دانلود و خرید کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند میچ آلبوم ترجمه پاملا یوخانیان
تصویر جلد کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند

کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند

نویسنده:میچ آلبوم
انتشارات:نشر قطره
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند

کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند نوشته‌ٔ میچ آلبوم و ترجمهٔ پاملا یوخانیان است و نشر قطره آن را منتشر کرده است. این کتاب داستانی دیگر از نویسندهٔ سه‌شنبه‌ها با موری است.

درباره کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند

کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند دربارهٔ مردی به نام ادی است و از پایان شروع می‌شود، از مرگ ادی در زیر آفتاب. شاید شروع داستان از انتها عجیب به نظر برسد. اما هر پایانی، آغاز هم هست. فقط آن لحظه این را نمی‌دانیم.

اِدی كهنه سربازی است كه عمری را به ملال گذرانده و احساس می‌كند كه در تله‌ٔ زندگی به دام افتاده است. او تعميركار ماشين‌های يک پارک بازی است و زندگی خاكستری و درازش در كار، تنهايی و حسرت خلاصه می‌شود. آن‌گاه در سالروز هشتاد و سومين سال تولدش، حين تلاش برای نجات زندگی يک دختربچه می‌ميرد و در بهشت چشم‌ باز می‌كند. پنج نفر كه آن‌ها را در زندگی می‌شناخته و پيش از او درگذشته‌اند، رازهای زندگی‌اش را بر او آشكار می‌كنند و هر يک مسير باقی‌ماندهٔ حيات او را برای هميشه تغيير می‌دهند. این رازها هرکدام درسی بزرگ برای انسان‌ است که هنوز فرصتی برای زیستن دارد. 

خواندن کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر کتاب سه‌شنبه‌ها با موری را دوست داشتید این کتاب را هم حتما بخوانید.

درباره میچ آلبوم

میچ دیوید آلبوم ۲۳ می سال ۱۹۵۸ در نیوجرسی آمریکا به دنیا آمد. او نویسنده آمریکایی و روزنامه‌نگار، فیلمنامه‌نویس، نمایشنامه‌نویس، مجری رادیو و تلویزیون و نوازنده است. از کتاب‌های میچ آلبوم بیش از ۳۵ میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته شده‌ است و او برای داستان‌های الهام بخشش معروف شده است.

از آثار معروف او می‌توان به «در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند»، «نفر بعدی که در بهشت ملاقات می‌کنید»، «سه شنبه ‌ها با موری» و «اولین تماس تلفنی از بهشت» اشاره کرد.

بخشی از کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند

«ادی چشم‌هایش را بست و سرش را عقب برد: «یا مسیح! خدایا. آه، خدایا! اصلاً نمی‌دانستم قربان. خیلی بد است. وحشتناک است!»

کاپیتان سر تکان داد و به سمت دیگر نگریست. تپه‌ها به حالت بایر برگشته بود، استخوان‌های حیوانات و گاری شکسته و بقایای خاکسترشدهٔ دهکده. ادی فهمید آنجا محل دفن کاپیتان بود. بدون مراسم خاک‌سپاری. بی‌تابوت. فقط اسکلت متلاشی‌شده و زمین گلی.

ادی زمزمه کرد: «تمام این مدت اینجا منتظر بوده‌اید؟»

کاپیتان گفت: «مدت، چیزی نیست که تو فکر می‌کنی.» کنار ادی نشست: «مردن پایان همه‌چیز نیست. ما فکر می‌کنیم هست. ولی آنچه در زمین اتفاق می‌افتد، فقط شروع است.»

ادی سرگشته نگاه کرد.

کاپیتان گفت: «فکر می‌کنم مثل ماجرای آدم و حوا در کتاب مقدس باشد. مثل شب اول آدم در زمین، وقتی دراز کشید تا بخوابد. فکر می‌کند همه‌چیز تمام شده، مگرنه؟ نمی‌داند خواب چیست. چشم‌هایش دارد بسته می‌شود و فکر می‌کند دارد از این دنیا می‌رود. درست است؟ اما این‌طور نیست. صبح روز بعد بیدار می‌شود و دنیای جدید و تازه‌ای برای کشف دارد، ولی چیز دیگری هم دارد. دیروزش را دارد.»

کاپیتان لبخند زد: «سرباز، به نظر من، برای همین است که به اینجا می‌رسیم. بهشت همین است. آدم می‌تواند دیروزهایش را معنی کند.»

بستهٔ پلاستیکی سیگارش را درآورد و با انگشتش به آن ضربه زد. «قضیه را می‌گیری؟ من هیچ‌وقت استعداد تدریس نداشتم.»

ادی از نزدیک کاپیتان را نگاه کرد. همیشه فکر می‌کرد خیلی پیرتر است. ولی حالا، که قدری از خاکستر زغال از صورتش پاک شده بود، ادی به خطوط اندک پوست و موهای پرپشت و تیرهٔ سرش توجه کرد. احتمالاً در دههٔ سی عمرش بود.»

Amir G
۱۴۰۲/۱۲/۲۸

انتظارم ازش بیشتر بود طبق تعریف هایی که ازش شنیدم کتاب «سه سنبه ها با موری» و «کمی ایمان داشته باش» از همین نویسنده رو بیشتر دوست داشتم. پ.ن: من کتاب رو با گویندگی آرمان سلطانزاده شنیدم که خیلی خوب بود.

با کلیدهایش بازی می‌کردند. ادی بیشتر هوم‌هوم می‌کرد و زیاد حرف نمی‌زد. می‌دانست بچه‌ها برای این دوستش دارند که زیاد حرف نمی‌زند.
کاربر ۳۳۵۴۱۵۴

حجم

۱۴۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۱۴۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
۲۰,۴۰۰
۷۰%
تومان