گفت: «بهنظر میآد حالت خوب نیست.»
گفتم: «کمی سوءهاضمه پیدا کردم.»
«چی قورت دادی که نتونستی هضم کنی؟»
«حقیقت.»
«پس حالا حالاها توی صفِ هضم بمون. تازه اولِ حال خرابیه پسر جان.»
MaaM
«قلب رو فقط یک بار میتونن بشکنن. بعد از اون فقط خراش برمیداره
atoooosa
طبیعت چیزی نیست جز یک بازار آزاد بسیار عظیم. قانون عرضه و تقاضا یک حقیقت مولکولی محضه.»
atoooosa
طبیعتی که ما در اون قرار گرفتیم از ماهیتی خوفناک و وحشی برخورداره. مادری حریص در بلعیدن و تغذیه کردن از همان مخلوقاتی که خودش اونها رو به دنیا آورده تا زنده بمونن و زندگی کنن.»
atoooosa
میگفت در جهان ما هیچ خیر و شَری بیشتر از چیزی که ما در ذهن خودمون تصور میکنیم وجود نداره؛ فراتر از حرص و طمعهای ما یا صداقت و پاکی، یا حتا گاهی جنون و دیوانگی ما چیز دیگهای نیست.»
atoooosa
درواقع این انسانهای پست و حقیر هستن که همیشه خودشون رو قدیس و پاکدامن میبینن و همهٔ دنیا رو پایینتر از خودشون میبینن
atoooosa
«احساس گناه و پشیمونی هیچ معنایی در خودش نداره. فقط احساسات هستن، تلاطمهای درونی، نه ایدههای حقیقی
atoooosa
«بیا از این آب بخور. آبِ چشمههای ویشی همهچیز رو درمان میکنه، همهچیز غیر از حماقت که مثل یک اپیدمی روزبهروز در حال گسترشه.»
MaaM
عدهٔ زیادی هستن که هم صاحب استعداد هستن و هم شوروشوق. و بسیاری از اونها هرگز به هیچجا نمیرسن. این نخستین قدم برای رسیدن به هر چیزی در زندگیه. استعداد طبیعی مثل قدرت بدنی میمونه. تو میتونی با قدرت بدنی بیشتر یا کمتر از حد طبیعی به دنیا بیای اما هیچکس نمیتونه یک ورزشکار بشه فقط به خاطر اینکه قدش بلندتره یا زور بیشتری داره یا اینکه در دویدن سریعتره. چیزی که یک ورزشکار یا یک هنرمند رو میسازه کار کردنه. تمرین حرفهای و استفاده از تکنیک. استعداد و نبوغی که با تو به دنیا آمده فقط حکم مهمات رو داره. برای اینکه بتونی با اون به جایی برسی باید ذهنت رو تبدیل کنی به یک اسلحهٔ بسیار دقیق
MaaM