دانلود و خرید کتاب سه شنبه ها با موری میچ البوم ترجمه راضیه عبدلی

معرفی کتاب سه شنبه ها با موری

کتاب سه‌شنبه ها با موری اثری از میچ آلبوم نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی است. کتابی محبوب و دل‌نشین که چهارده دیدار آخر «میچ آلبوم» با استادش «موری شوارتز» را روایت می‌کند. موری استاد جامعه‌شناسی، فردی مهربان، متواضع و عمیق است که آخرین کلاس درسش را در دوره‌ای که مرگی تدریجی را تجربه می‌کند، برای شاگرد عزیزش میچ برگزار می‌کند. این کتاب مجموعه‌ای از آموزه‌های موری درباره‌ی مسائلی بنیادین همچون مرگ و زندگی و فلاش‌بک آلبوم به خاطرات گذشته است.

این کتاب با ترجمه‌ی راضیه عبدلی و توسط نظر روزگار منتشر شده و برای خرید و دانلود در طاقچه ارائه شده است.

درباره کتاب سه‌شنبه‌ها با موری

کتاب سه‌شنبه‌ها با موری نوشته‌ی میچ آلبوم نویسنده‌‌ی پرطرفدار و روزنامه‌نگار آمریکایی است. «سه‌شنبه‌ها با موری» روایتی خواندنی از ملاقات‌های میچ آلبوم با استادش «موری شواتز»، سال‌ها پس از فارغ‌التحصیلی آلبوم از دانشگاه است. موری که به یک بیماری نادر مبتلا شده و می‌داند فرصت چندانی برای زندگی ندارد، هر آن‌چه را در سینه دارد، برای شاگردش میچ که برای او بسیار عزیز است، روایت می‌کند. درس‌هایی از زندگی و درک او از مرگ و مسائل مختلف دیگری همچون «عشق»، «ازدواج»، «فرهنگ» و «پول» که دغدغه‌ی ذهنی عموم آدمیان است

بیان شیرین موری که برآمده از حکمت او پس از سال‌ها زندگی عاشقانه و پردغدغه‌ است، این کتاب را به اثری خواندنی، نغز و دوست‌داشتنی تبدیل کرده است. اثری که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد، به ده‌ها زبان زنده‌ی دنیا برگردانده شد و در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفت. «سه‌شنبه‌ها با موری» را «راضیه عبدلی» به فارسی برگردانده است و نشر «روزگار» به انتشارش رسانده است.

خرید و دانلود کتاب سه‌شنبه‌ها با موری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب را به کسانی که از خواندن کتاب‌های عمیق و فلسفی و در عین حال قابل‌فهم و روان لذت می‌برند پیشنهاد می‌کنیم.

چرا باید کتاب سه‌شنبه‌ها با موری با ترجمه‌ی راضیه عبدلی را بخوانیم؟

کتاب سه‌شنبه‌ها با موری اثری خواندنی، امیدبخش و سرشار از جملات ناب و درخشان است که با خواندن آن می‌توان با نگاهی متفاوت از زندگی آشنا شد. کتابی کم‌حجم که وقت زیادی از مخاطبش نمی‌گیرد اما تاثیری کم‌نظیر بر او می‌گذارد.

خلاصه کتاب سه‌شنبه‌ها با موری

«موری شوارتز» استاد دانشگاه از بیماری نادری که روزهای عمرش را به شماره انداخته، مطلع می‌شود. موری در ایام پایان عمر خود به واسطه‌ی جملات ناب و عبارات نغز خود، شهرت پیدا می‌کند و پایش به یک برنامه‌ی تلویزیونی باز می‌شود. «میچ آلبوم» شاگرد قدیمی موری از روی اتفاق برنامه‌‌ای را که موری در آن حضور دارد، می‌بیند و از وضع او با خبر می‌شود. میچ و موری رابطه‌ی بسیار نزدیکی با هم داشته‌اند، اما سال‌هاست که این رابطه گسسته شده است. میچ استاد خود را پیدا می‌کند و به دیدارش می‌رود. استادی مهربان و متواضع که خاطرات بسیار خوبی از او در ذهن دارد.

میچ و موری تصمیم می‌گیرند این وصال دوباره را قدر بدانند و هر سه‌شنبه با هم دیدار کنند. دیداری که برای میچ به مثابه کلاس درسی ارزشمند است. بخش اصلی کتاب شرح دیدارهای هفتگی و دوستانه‌ی استاد و شاگردی است و مخاطبان نیز مهمان آن می‌شوند. موری که مرگ را به آرامی و جرعه‌جرعه تجربه می‌کند و می‌داند که مدت کمی برای زندگی کردن فرصت دارد، بینش جذاب خود را نسبت به زندگی و مرگ و یا ترس و طمع، ازدواج و روابط خانوادگی و پیری به شاگرد محبوبش هدیه می‌کند. ذهن روشن موری که سخنان نغز و حکمت‌آمیزش هیچ‌گاه از ذهنتان بیرون نخواهد رفت، کتاب سه‌شنبه‌ها با موری را به اثری محبوب و بسیار پرمخاطب تبدیل کرده است. در حین این دیدارهای جذاب، ذهن میچ به گذشته بارمی‌گردد و خاطرتی از دوران دانشجویی را مرور می‌کند.

درباره میچ آلبوم

میچ دیوید آلبوم فیلم‌نامه‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس، روزنامه‌نگار و ستون‌نویس ورزشی، مجری رادیو و تلویزیون و نوازنده‌ی اهل آمریکا است. او در ۲۳ می سال ۱۹۵۸ در خانواده‌ای یهودی و در «پاسائیک نیوجرسی» متولد شد. آلبوم یه روزنامه‌نگاری علاقه‌مند بود و کار خود را نیز در یک هفته‌نامه‌ی نیویورکی آغاز کرد. او در رشته‌ی روزنامه‌نگاری دانشگاه «کلمبیا» پذیرفته شد و برای تامین مخارج تحصیل در این دانشگاه مجبور شد که مشاغلی همچون پرستاری بچه را بپذیرد. پس از فارغ‌التحصیلی در قامت یک روزنامه‌نگار ورزشی توانا ظاهر شد و رویدادهای ورزشی در اروپا را پوشش داد.

آلبوم در سال ۱۹۸۳ به‌عنوان یک نویسنده‌ی تمام‌وقت در فورت لادردیل مشغول‌ به ‌کار شد. در سال ۱۹۸۵ جایزه‌ی سردبیران ورزشی «آسوشیتدپرس» را به‌دست آورد. آلبوم دوران حرفه‌ای بسیار موفقی را پشت‌سر گذاشته و سیزده‌بار به‌عنوان بهترین ستون‌نویس ورزشی انتخاب شده است. او از این حیث دارای رکورد است. میچ آلبوم در سال ۲۰۱۳ به عضویت «تالار ملی مشاهیر انجمن ملی رسانه‌های ورزشی» و در سال ۲۰۱۷ به عضویت «تالار مشاهیر ورزشی میشیگان» درآمد. بسیاری از ستون‌های منتشرشده از آلبوم در رسانه‌های ورزشی در مجموعه‌هایی جمع‌آوری و منتشر شده است. آلبوم در رادیو و تلویزیون هم فعالیت کرده و در برنامه‌های متعددی حضور داشته است. آلبوم نوازنده، آهنگساز و پیانیست حرفه‌ای است و آثاری نیز در این زمینه دارد.

تصویر کارتونی میچ آلبوم

میچ آلبوم بیش‌ازهمه برای کتاب‌هایی که نوشته در جهان شناخته می‌شود. کتاب سه‌شنبه‌ها با موری اثری بر پایه‌ی واقعیت که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد، آغاز روند شهرت او به‌عنوان یک نویسنده‌ی توانا بود. کتابی که در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفت. «پنج نفری که در بهشت ملاقات می‌کنید»، «نفر بعدی که در بهشت ملاقات می‌کنید»، «برای یک روز بیشتر» و «کمی ایمان داشته باش»، «در جست‌وجوی چیکا» نام کتاب‌های پرطرفداری است که از آلبوم منتشر شده است.

موری شوارتز کیست؟

موری شوارتز استاد جامعه‌شناسی دانشگاه «براندیس» بود. استادی مهربان و متواضع که دانشجویانش ازجمله «میچ آلبوم» به نیکی از او یاد کرده‌اند و او را متفاوت از دیگران به وصف آورده‌اند. به‌گفته‌ی آلبوم، موری شوارتز پیله‌ای از جنس فعالیت‌های انسانی، گفت‌وگو، تبادل نظر و محبت به دور خود تنیده بود. موری شوارتز زندگی سختی را پشت‌سر گذاشته و کارها و مسئولیت‌های سختی را پذیرفته بود؛ از جمله سال‌ها کار در آسایشگاه روانی با افراد شدیدا بیمار که به باور آلبوم اگر آن دوره را نگذرانده بود، شخصیتی را که به آن شناخته می‌شد، پیدا نمی‌کرد. موری در ایام پایانی عمرش با حضور در برنامه‌ی «راه شب» و مصاحبه با «تد کوپل»، به شهرت رسید و آن‌قدر شخصیتش جذاب و دوست‌داشتنی بود که بسیاری را به خود علاقه‌مند کرد و نامه‌های زیادی از سراسر جهان برایش ارسال شد.

نظرات افراد و مجله‌های مشهور درباره سه‌شنبه‌ها با موری

کتاب سه‌شنبه‌ها با موری اثری بسیارخوانده‌شده‌ است و در فهرست کتاب‌های پرفروش نیویورک‌تایمز قرار گرفته است. افراد مهمی بر این کتاب مرور نوشته‌اند از جمله «آلن دوباتن» که یادداشتی از او در این‌باره در «نیویورک‌تایمز» منتشر شد. او کتاب را از جنبه‌های مختلفی بررسی و نقد کرده است. دوباتن موری را پروفسوری توصیف کرده که از گفتن عبارات بزرگ ابایی ندارد. این کتاب در مقاله‌ی منتشرشده در «نیویورکر» یکی از پرفروش‌ترین کتاب خاطرات تمام دوران‌ها خوانده شده است.

اقتباس‌ها

این کتاب هم در تلویزیون و هم در تئاتر به اقتباس درآمده است. مهم‌ترین آن‌ها فیلم‌ تلویزیونی سه‌شنبه‌ها با موری است که در سال ۱۹۹۹ ساخته شد. فیلم‌نامه‌ی این اثر را «توماس ریکمن» نوشت و کارگردانی آن را «میک جکسون» به عهده داشت. «جک لمون» هنرپیشه‌ی محبوب آمریکایی یکی از بازیگران این فیلم است.

بهترین ترجمه کتاب

کتاب سه‌شنبه‌ها با موری به‌دلیل محبوبیت و جذابیتش بارها به فارسی برگردانده شده است. برگردان روان ماندانا قهرمانلو را نشر قطره منتشر کرده است. ترجمه‌ی خوش‌خوان راضیه عبدلی را نشر روزگار به چاپ رسانده است. رضا زارع دیگر مترجم این کتاب است که حاصل کارش را نشر پر منتشر کرده است. این سه ترجمه روان و خواندنی هستند.

قسمتی از متن کتاب سه شنبه ها با موری

موری مطالبی را روی یک برگ کاغذ سفید نوشته بود تا مبادا فراموش کند. براثر لرزش دستش، خطش به‌قدری کج‌ومعوج بود که جز خودش کسی نمی‌توانست آن را بخواند. روز کارگر بود. از میان پنجره اتاق پرچین‌های حیاط‌خلوت را می‌دیدم و صدای فریاد بچه‌ها را که در خیابان بازی می‌کردند می‌شنیدم. آخرین هفته پیش از شروع مدرسه بود.

در دیترویت کارکنان اعتصابی، جراید خودشان را برای برپایی یک تظاهرات عظیم آماده می‌کردند. می‌خواستند وحدت کارکنان را در برابر مدیریت به رخ بکشند. در هواپیما ماجرای زنی را خواندم که شوهر و دو دخترش را در خواب با گلوله کشته بود. می‌گفت این کار را از آن ‌جهت کرده تا آن‌ها را از شر «مردمان بد» نجات داده باشد. در کالیفرنیا وکلای حاضر در محاکمه اُجی. سیمپسون، طرفداران فراوان پیدا کرده بودند.

اما اینجا در اتاق کار موری شرایط دیگری حاکم بود. حالا باهم نشسته بودیم. در فاصله‌ای اندک از جدیدترین وسیله‌ای که به اشیای خانه اضافه‌ شده بود: کپسول اکسیژن. کوچک و قابل‌حمل بود. ارتفاعش از حد زانوان فراتر نمی‌رفت. بعضی از شب‌ها وقتی موری به ‌اندازه کافی هوا نمی‌گرفت. ماسک اکسیژن را روی بینی‌اش می‌گذاشت. این را که موری به وسیله‌ای وصل باشد نمی‌پسندیدم؛ و وقتی موری حرف می‌زد. سعی داشتم به آن نگاه نکنم. موری دوباره گفت: «همه می‌دانند که روزی می‌میرند؛ اما کسی این را باور نمی‌کند. اگر باور می‌کردیم. رفتارمان را تغییر می‌دادیم.»

گفتم به‌عبارت‌دیگر درباره مرگ خودمان را فریب می‌دهیم.

آلیس در سرزمین نجایب
۱۳۹۹/۰۵/۲۷

ببینید، برای خوندن این کتاب وقت بذارید. حول داستان زندگی رو به مرگ یه استاد هستی شناسیه خب تا اینجا این شد داستان اما چیزی که باعث شده این کتاب از بهترین و جذاب ترین کتاب های جهان باشه دیالوگ

- بیشتر
:-)
۱۳۹۹/۰۹/۲۶

سلام چون از بی نهایت خوندم تو دفترم کلی یادداشت برداری کردم برای روزایی ک ناراحتم...خستم...دل شکسته ام... گرچه وقتی به عمق حرفاش فکر میکنم میبینم خیلی از مفاهیمی مثل گذشت بخشش عشق خانواده تلاش دنیا ...تو قرآن و جزئی تر

- بیشتر
mah_mb7
۱۳۹۹/۰۶/۲۷

کتاب بدی نیست، ولی کلیشه ای هست. من تعجب کردم که با وجود این همه نظر خوب، خیلی به من نچسبید. البته تباید فراموش کرد که رضایت از خوندن کتاب گاهی میتونه سلیقه ای باشه. برای من مفاهیمی که موری

- بیشتر
azar
۱۳۹۹/۰۵/۰۷

این کتاب رو دو سری خوندم فوق العاده ساده،روان و زیبا پر از نکته های قشنگ کتاب، کم حجم و بخش به بخش هستش 🔔📒برای کسایی که میونه خوبی با کتاب ندارن و تازه شروع به کتابخوانی کردن میتونه مفید و کاربردی باشه.

Pooya Ebrahimi
۱۳۹۹/۰۸/۰۶

کتابی پر از محبت و امید

سمانه
۱۳۹۹/۰۸/۰۹

کتابی پر از نکته هایی که همه ماها به یاد گرفتنش نیاز داریم

آساره
۱۴۰۰/۰۴/۰۵

مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است قصه فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه دل به دست آوردن از کشورگشایی بهتر است باشد که عقل معاش اندیش با معنای عشق آشنایی کن ولی نا

- بیشتر
محمد حسن
۱۳۹۹/۰۷/۱۰

چاپیش رو با ترجمه ماندانا قهرمانلو خوندم. پیچیده ترین توصیه هاش در حد جملات بسیار معمولی عرفای خودمونه. البته این قابل درکه که چرا این اثر تو غرب بترکونه. ولی اینجا حکم این کتاب مثل زیره به کرمون بردنه. نویسنده

- بیشتر
م.حکیمی
۱۳۹۹/۱۰/۰۴

کتاب در ارتباط با صحبت های میچ با استاد قدیمی اش موری در واپسین لحظات عمر اوست . به عبارتی ؛ به بررسی دنیا از دید انسانی پرداخته که به انتظار مرگش نشسته و می داند چند روز آینده قرار است

- بیشتر
فرنوش
۱۳۹۸/۰۸/۲۶

ترجمه بسیار خوب و روان . ممنون از طاقچه

«می‌خواهی ذره ذره محو و نابود شوی یا از روزهای باقی مانده بهترین استفاده را ببری؟»
t.ftm.s
«بله، اما اگر پیر شدن تا این اندازه خوبه، چرا مردم همیشه میگن کاش هنوز جوون بودیم. کسی رو ندیدم که بگه کاش شصت و پنج ساله بودم.» درحالیکه لبخند می‌زد، گفت: «می‌دونی این نشانهٔ چیه؟ زندگی ناموفق. زندگی بدون معنی و مفهوم. چون اگه به معنی و مفهوم برسی، دیگه دلت نمی‌خواد که به عقب برگردی، فقط می‌خوای به جلو بری. می‌خوای بیشتر ببینی، کارهای بیشتری بکنی.
فرنوش
«همه می‌دونند که روزی می‌میرند، اما کسی هنوز به این باور نرسیده. اگر باور می‌کردیم، رفتارمون رو تغییر می‌دادیم.»
فرنوش
زمانی که کسانی که دوستت دارند حرف می‌زنند، به آن‌ها گوش بده، فکر کن این آخرین باری است که با آن‌ها حرف می‌زنی.
آلیس در سرزمین نجایب
«می‌دونی میچ، حقیقت اینه که اگر چگونه مردن رو یاد بگیری، چگونه زندگی کردن رو هم یاد می‌گیری.»
فرنوش
«زود جا نزن، بیش از حد هم لفتش نده.»
B.A.H.A.R
«یکدیگر را دوست بدارید یا اینکه بمیرید.»
Mithrandir
این همون چیزیه که همه منتظرش هستیم. آرامشی به نام مردن. اگه بدونیم که می‌تونیم با مردن به آرامش برسیم، پس می‌تونیم از انجام این کار سخت هم بربیایم.» - «چه کاری؟» - «زندگی کردن در آرامش.»
فرنوش
چقدر خوب است که برای دلسوزی به حال خودمان نیز زمان مشخص و محدودی در نظر بگیریم، چند دقیقه اشک بریزیم و بعد به سراغ کارهایی برویم که در پیش رو داریم
B.A.H.A.R
وقتی یکی از همکارانش در دانشگاه بر اثر ایست قلبی جانش را از دست داد، در مراسم خاکسپاری‌اش شرکت کرد و با ناراحتی به خانه برگشت. گفت: «عجب! وقتمون به هدر رفت. این همه مردم درباره‌اش حرف‌های قشنگ زدند، اما او هیچکدومش رو نشنید.» موری نظر بهتری داشت. به چند نفر از دوستانش زنگ زد. تاریخی را مشخص کرد و در بعدازظهر سرد یک روز یکشنبه با جمعی از دوستان و بستگانش در منزل قرار گذاشت تا با حضور او مراسم تشییع جنازهٔ زنده برگزار کنند. هرکس حرفش را زد، در واقع همه از استاد پیر من تشکر کردند. بعضی اشک ریختند و بعضی خندیدند. موری با آن‌ها خندید و گریه کرد و آن روز تمام احساسات قلبی‌اش را که ما گفتنش را از هم دریغ می‌کنیم بر زبان آورد. مراسم تدفین زنده آن روز موفقیتی درخشان و تحسین‌برانگیز بود. با این تفاوت که او هنوز زنده بود. واقعیت این است که مهمترین و عمیق‌ترین بخش زندگی او در پیش بود.
فرنوش
عشق یعنی تو در مورد وضعیت دیگران طوری نگران باشی که انگار وضعیت خودته.
j
موری گفت: «می‌دونی میچ، اشکال اینه که همه عجله دارند. مردم به مفهومی در زندگیشون نرسیدن، به همین دلیل همیشه شتاب دارند که آن را بیابند. به فکر ماشین نو، خونه نو و شغل تازه هستند. بعد می‌بینند که این‌ها تهی و بی‌معنا هستند. برای همین به دویدن ادامه می‌دهند.»
بهسا کیانی
بعضی وقتا که صبح‌ها بیدار می‌شم گریه می‌کنم، و به حال خودم غصه می‌خورم و بعضی روزها به شدت عصبانی و بدخلق می‌شوم، اما این حالتم خیلی دوام نمی‌آورد. از جایم بلند می‌شوم و می‌گویم دوست دارم زندگی کنم... تا به امروز که موفق بوده‌ام. اینکه می‌تونم ادامه بدم رو نمی‌دونم، اما با خودم شرط بسته‌ام که ادامه بدم.»
smne
«فرهنگ ما آن‌طور نیست که در مردم حس خوشبختی ایجاد کند. باید به اندازهٔ کافی قوی باشی که اگه تشخیص دادی فرهنگ به وظایفش عمل نمی‌کند، از آن حمایت نکنی و خودت یک فرهنگ ایجاد کنی.»
دانور🌱
«آنچه را می‌توانی انجام دهی و آنچه را نمی‌توانی انجام دهی همه را بپذیر»؛ «بپذیرید که گذشته هرچه بوده گذشته، بدون آنکه آن را انکار کنید»؛ «یاد بگیرید خود و دیگران را ببخشید.»
ریحانه 🌱
اگر استاد موری شوارتز در زندگی فقط یک جمله به من آموخته باشد، آن جمله این است: «در زندگی چیزی به نام خیلی دیر شده وجود ندارد.» او خودش تا لحظهٔ آخر زندگی‌اش مرتب در حال تغییر بود.
فرنوش
اگه حمایت و مهر و عشق خانواده رو نداشته باشی، درواقع می‌شه گفت که هیچی نداری.
Mithrandir
عشق یعنی تو در مورد وضعیت دیگران طوری نگران باشی که انگار وضعیت خودته.
Mina.Hp
«هر جامعه‌ای مشکلات خودش رو داره.
ݥحَّدٽہ
فرهنگ ما درس‌های غلط به ما می‌دهد. باید اونقدر قوی باشی و جسارت داشته باشی که اگر این فرهنگ را نمی‌پسندی ازش حمایت نکنی و خودت فرهنگی جدید بسازی. اغلب مردم این کار رو انجام نمی‌دهند.
Mithrandir

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰
۵۰%
تومان