کتاب صادق هدایت و مرگ نویسنده
معرفی کتاب صادق هدایت و مرگ نویسنده
کتاب صادق هدایت و مرگ نویسنده پژوهش و نوشتهٔ محمدعلی همایون کاتوزیان است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صادق هدایت و مرگ نویسنده
«مرگ نویسنده» نام مقالهٔ مهمی از رولان بارت است که در آن نظریههای تازهای در باب نقش نویسنده و خواننده در اثر ادبی مطرح شده است. تکنگاری صادق هدایت و مرگ نویسنده که نام خود را به مجموعهٔ حاضر بخشیده آثار هدایت را از دیدگاه این نظریههای تازه بررسی میکند. به دنبال آن پنج مقالهٔ دیگر دربارهٔ هدایت آمده که هریک به بررسی گوشهای از زندگی و شخصیت آثار هدایت میپردازند و راهی به دنیای کمشناختهٔ ذهن این نویسندهٔ برجستهٔ معاصر میجویند.
مقالههای کتاب از این قرار هستند:
صادق هدایت و مرگ نویسنده:
مرگ هدایت
مرگ نویسنده
هدایت و مرگ نویسنده
پنج مقاله دیگر:
روانْ داستانهای صادق هدایت
«بازگشت به زهدان» در تاریکخانه صادق هدایت
زن در آثار صادق هدایت
صادق هدایت در هند
خودکشی صادق هدایت
خواندن کتاب صادق هدایت و مرگ نویسنده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که درخصوص صادق هدایت و داستانهای او پژوهش میکنند پیشنهاد میکنیم.
درباره محمدعلی همایون کاتوزیان
محمدعلی همایون کاتوزیان در ۲۶ آبان ۱۳۲۱ در تهران به دنیا آمد. در ایران او را به نام «همایون کاتوزیان» و در خارج از ایران با نام «هما کاتوزیان» نیز میشناسند. او اقتصاددان، تاریخنگار، کاوشگر علوم سیاسی و منتقد ادبی است. زمینهٔ تحقیق موردعلاقهٔ او مسائل مربوط به ایران است. تحصیلات رسمی دانشگاهی کاتوزیان در اقتصاد و جامعهشناسی است. او بهطور همزمان مطالعاتش را در زمینهٔ تاریخ و ادبیات ایران تا سطح پیشرفتهٔ آکادمیک ادامه داده است. نتایج این مطالعات را میتوان در تنوع آثار چاپشده از او دید. او بیش از ۷ کتاب در زمینهٔ تاریخ و ادبیات ایران به زبان انگلیسی به چاپ رسانده است. همایون کاتوزیان نسبت به اروپامحوری در تاریخنگاری ایرانی انتقاد داشته و نشریهای نیز تحتعنوان «نظریهٔ کوتاهمدتبودن جامعهٔ ایران» ارائه کرده است. برخی از کتابها او به قرار زیر هستند:
«سعدی، شاعر عشق و زندگی»، «جمالزاده و ادبیات او»، «گفتوگو درباره عقلانیت و نوگرایی»، «هشت مقاله در تاریخ و ادب معاصر»، «صادق هدایت و مرگ نویسنده»، «تضاد دولت و ملت»، «نقدی بر بوف کور هدایت» و «مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران».
بخشی از کتاب صادق هدایت و مرگ نویسنده
«هر کسی ــ و در نتیجه هر نویسندهای ــ اساساً مخلوق زمان و مکانِ خود، یعنی مجموعه عوامل اجتماعی و فرهنگی و آموزشی و تاریخی است که در آن رشد میکند و آثار خود را میآفریند. امّا وقتی که این اصل کلّی را پذیرفتیم و کنار گذاشتیم تازه مسئله نقد و تحلیل این یا آن اثرِ یک نویسنده مطرح میشود. مثلا: آیا بوف کور بازتابی از فرضیه عقده ادیپی فروید است؛ آیا «سایه» راوی در این داستان همان سایه یونگی اوست، و لکاته و راوی، «مادینه» و «نرینه» یونگیاند، و پیرمرد خنزرپنزری (و عکس برگردانهای گوناگون او) یک «نمونه باستانی» است که از «ناخودآگاه جمعی» ما برخاسته است؛ آیا برداشتی از اساطیر بودایی است که با «نیروانه» (یا «نیروانا»ی) راوی داستان به آن پیرمرد پایان میپذیرد؛ آیا نمادی از محیط و شرایط سیاسی و اجتماعی زمان رضاشاه است...؟ میبینیم که پذیرفتن این اصل کلّی که هر کسی ــ و در نتیجه هر نویسندهای ــ مخلوق عوامل و مسائل فردی و خانوادگی و اجتماعی است به خودی خود معنا و مفهوم اثر او ــ و حتّی نیت و انگیزه و قصد او ــ را دقیقاً مشخص نمیکند. گذشته از این، با این که این گونه عوامل هر یک به نسبتی در خلق یک اثر تأثیر دارد، کاهش یک اثر به یک الگوی روانشناختی، یا یک نظریه اجتماعی، یا یک برنامه یا تحلیل سیاسی دیگر چیزی برای ادبیات باقی نمیگذارد. اگر جنایات و مکافات داستایوسکی فقط بازتابی از حالات و مقولات دقیق روانشناختی، و محاکمه کافکا عکسبرگردانی از مسائل روشن اجتماعی باشد پس نقش و فایده ادبیات چیست؟ همه این عوامل و مقولات به اشکال و نسبتهای گوناگون در خلق یک اثر نقش ایفا میکنند، امّا یک اثر ادبی ــ اگر واقعاً ادبیتی در آن باشد ــ به هیچیک از آنها کاهشپذیر نیست. پس، به درجات گوناگون، جا برای نقد و ناقد باز است. و خواننده نیز ــ باز هم به درجات گوناگون ــ در این نقد مشارکت دارد، و حتّی ممکن است که در مواردی بکلّی جای ناقد را اشغال کند (که چنین چیزی مصادف با «مرگ ناقد» و ــ در نتیجه ــ «مرگ مؤلّف» خواهد شد).»
حجم
۱۷۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۷۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه