دانلود و خرید کتاب در سایه اکثریت های خاموش ژان بودریار ترجمه پیام یزدانجو
تصویر جلد کتاب در سایه اکثریت های خاموش

کتاب در سایه اکثریت های خاموش

نویسنده:ژان بودریار
انتشارات:نشر مرکز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب در سایه اکثریت های خاموش

کتاب در سایه اکثریت های خاموش نوشته‌ٔ ژان بودریار و ترجمهٔ پیام یزدانجو است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب در سایه اکثریت های خاموش 

همچنان که «فوکو را فراموش کن» چالش بازی‌گوشانه‌ای با مفاهیم قدرت و میل جنسی بود، در سـایه‌ اکثریت‌هـای خاموش نیز بازی بزرگ دیگری با گران‌مایه‌ترین مفاهیم اندیشه‌ٔ انتقادی ما است: امر اجتماعی، امر سیاسی، اطلاعات، ارتباطات، رسانه‌ها، و معناها. این جستار و مکمل آن («... یا، پایان امر اجتماعی»)، در کنار دو جستار دیگری کـه برای تکمیل این منظومه برگزیده شده‌انـد («فروپاشی معنا در رسانه‌ها» و «توده‌ها: فروپاشی امر اجتماعی در رسانه‌ها»، در پرتو پـاره‌هایی از دیگر مـتن مـهم بودریار، مبادله‌ٔ نمادین و مرگ) آشـوب طنزآمـیز و تکان‌دهـنده‌ای را تشکیل می‌دهند که کمتر شباهتی به سامان فکری و فلسفی امروز دارد. در این چشم‌انداز، آیا ستیز سخت این پسامدرنیست با پساساختارگرایی پیشتاز کنونی، که بدنامی و نام‌آوری او را به بار آورده، برای برجسته ساختن این بازی بسنده نیست؟

فصل‌های این کتاب از این قرار هستند:

مبادلهٔ نمادین و مرگ (درآمد، انقلاب ساختاری ارزش، حادواقع‌گرایی وانمایی، فراسوی ناخودآگاه)

در سایهٔ اکثریت‌های خاموش

فروپاشی معنا در رسانه‌ها

توده‌ها: فروپاشی امر اجتماعی در رسانه‌ها

خواندن کتاب در سایه اکثریت های خاموش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزه‌های فلسفه و جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب در سایه اکثریت های خاموش

«تا کنون دو گونه تحلیل اساسی در خصوص رسانه‌ها (همچنان که عملا در مورد توده‌ها) مطرح بوده که یکی خوش‌بینانه و دیگری بدبینانه است. تحلیل خوش‌بینانه دو شیوهٔ اصلی طرح می‌شود که بسیار با هم متفاوت اند. یک شیوه خوش‌بینی فن‌باورانهٔ مارشال مک‌لوهان است: به نظر او، رسانه‌های الکترونیکی آغازگر ارتباطات سیاره‌ای عمومیت‌یافته بوده و باید ما را، به صرف تأثیر ذهنی فن‌آوری‌های نوین، به فراسوی عقلانیتِ خردکننده در کهکشان گوتنبرگ برده، به دهکدهٔ جهانی، به گروه‌گرایی الکترونیکی نوین ــ شفافیت مشهودِ اطلاعات و ارتباطات ــ ره‌نمون شوند. شیوهٔ دیگر، و سنتی‌تر، خوش‌بینی دیالکتیکی ملهم از تفکر پیشرفت‌باور و مارکسیستی است: رسانه‌ها نیروی تولید عظیم تازه‌ای عرضه می‌کنند که تابع دیالکتیک نیروهای تولید است. توسعهٔ کامل این نیروها، که موقتاً بیگانه و تسلیم قانون سرمایه‌داری شده‌اند، در نهایت تنها می‌تواند به ازهم‌پاشی این انحصار سرمایه منجر شود. هانس مگنوس انتسنسبرگر می‌نویسد: «برای نخستین بار در تاریخ، رسانه‌ها امکان یک مشارکت همگانی در فرآیند تولیدی همزمان اجتماعی و اجتماعی‌شده را فراهم می‌آورند، مشارکتی که ابزار عملی‌اش در دست خود توده‌ها است.» این دو موضع، یکی فن‌باورانه و دیگری ایدئولوژیک، کم‌وبیش الهام‌بخش تحلیل کلی و رویهٔ کنونی رسانه‌ها بوده‌اند.

من پیش‌تر، و مشخصاً در واکنش به خوش‌بینی انتسنسبرگر، در «رکوئیم برای رسانه‌ها» دیدگاهی به شدت بدبینانه ارائه کرده‌ام. در این مقاله، من رسانه‌های همگانی را همچون یک «سخن بی‌پاسخ» به بحث می‌گذارم: مشخصهٔ رسانه‌های همگانی مخالفت‌شان با میانجی‌گری و وساطت بوده، رسانه‌ها بی‌واسطه عمل کرده، و سازندهٔ ناارتباطات اند ــ اگر به تعریف ارتباط به عنوان یک مبادله، به عنوان فضای دوسویهٔ سخن و پاسخ، و از این رو فضای پاسخ‌گویی/ مسئولیت‌پذیری معتقد باشیم. به عبارت دیگر، این فرض در صورتی به‌جا است که ارتباطات را به عنوان سوای پرداخت/ دریافت سادهٔ اطلاعات تعریف کنیم. کل معماری کنونی رسانه‌ها بر همین تعریف اخیر استوار می‌شود: رسانه‌ها در نهایت پاسخ را قدغن کرده، هر فرآیند مبادله‌ای را ناممکن می‌کنند (مگر به شکل وانمایشی از یک پاسخ، روندی که خود زیرمجموعهٔ انتشار( اخبار و اطلاعات)قرار گرفته، و در نتیجه تغییری در یک‌سویگی روند ارتباطات پدید نمی‌آید).

این انتزاع راستین رسانه‌ها است. و در همین انتزاع است که نظام نظارت اجتماعی و قدرت پایه‌گذاری می‌شود. برای فهم درست و دقیق اصطلاح پاسخ (reponse) باید آن را به معنای همزمان راسخ، نمادین، و بدوی‌اش مد نظر گرفت: قدرت از آنِ کسی است که می‌دهد و هیچ‌چیزی نمی‌توان به او بازگرداند. دادن، و بخشیدن به شیوه‌ای که به هیچ رو قابل بازگرداندن نباشد، به معنی فسخ مبادلهٔ به دلیل منفعت شخصی و به منزلهٔ ایجاد یک انحصار است: فرآیند اجتماعی فاقد همترازی است. به عکس، بازگردانی به معنی قطع این رابطهٔ قدرت و بازبرقراری چرخهٔ مبادلهٔ نمادین بر پایهٔ یک معامله‌به‌مثلِ ستیزه‌جویانه است. سپهر رسانه‌ها هم از چنین روالی پی‌روی می‌کند: سپهری که در آن سخن به گونه‌ای مطرح می‌شود که امکان هیچ‌گونه بازگردانی نیست. اعادهٔ این امکانِ پاسخ متضمن بر هم زدن کل ساختار کنونی است؛ و از این هم فراتر (چنان که در سال ۱۹۶۸ و در دههٔ ۱۹۷۰ نمودهایی از آن را دیده‌ایم)، متضمن مبارزه‌ای «پادرسانه‌ای» است.

در واقع، من اگرچه با خوش‌بینی فن‌باورانهٔ مک‌لوهان هم موافق نبودم، همواره انقلاب راستینی را که او در تحلیل رسانه‌ای ایجاد کرده به رسمیت شناخته و مد نظر قرار داده‌ام (نکته‌ای که در فرانسه عمدتاً نادیده گرفته شده است). از سوی دیگر، من اگرچه با امیدهای دیالکتیکی انتسنسبرگر موافق نبودم، نگرشی به راستی بدبینانه نداشتم، چون به براندازی احتمالی رمزگان رسانه‌ها و به امکان یک سخن تبادلی و به معامله‌به‌مثلِ اساسی مطرح در یک مبادلهٔ نمادین باور داشتم.

امروزه وضعیت به کلی دگرگون شده، من دیگر سکوت اجباری توده در رسانه‌های همگانی را به همان شیوه تأویل نمی‌کنم. در این خاموشی، من دیگر نشانی از انفعال و ازخودبیگانگی ندیده، به عکس، یک راهبرد اصیل، و پاسخی اصیل و عرضه‌شده در شکل یک چالش می‌بینم؛ و بر اساس همین باژگونگی، نگرشی به امور را مطرح می‌کنم که دیگر نه خوش‌بینانه یا بدبینانه، که بازی‌باورانه و البته ستیزه‌جویانه است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۸۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۸۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان