کتاب مرشد و مارگریتا
نویسنده:میخائیل بولگاکف
مترجم:منیژه آشنایی
انتشارات:انتشارات یوبان
دستهبندی:
امتیاز:
از ۱۷ رأیخواندن نظرات
۴٫۰
(۱۷)
خواندن نظراتمعرفی کتاب مرشد و مارگریتا
«مرشد و مارگریتا» مشهورترین اثر میخاییل بولگاکف (۱۹۴۰-۱۸۹۱) نویسنده و نمایشنامهنویس روس است. رمان مرشد و مارگاریتا، مهمترین اثر بولگاکف است و در زمان زندگیاش در فضای شوروی استالینی، اجازه انتشار پیدا نکرد.
این رمان اینگونه آغاز میشود.
غروب یکی از روزهای گرم بهاری دو مرد در پاتریارک پاندز در حال قدم زدن بودند. یکی از آنها مرد چهلسالهی کم موی فربهای بود که لباس تابستانی خاکستری رنگی بر تن داشت. لبهی کلاه شاپوی خود را در دست گرفته بود و عینک تیرهای بر چهره داشت. مرد دیگر جوان چهارشانهای با موهای قرمز بود و کلاه خود را تا پایین گردنش پایین کشیده بود. پیراهن پیجازی، شلوار چروکیده سفید و کفشهای کتانی سیاهی پوشیده بود. او کسی نبود جز میخائیل الکساندرویچ برلیوز سردبیر یکی از مجلات وزین ادبی و رئیس کمیتهی مدیریت یکی از بزرگترین محافل ادبی مسکو موسوم به ماسولیت. و دیگری شاعری به نام ایوان نیکولاییچ پونیریف بود که بیشتر با نام مستعار بزدومنی شناخته میشد.
دو نویسنده با رسیدن به سایهی درختان لیمو به طرف دکهای پیچیدند که بر سر در آن عبارت آبجو و آبهای معدنی حک شده بود.
عجیب بود که در آن روز ماه می نهتنها در داخل دکه بلکه در تمام خیابان مشرف به خیابان مالایا برونایا حتی یک نفر هم دیده نمیشد. در آن ساعت از روز مردم حتی نای نفس کشیدن هم نداشتند و با غروب خورشید در پس بولوار سادووایا مسکو در زیر غباری خشک میدرخشید. با اینوجود هیچکس برای قدمزدن زیر درختان لیمو یا نشستن بر روی نیمکتهای پارک نیامده بود؛ سکوت سنگینی بر همهجا حکمفرما بود.
برلیوز گفت: «یک لیوان لیموناد لطفاً.»
زن داخل دکه با لحن تندی پاسخ داد: «لیموناد نداریم.»
کتابخوان
برنهارد شلینک
اعترافات یک قاتلیوزف روت
الموتولادیمیر بارتول
آمار توصیفی و استنباطی در پژوهش های علوم ورزشی محاسبات دستی و نرم افزار Excelحسین پورسلطانی زرندی
آرای عمومیمحمود حکمتنیا
هزار و یک شب (باندل - میکروکتاب) (خلاصه کتاب)عبداللطیف طسوجی
نوری از شبادنا اوبراین
کوه جادوتوماس مان
یکشنبهی غمانگیزآلیس زنیتر
افکار عجیب مناورهان پاموک
حمل و نقل با رویکرد اقتصادی و بازرگانیرضا علیخانی کوشکک
بالون هااملی نوتومب
برزخی های زرجوبفرزانه نامجو
مردی که می خنددویکتور هوگو
ترجمه تقویم التواریخ (سالشمار وقایع مهم جهان از آغاز آفرینش تا سال ۱۰۸۵ ه.ق)حاجی خلیفه
خروج اضطراریاینیاتسیو سیلونه
دریاچه مه آلود (ناپدید شدن)جین آن کرنتز
ظلمت در نیمروزآرتور کوستلر
ملت عشقالیف شافاک
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۴۱۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۴۴ صفحه
حجم
۴۱۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۴۴ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
به نظرم یکی ازپنج رمان اول جهان هست که خوندنش باعث میشه که یحال خوبی بهت بده درکل بی نظیره.
واقعا یکی از شاهکارهای ادبیه حتما مطالعه کنید و البته دقیق بخونید مفهوم بسیار عمیقی داره
دوستان من این کتاب رو چند سال پیش خوندم، ولی هنوزم اسمش میاد خوف میکنم ، یه جورایی شخصیت گربه، کاملا اجنه رو توی ژانر وحشت خودمون واسم تداعی میکرد..ولی چون کشش داشت تا آخر خوندمش !
سلام. دوستان بنظر شما کدام ترجمه مناسب هست؟ من ترجمه میلانی را تا جاهایی خواندم... کمی گیج کننده است برام!
راستش من متوجه نشدم منظور چی بود؟؟؟در طول داستان کشش هایی وجود داشت برای جذب خواننده ولی به نظرم اومد که کل روایت جالب نبود اینطوری که اخرهای کتاب رو تند تند ورق زدم که فقط تموم شه😅 ترجمه میلانی رو خوندم.
عایه😄