با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب سرخپوست میرود و چند داستان دیگر
۳٫۰
(۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب سرخپوست میرود و چند داستان دیگر
«سرخپوست میرود و چند داستان دیگر» در بردارنده ۵ داستان کوتاه از ویلیام فاکنر(۱۹۶۲-۱۸۹۷)، نویسنده آمریکایی است.
دربریدهای از داستان «سرخپوست میرود» از این کتاب میخوانیم:
« دو سرخپوست از میان کشتزار به سمت اردوگاه بردهها در حرکت بودند؛ دو ردیف خانه از آجر نرم پخته با روکش مالی سفید که بردههای متعلق به طایفه در آن زندگی میکردند. در میان تاریکی ملایم کوچه با شخص دیگری مواجه شدند؛ یک سیاهِ لال پابرهنه با تعدادی اسباب بازی خانگی، خاموش در گرد و غبار. هیچ نشانهای از زندگی وجود نداشت.
اولی گفت: «من میدونم چی پپدا میکنیم.»
دومیگفت: «چی پیدا نمیکنیم.»
اگرچه ظهر بود، کوچه خالی بود و درهای کلبهها خالی و بیسر و صدا، نه دودی به نشانهی پخت و پز از دودکشهای گچی بلند بود و نه صدای بر هم خوردن ظروف فلزی میآمد.
«آره... وقتی هم که پدر ارباب مرد، همین وضع پیش اومده بود.»
«منظورت از ارباب، اربابیه که الان مرده؟»
«آره.»
سرخپوست اول «تری باسکت» نام داشت. حدوداً شصت ساله بود. هر دو قیافهای خپل و تا حدی ورزیده شبیه شهرنشینها داشتند؛ شکم گنده با سرهایی بزرگ و پهن. و رنگ خاکی چهرههایشان از یک آرامش غبارگرفته شبیه سرهای حک شده بر دیوار مخروبهای در صیام یا سوماترا حکایت داشت که از میان مه سر بر آورده.
آفتاب به شدت میتابید، آفتاب شدید. در سایهی تند آفتاب، موهایشان شبیه جگن سبز بر یک زمین آفتاب سوخته به نظر میرسید. به یکی از گوشهای باسکت، انفیهدانی لعابی پنس شده بود.
«من همیشه گفتم که این رسم خوبی نیست. قدیمها نه اردوگاهی بود و نه کاکاسیاهی. وقت آدم مال خودش بود. آدم وقت داشت. الان باید بیشتر وقتشرو صرف پیدا کردن کار برای سیاها بکنه که خوششون میاد کار کنن و عرق بریزن.»
«اونها مثل اسبها و سگها میمونن.»
ولاد
کارلوس فوئنتس
ساعتهامایکل کانینگهام
پایان دوئلخورخه لوئیس بورخس
آگراندیسمانخورخه لوئیس بورخس
امواج سرخآنتوان چخوف
میراثماکسیم گورکی
ولگردانکاظم انصاری
آمینادبموریس بلانشو
توفان در مردابلئوناردو شیاشا
جانوری در جنگلهنری جیمز
زوکرمن رهیده از بندفیلیپ راث
صخره برایتونگراهام گرین
مالون میمیردساموئل بکت
دوچرخه، عضله، سیگارریموند کارور
میخواهم برایت خاطره باشدجویسکرول اُتس
دختری که میشناسم (مجموعه داستان)جی. دی. سلینجر
پیغامفرناندو پسوآ
عقربه سرنوشت: مجموعه داستان کوتاههاینریش بل
گوسفند سیاه
برنت منزوار
آپالاچیای آشغالیاسکات مککلاناهان
پسری که از دخترها فراری بودکورت ونهگات
دوستداشتم کسی جایی منتظرم باشدآنا گاوالدا
داستانهای ترسناکمحمدزمان غفوریان
مرشد و مارگریتامیخائیل بولگاکف
تخممرغهای کشندهمیخائیل بولگاکف
خشم و هیاهوویلیام فاکنر
سنگ صبورعتیق رحیمی
محاکمهی دیگر کافکاالیاس کانتی
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۱۳۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۳۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
چقدر نظرات دوستان راجع به کتاب کامل بود!!واقعا دیدجامعی ازکتاب دادند!!سپاس ازاینهمه ژرف بینی!!
افتضاح 😐