کتاب ناتمامیت
معرفی کتاب ناتمامیت
کتاب ناتمامیت نوشتهٔ محمدرضا سرگلزایی است و نشر قطره آن را منتشر کرده است. دکتر سرگلزایی یکی از روانپزشکان سرشناس حال حاضر ایران است که قلم شیوایی دارد و دربارهٔ مسائل مختلف مینویسد.
درباره کتاب ناتمامیت
کتاب ناتمامیت مجموعهای است از تأملات و یادداشتهای محمدرضا سرگلزایی که در زمانهای مختلفی نوشته شدهاند. اغلب این تأملات نتیجهٔ مطالعات او در حوزههای روانشناسی، فلسفه و ادبیات بودهاند یا محصول مشاهدات او بهعنوان یک روانپزشک در اتاق درمان؛ و همانطور که مطالعات و مشاهدات او مختلف و متنوع بودهاند تأملات او نیز پویا بودهاند و نظراتش هم تغییر کردهاند. درنتیجه ممکن است یکپارچگی تئوریکی را در تمام کتاب نبینید.
برخی از مقالات این کتاب پیشازاین در کتابهای یادداشتهای یک روانپزشک (نشر قطره) و حرفهایی برای امروزیها (انتشارات بهار سبز) چاپ شده بودند، ولی نویسنده آنها را مورد بازنگری قرار داده، زیرا با بخشهایی از آنها دیگر موافق نبود.
عنوان کتاب از کجا آمد؟ ناتمامیّت عنوان پروژهٔ دکترای کورت گودل، ریاضیدان نابغهٔ موراویایی، است. او با مدلسازی ریاضی نشان داد که همواره پرسشهای «پاسخناپذیر» وجود خواهند داشت. او ثابت کرد که حساب و هر سیستمی که بر مبنای آن است بهطور اجتنابناپذیری «ناتمام» است. اگر ریاضیات بهطور اجتنابناپذیر ناتمام باشد چگونه ممکن است که فردی یا نظریهای در علوم انسانی حرف آخر را بزند؟
خواندن کتاب ناتمامیت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ جستارهای جامعهشناسانه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ناتمامیت
«انسان موجودی است با چهار بُعدِ زیستی، روانی، اجتماعی و روحانی.
اشتهای ما به غذا باعث میشود امروز تصمیم بگیریم به رستوران برویم. این بُعد زیستی ماست. اما در انتخاب رستوران تنها کیفیت غذا را مدنظر قرار نمیدهیم، جایی میرویم که فضای زیبایی داشته باشد، دکوراسیون قشنگ، محیط تمیز و کارکنان مؤدب و خوشرویی را در آنجا ببینیم و احساس کنیم مورد احترام قرار گرفتهایم. نیاز به زیبایی، هماهنگی و احترام مربوط به بُعد روانی ماست. میدانیم که برای تعادل بین «آنچه به جامعه میدهیم» و «آنچه از جامعه میگیریم» طبق یک قرارداد اجتماعی، «پول» را اختراع کردهایم. گرچه پول ساختهٔ فکر و قرارداد خود ماست، خود دارای یک هویت مستقل شده است و ما نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم! هنگام سفارش دادن غذا، تنها به «اشتهای زیستی» و «نیازهای زیباییشناختی روانی» توجه نمیکنیم، بلکه قیمت غذاها را هم مد نظر داریم، مبادا برخلاف قرارداد اجتماعی تعادلِ کار و لذت رفتار کنیم. این هم «بُعد اجتماعی» ماست. هنگامی که در رستوران میز خود را انتخاب میکنیم، میبینیم روبهروی ما بخش بزرگی از سالن رستوران رزرو شده است و هنگامی که مهمانانِ قسمت رزرو وارد میشوند از لباسهای مشکی و دستهگلهایی با روبان سیاه درمییابیم که آنها به مناسبت یادبود یک فرد درگذشته، دور هم جمع شدهاند. درحالیکه سالادِ خود را میخوریم و منتظر رسیدن غذا هستیم ذهن ما را این سؤال به خود مشغول میکند:
از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
و این بُعد چهارم ماست، بُعد روحانی یا معنوی.
***
خوشبختی چیست؟ احساس رضایت.
اگر سوار دوچرخه باشی و احساس رضایت داشته باشی، خوشبختتر از کسی هستی که بر آخرین مدل مرسدس بنز سوار است و احساس رضایت ندارد. چگونه میتوان به احساس رضایت دست یافت؟ با عدالت.
و معنای عدالت این است: «هرچیز در جای خود!» و برای یک «موجود چهار بُعدی» معنای «هرچیز در جای خود» این است که «نیازهای چهار بُعد» باهم در تعادل باشند:
* غذا خوردن در یک محیط آلوده و نازیبا، ما را سیر میکند، اما «راضی» نمیکند، چراکه نیاز زیستی را بدون درنظر داشتنِ نیاز روانی برآورده کردهایم.
* داشتن اعتبار اجتماعی و حُسن شهرت به ما احساس افتخار میدهد، اما ما را راضی نمیکند، آن هنگام که برای بودنِ خود در این دنیا معنایی نیابیم و تصور کنیم صد و بیست سال دیگر که من نباشم، چه فایده دارد که نامم را در فهرست «افتخارآفرینان» ثبت کنند یا نه!
آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون
گفتند فسانهای و در خواب شدند!
اگر هر ماه به حساب ما پول واریز شود، بدون اینکه مشغول به کار مؤثری باشیم، از آن پول میتوانیم لذت ببریم، اما «احساس رضایت» نخواهیم داشت، چراکه نیاز روانی ما به مؤثر بودن و مولد بودن و نیاز اجتماعی ما به هویت و داشتن نقش اجتماعی برآورده نشده است.
* و داشتن یک نقش اجتماعی مؤثر، درآمد خوب و معنایی برای زندگی هنگامی به ما احساس رضایت میدهد که به سلامت جسم خود نیز توجه داشته باشیم. کافی است کمی دنداندرد داشته باشیم تا هیچکدام از این امتیازات احساس رضایت به ما ندهد!
پس به بدن خود احترام بگذارید، مثل یک دوست عزیز به نیازهایش توجه کنید و بیش از توان بار بر دوشش نگذارید.»
حجم
۱۹۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۵ صفحه
حجم
۱۹۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۵ صفحه