برمیانگیزد و او را به حاشیه میراند. در این میان، داوید نامهای مرموز از ناشری به نام «آندرئاس کورِلی» دریافت میکند که پیشنهادی وسوسهانگیز به او میدهد: نوشتن کتابی منحصربهفرد در ازای پاداشی بزرگ. این پیشنهاد، داوید را وارد دنیایی رازآلود و خطرناک میکند؛ جایی که مرز میان واقعیت و خیال، زندگی و مرگ، و خیر و شر مبهم میشود. او درگیر معماهایی میشود که به گذشتهٔ تاریک خانهای قدیمی، سرنوشت نویسندگان پیشین و اسرار کتابهای فراموششده گره خورده است. در این مسیر، عشق، خیانت، دوستی و وسوسههای قدرت، داوید را به انتخابهایی دشوار و سرنوشتساز میکشاند. روایت با لایههای متعدد، شخصیتهای فرعی پررنگ و ارجاعات ادبی، خواننده را در هزارتویی از راز و تعلیق پیش میبرد، بیآنکه تا پایان، حقیقت بهسادگی آشکار شود.
چرا باید کتاب بازی فرشته را خواند؟
«بازیِ فرشته» با فضاسازی منحصربهفرد، شخصیتپردازیهای چندوجهی و روایت چندلایه، تجربهای متفاوت از رمان معمایی و ادبیات مدرن ارائه میدهد. این کتاب برای کسانی که به داستانهای رازآلود، تاریخ ادبیات و پیوند میان زندگی و کتابها علاقه دارند، جذابیت ویژهای دارد. حضور پررنگ شهر بارسلون، ارجاعات ادبی و بازی با مرز واقعیت و خیال، اثری خلق کرده که هم سرگرمکننده است و هم ذهن را به چالش میکشد. خواندن این رمان فرصتی برای غرق شدن در دنیای کتابها، کشف رازهای پنهان و تامل دربارهٔ قدرت کلمات و سرنوشت انسان است.
خواندن کتاب بازی فرشته را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این رمان برای علاقهمندان به داستانهای معمایی، عاشقان ادبیات، دوستداران تاریخ و فرهنگ اسپانیا و کسانی که به روایتهای تودرتو و شخصیتپردازیهای پیچیده علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغههایی چون هویت، سرنوشت و تاثیر گذشته بر زندگی را دنبال میکنند، خواندن این کتاب پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب بازی فرشته
«یک نویسنده هیچگاه طعم آن لحظه را از یاد نمیبرد، لحظهای که برای نخستینبار یک داستان را با تعدادی سکه یا کلامی ستایشآمیز معاوضه میکند. او هرگز آن زهرِ شیرین غرور و پوچیِ جاریشده در رگهایش و باورِ برآمده از آن را فراموش نمیکند؛ باور به اینکه اگر بتواند دیگران را بهگونهای فریب دهد که فقدان استعداد را در وجودش کشف نکنند، رؤیای ادبیاتْ سقفی بالای سرش میگستراند، در انتهای روز وعدهای غذای گرم برایش مُهَیا میسازد و آنچه را که بیش از هر چیز دیگر در زندگی طمعش را داشت تحقق میبخشد: دیدن نامِ چاپشدهاش بر تکه کاغذی بینوا که مطمئناً مدتها پس از خودِ او به زندگی ادامه خواهد داد. یک نویسنده محکومِ بهیاد آوردن آن لحظه است، چراکه از همان لحظه وجود او نابود شده و برای روحش قیمتی تعیین شده است. زمانِ فرا رسیدن چنین حسی برای من در روزهایی بسیار دور اتفاق افتاد؛ در دسامبر سال ۱۹۱۷. آن زمان هفدهساله بودم و در روزنامهٔ آوای صنعت کار میکردم. روزنامهای که در گذشته روزگار بهتری را از سر گذرانده بود، اما حالا درون انبار ساختمانی قدیمی به حیات خود ادامه میداد. مکانی که پیش از آن، مدتها به کارگاه ساخت اسید سولفوریک تعلق داشت. از دیوارهای آنجا هنوز هم بخار تباهکنندهٔ اسید به بیرون تراوش میکرد. بخاری که تار و پودِ لباسها، روکشِ صندلیها و اسباب و وسایل را میخورد، شیرهٔ جان و روح حاضران در آن مکان را میمکید و حتا تخت کفشهای افراد هم از اشتهای سیریناپذیرش در امان نبودند. مرکز فعالیت روزنامه در میان جنگلی انبوه از پیکرههای فرشتگان و نشانهای صلیب، در کنار گورستان پوئِبلو نوئِوو قرار داشت؛ از فاصلهٔ دور، طرح کلی نمای آن با نیمرخ مقبرههایی ممزوج شده بود که رو به افق گسترده بودند. افقی زخمخورده از دود و آلودگیِ صدها دودکش کارگاه و کارخانه که تاریکْروشنایی دائمی، بهرنگ سرخ و سیاه را، همچون تکهپارچهای از مخمل تیره، به آسمان شهر بارسلون دوخته بود.»
حجم
۷۳۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۶۸ صفحه
حجم
۷۳۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۶۸ صفحه