دانلود و خرید کتاب مهمانی شکار لوسی فولی ترجمه محدثه احمدی
تصویر جلد کتاب مهمانی شکار

کتاب مهمانی شکار

نویسنده:لوسی فولی
انتشارات:نشر نون
امتیاز:
۳.۰از ۲۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مهمانی شکار

کتاب مهمانی شکار نوشته لوسی فولی است و با ترجمه محدثه احمدی در نشر نون منتشر شده است. این کتاب داستان هولناک یک سفر تفریحی است که به اتفاقی ترسناک تبدیل می‌شود. 

درباره کتاب مهمانی شکار 

۹ نفر از دوستان قدیمی و صمیمی که از دوران دانشگاه آکسفورد همدیگر می‌شناسند تصمیم گرفته‌اند تعطیلات را خارج از شهر، در لاک کارین، عمارتی دورافتاده در مناطق کوهستانی اسکاتلند بگذرانند. این عمارت در یک منطقه دور افتاده است و جاده‌ای باریک و پوشیده از درختان بسیار به آنجا می‌رسد. رفت و آمد به این منطقه عجیب و آرام بسیار سخت است و وقتی هوا خوب نباشد، رسیدن به پایین جاده بیش از یک ساعت طول می‌کشد. این منقطه به حدی دور افتاده است که حتی امکان دسترسی به اینترنت بسیار ضعیف است. آن‌ها می‌خواهند چهار روز را در طبیعت وحشی و سرد این منطقه بگذرانند. اما همه‌چیز زمانی شروع می‌شود که یک مهمان گم می‌شود. شکاربان منطقه می‌گردد تا او را پیدا کند و دیگران هم تلاش می‌کنند و نتیجه هولناک است، تعطیلات به یک حادثه خونین تبدیل شده و یک قاتل در میان دیگران است. 

خواندن کتاب مهمانی شکار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب مهمانی شکار

تعجبی ندارد که همه خواب‌اند؛ امروز صبح خیلی زود بیدار شدیم تا به قطار برسیم. میراندا از این بابت خیلی عصبانی بود. البته بعد هم همگی به سراغ نوشیدنی رفتند. با اینکه تازه ساعت یازده شده بود، مارک و جایلز و جولین حوالی دانکَستر به سراغ واگن نوشیدنی رفتند. آن‌ها با خوشحالی سرخوش، خونگرم و پُرسروصدا شدند (بقیهٔ مسافرها از این وضعیت راضی نبودند). انگار مهم نیست چند سال از نخستین دیدار آن‌ها گذشته است. هنوز هم خیلی راحت همان رفاقت قدیمی خود را پی می‌گیرند؛ به‌خصوص با کمک چند بطری نوشیدنی.

نیک و دوست امریکایی‌اش، بو، چندان با این تیم پسرانه تناسب ندارند، چون نیک در آکسفورد عضو گروه آن‌ها نبوده... اگرچه کیتی قبلاً می‌گفت این قضیه تنها دلیل این عدم تناسب نیست. در وهلهٔ نخست نیک دوست کیتی است. گاهی احساس می‌کنم او از بقیهٔ ما خوشش نمی‌آید و صرفاً به‌خاطر کیتی تحملمان می‌کند. همیشه گمان می‌کردم نوعی سردی بین نیک و میراندا وجود دارد، شاید چون هر دو شخصیت‌های قدرتمندی دارند. بااین‌حال، امروز صبح خیلی با هم صمیمی بودند. دست در دستِ هم و با عجله در ایستگاه قطار به این‌طرف و آن‌طرف می‌رفتند تا برای سفر «مایحتاج» بخرند. معلوم شد منظورشان یک بطری سانسِر خنک است. وقتی نیک آن را از ساک یخ بیرون کشید، بقیه نوشیدنی‌به‌دست با حسادت نگاهش کردند. میراندا به ما گفت: «نیک می‌خواست جین و تونیک قوطی‌ای بخره، ولی من بهش اجازه ندادم. باید طوری شروع کنیم که وسطش از پا نیفتیم.»

من، میراندا، نیک و بو نوشیدیم. حتی سمیرا هم در آخرین لحظه تصمیم گرفت یک گیلاس کوچک بنوشد. او گفت: «شواهد جدید نشون می‌دن توی دوران شیردهی می‌شه الکل خورد.»

کیتی اول سرش را تکان داد. او یک بطری آب گازدار داشت. میراندا لبخند پیروزمندانه‌ای زد، گیلاسی را به سمت کیتی گرفت و با خواهش و تمنا گفت: «اوه، بی‌خیال کیتی! ما توی تعطیلاتیم!» وقتی میراندا سعی می‌کند کسی را ترغیب به کاری بکند، نپذیرفتن کار سختی است. پس کیتی گیلاس را گرفت و با احتیاط جرعه‌ای از آن نوشید. 

لاله
۱۴۰۱/۰۲/۰۹

اگر رمان فهرست مهمانان از همین نویسنده رو خونده باشید متوجه شباهتهای زیاد این رمان‌ها با هم میشید. تعدادی دوست برای یک مراسم به جایی پرت و دور افتاده میرن. یکی‌شون کشته میشه ولی تا اواخر کتاب نمی‌دونید کدومشون و

- بیشتر
Shadab Roozbeh
۱۴۰۱/۰۷/۲۳

این کتاب ۲ ستاره هم زیادشه.داستان خیلی بی سر و ته بود،تمام کارکتر‌های اصلی نفرت‌انگیز بودن و هیچ شخصیت دوست‌داشتنی‌ای توی این کتاب نبود.یکی از مفتضح ترین اثراتِ این نویسنده بود.باورم نمیشه نویسنده‌ی فهرست مهمانان چنین دسته گلی به آب

- بیشتر
shery
۱۴۰۰/۱۲/۰۵

داستان و موضوع جالبی داشت ، ترجمه هم عالی بود.

کاربر ۴۷۱۶۸۹۸
۱۴۰۳/۰۵/۲۵

یه تقلید همه جانبه از کتاب های روث ور خیلی ضعیف اگر بار اولتون دارید معمایی میخونید بد نیست اما برای اونایی که کتاب های خیلی قوی تر خوندن خوب خیلی پیش پا افتاده است

صبا
۱۴۰۳/۰۱/۲۶

من این نویسنده رو خیلی دوست دارم چون واقعا همیشه آخر کتاب‌ها آدم خیلی غافلگیر میشه و هر قدر هم که تلاش کنه حدس بزنه نمیشه که نمیشه، این کتاب رو به تمامی کسانی که به کتاب‌های معمایی و جنایی

- بیشتر
کاربر ۱۲۳۸۴۴۸
۱۴۰۲/۰۶/۲۹

حیف از وقتم که برای این کتاب هدر دادم

کاربر ۲۰۱۷۸۶۲
۱۴۰۱/۰۵/۰۷

خیلی رمان بی سر و ته و حوصله سربری هست. اصلا توصیه نمیکنم اصلا

شهاب
۱۴۰۱/۰۱/۲۹

خیلی موضوع گیرا و جذابی داره.

Hamid Ghorbani
۱۴۰۱/۰۱/۰۵

با وجود کلی کتاب جذاب تر و عمیق تر شاید تنها کسی که وقتش اضافه کرده است باید این کتاب رو مطالعه کنه .

اگر احساساتت را سرکوب کنی، در نهایت بیشتر ضرر می‌کنی.
royamalekinasab
حریم شخصی نبردگاه واقعی قرن بیست و یک است.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
میراندا رفیقی است که به آدم جسارت می‌بخشد. احساس می‌کنید قدِ بلندی دارید و به اندازهٔ او زیرک هستید. انگار بارقه‌ای از شعلهٔ وجودش را قرض می‌گیرید. گاهی هم در کنار او احساس می‌کنید یک تکه آشغالید. همه‌چیز به حس‌وحال او بستگی دارد.
Hamid Ghorbani
اگر واقعاً برای مفاد قرارداد وقت می‌گذاشتند و «درکش» می‌کردند، احتمالاً اصلاً اینجا نمی‌ماندند. خیلی وحشت می‌کردند. وقتی بفهمید محیط اینجا چقدر دورافتاده است، متوجه می‌شوید که فقط آدم‌های عجیب‌وغریب برای زندگی کردن انتخابش می‌کنند. آدم‌هایی که از چیزی فرار می‌کنند یا چیزی برای از دست دادن ندارند؛ آدم‌هایی مثل من.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸

حجم

۳۱۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۳۱۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان