دانلود و خرید کتاب پیشخدمت نیتا پروز ترجمه محمد جعفرپور
تصویر جلد کتاب پیشخدمت

کتاب پیشخدمت

معرفی کتاب پیشخدمت

کتاب پیشخدمت نوشتۀ نیتا پروز با ترجمۀ محمد جعفرپور در نشر نون چاپ شده است. برخی این اثر را برترین رمان معمایی سال ۲۰۲۲ می‌دانند.

درباره کتاب پیشخدمت

مولی گری به‌عنوان پیشخدمت در هتلی بزرگ کار می‌کند. او به شغلش علاقۀ زیادی دارد چرا که این شغل با روحیۀ او که به نظافت و نظم خیلی بها می‌دهد، حسابی جور است. مولی همۀ آموزه‌هایش را از مادربزرگش دارد. اما این گاهی برای او دردسرساز می‌شود. مادربزرگ مولی همه چیز را بسیار آسان تفسیر می‌کرد و این موضوع باعث شده که گاهی درک صحبت‌ها و رفتارهای پیچیدۀ افراد برایش دشوار شود. اما او تلاش دارد تا مهارت‌هایش را ارتقا دهد. همه چیز در هتل منظم و آرام می‌گذشت تا روزی که مولی وارد سوییت آقای چارلز بلک می‌شود و اتاق او را به‌هم‌ریخته می‌بیند و خودش را در رختخوابش مرده پیدا می‌کند.

کتاب پیشخدمت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های جنایی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب پیشخدمت

«خودم خیلی خوب می‌دانم که چه اسم مسخره‌ای دارم. چهار سال پیش قبل از اینکه این کار را شروع کنم، مسخره به نظر نمی‌رسید. حالا پیشخدمت هتل بزرگ رجنسی‌ام و اسمم مولی است. مولی مستخدم. خیلی مضحک است. قبل از این شغل، مولی فقط اسمی بود که مادری غریبه پیش از آنکه ترکم کند روی من گذاشته بود. هیچ خاطره‌ای از او ندارم و فقط چند تا عکس و ماجرا که مامان‌جون برایم تعریف می‌کرد از او دارم. مامان‌جون می‌گفت که مادرم معتقد بوده مولی اسم بامزه‌ای برای دختری است که گونه‌هایی گل‌انداخته و موی دم‌اسبی دارد و بعداً معلوم شد که من هیچ کدام از آن‌ها را ندارم. موهایی ساده و تیره دارم که همیشه به‌صورت طره‌ای موی صاف و شیک نگه داشته‌ام. موی سرم را از وسط، دقیقاً از وسط، به دو نیم تقسیم می‌کنم. صاف و ساده شانه‌اش می‌کنم. کلاً چیزهای ساده و تمیز را بیشتر می‌پسندم.

گونه‌هایی استخوانی و پوستی رنگ‌پریده دارم که آدم‌ها گاهی با شگفتی به آن خیره می‌شوند و دلیلش را هنوز نفهمیده‌ام. به سفیدی ملافه‌هایی‌ام که هر روز جمع و پهن می‌کنم... جمع و پهن می‌کنم، آن هم در تمام طول روز و در تمامی بیست‌وخرده‌ای اتاق هتل که برای مهمان‌های محترم آماده‌شان می‌کنم، هتلی پنج‌ستاره که این‌گونه به خودش می‌بالد: «ظرافتی فریبنده و نزاکتی زیبنده برای عصر مدرن.»

اصلاً تصور نمی‌کردم که روزی چنین شغل ارجمند و غرورآمیزی در چنین هتل باعظمتی نصیبم شود. می‌دانم آدم‌ها فکر می‌کنند که پیشخدمت بودن شغلی حقیر و دون‌مایه است. می‌دانم که همهٔ ما باید رؤیای دکتر شدن، وکیل شدن یا تبدیل شدن به سرمایه‌داری گردن‌کلفت در ساخت‌وساز را داشته باشیم، ولی من نه. بابت شغلم آن‌قدر شاکرم که هر روز خودم را نیشگون می‌گیرم. واقعاً می‌گویم. به‌خصوص، حالا بدون وجود مامان‌جون. بدون او، خانه آن خانهٔ قبلی نیست، انگار تمامی رنگ‌های داخل آپارتمان خشک شده‌اند، اما لحظه‌ای که وارد هتل رجنسی می‌شوم، دنیا دوباره رنگ می‌گیرد. همان‌طور که دستم را به نرده‌های برنجی می‌گیرم و از پله‌های سرخ‌رنگ بالا می‌روم که به ایوان باشکوه هتل ختم می‌شوند، حس دوروتی را هنگام ورود به شهر اُز دارم. از میان درِ گردان و درخشان رد می‌شوم و خود حقیقی‌ام را در شیشهٔ آن می‌بینم. موی تیره و سفیدی پوستم همیشه حاضرند، ولی سرخی گلگونی به گونه‌هایم برمی‌گردد و علت بقای من یک بار دیگر احیا می‌شود.»

دختر خوانده پروفسور اسنیپ فقید 🐍💚
۱۴۰۱/۱۰/۰۲

کتاب خوبی بود. داستان جذاب و با کششی داشت. اخیرا هم به عنوان بهترین کتاب جنایی سال در سایت گودریدز انتخاب شده که من به شخصه خیلی موافقش نبودم. فکر می‌کنم کتاب از یه جاهایی قابل حدس بود و اینکه

- بیشتر
بهنوش
۱۴۰۱/۱۱/۱۱

شخصیت اصلی داستان عمیق و دوست داشتنی بود.ریتمی اهسته ولی جذاب داره.من کتاب رو خیلی دوست داشتم

طوفان
۱۴۰۲/۰۵/۰۵

کتاب خوبیه ولی دخل وتصرف درداستان بچشم میخوره که کاملامشخصه مترجم ویاویراستاراضافه کرده ،دیگه کتابهای نشرنون رونمیگیرم .

حسین توکلی
۱۴۰۲/۰۱/۱۰

چندان خوشم نیامد داستان ابتدا خوب پیش میره اما از وسط به بعد ، دچار مشکل میشه . گره‌های داستان خیلی آبکی باز میشه .

کاربر ۴۰۱۹۶۰۴
۱۴۰۳/۰۵/۲۱

تا وسط های کتاب میشه گفت تا صفحه ۱۷۰ روند داستان کند، خسته کننده و معمولی پیش میره که برای یک کتاب جنایی تعجب اوره. بعد از خوندن نیمی از کتاب روند داستان کمی جالب تر میشه ولی هنوز هم

- بیشتر
sami yegani
۱۴۰۲/۰۱/۱۶

پایان همه چی خوبه،اگه نبود،هنوز اخرش نشده

Diyana
۱۴۰۳/۰۵/۲۸

من نسخه چاپی این کتاب رو مطالعه کردم و کتاب خوبی بود ولی درحدی که تعریف می‌کردن نبود! اگر یک کتاب جنایی و معمایی می‌خواین که نتونین کتاب رو ببندین این کتاب رو نخونین!! ولی اگر یک کتاب معمایی و بدون

- بیشتر
nahid jahazi
۱۴۰۳/۰۵/۲۴

رمان پیشخدمت در عین سادگی و خوش خوانی زیبا و دارای ساختاری محکم است.شخصیت ها خوب پردازش شده اند و روایت معما گونه داستان را جذاب می کند.

Sohrabzahi
۱۴۰۳/۰۳/۱۵

خیلی خوب بود دوسش داشتم

Hopefull_librarian
۱۴۰۳/۰۳/۱۲

کتاب یه نقطه عطف داره که بعد از اون کلا سبک کتاب به جنایی تغییر میکنه. و خیلی جذاب میشه. راوی کتاب هم شخصیت به شدت خاص و جذابی داره. به نظرم کتاب خوبیه.

خدایا، به من آرامشی عطا فرما تا چیزهایی را بپذیرم که نمی‌توانم تغییر دهم، شهامتی به من بده تا چیزهایی را تغییر دهم که می‌توانم و دانشی به من ببخش که بتوانم تفاوت آن‌ها را تشخیص دهم.
AS4438
ما فقط خاطره‌ها را زیر خروارها خاک دفن می‌کنیم، اما از یاد نمی‌روند. همیشه با ما می‌مانند.
n re
اتفاق‌های خوب برای کسایی رخ می‌دن که سخت تلاش می‌کنن. وجدان پاک موجب داشتن زندگی پاک هم می‌شه.
AS4438
«به این موضوع اعتقاد ندارم که بعضی آدم‌ها از بقیه مهم‌ترن. همگی به‌طریقی خیلی مهمیم.
n re
به این توجه نکن که بقیه چه فکری می‌کنن؛ چیزی که تو فکر می‌کنی مهمه. و من هم موافقم. هر انسانی باید از اصول اخلاقی خودش پیروی کند، نه مثل گوسفند کورکورانه از بقیه تقلید کند.
AS4438
هیچ چیزی جای خانواده و کسایی رو که دوستت دارن نمی‌گیره. و همین‌طور آرامش خونهٔ خود آدم.
n re
داد می‌زنم: «مامان‌جون، من اومدم.» حدود نه ماهی می‌شود که از پیشم رفته است، ولی اگر صدایش نزنم، حس بدی دارم. به‌خصوص امروز.
n re
باید رؤیاهات رو به واقعیت تبدیل کنی. هر چی که دوست داری رو از زندگی به دست بیاری، قبل از اینکه دیر بشه... و تمام!
n re
«حرف زدن با تو همیشه لذت‌بخشه. کاش باز هم از این کارها بکنیم.»
n re
خنجر و گلوله می‌توانند کمتر از کلمات زخم بزنند.
n re
همنشین بد از تنهایی بدتره.»
AS4438
پایان همه چی خوبه. اگه نبود، هنوز آخرش نشده.
gena
مولی، تو خیلی ساده‌لوحی. روحت هم خبر نداره دنیای واقعی چقدر بی‌رحم و خطرناکه.
n re
جایگاه افراد توی زندگی مهم نیست. جوری که خودت رو نشون می‌دی و رفتار می‌کنی مهمه.
n re
اگر رادنی واقعاً آدم خوبی باشد، تخم‌مرغ را از روی زرده‌اش قضاوت می‌کند، نه از روی پوسته‌اش.
AS4438
لبخند لزوماً به این معنی نیست که کسی خوشحال باشد. گاهی آدم‌ها وقتی می‌خواهند تو را مسخره کنند، لبخند می‌زنند. یا از تو تشکر می‌کنند، در حالی که واقعاً دوست دارند سیلی محکمی بهت بزنند.
AS4438
آدم‌ها رازهای سربسته‌ای‌ان که هیچ وقت فاش نمی‌شن.
n re
تا حالا به کسی امید بستی که بعداً امیدت رو ناامید کنه؟
n re
دارم از هم می‌پاشم،
n re
گرفتن چک حقوق خیلی هیجان‌انگیز بود.
n re

حجم

۲۹۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۲۹۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۲۳,۶۰۰
۶۰%
تومان