بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پیشخدمت | طاقچه
تصویر جلد کتاب پیشخدمت

بریده‌هایی از کتاب پیشخدمت

نویسنده:نیتا پروز
انتشارات:نشر نون
امتیاز:
۳.۶از ۲۷ رأی
۳٫۶
(۲۷)
خدایا، به من آرامشی عطا فرما تا چیزهایی را بپذیرم که نمی‌توانم تغییر دهم، شهامتی به من بده تا چیزهایی را تغییر دهم که می‌توانم و دانشی به من ببخش که بتوانم تفاوت آن‌ها را تشخیص دهم.
AS4438
ما فقط خاطره‌ها را زیر خروارها خاک دفن می‌کنیم، اما از یاد نمی‌روند. همیشه با ما می‌مانند.
n re
اتفاق‌های خوب برای کسایی رخ می‌دن که سخت تلاش می‌کنن. وجدان پاک موجب داشتن زندگی پاک هم می‌شه.
AS4438
«به این موضوع اعتقاد ندارم که بعضی آدم‌ها از بقیه مهم‌ترن. همگی به‌طریقی خیلی مهمیم.
n re
به این توجه نکن که بقیه چه فکری می‌کنن؛ چیزی که تو فکر می‌کنی مهمه. و من هم موافقم. هر انسانی باید از اصول اخلاقی خودش پیروی کند، نه مثل گوسفند کورکورانه از بقیه تقلید کند.
AS4438
هیچ چیزی جای خانواده و کسایی رو که دوستت دارن نمی‌گیره. و همین‌طور آرامش خونهٔ خود آدم.
n re
«حرف زدن با تو همیشه لذت‌بخشه. کاش باز هم از این کارها بکنیم.»
n re
باید رؤیاهات رو به واقعیت تبدیل کنی. هر چی که دوست داری رو از زندگی به دست بیاری، قبل از اینکه دیر بشه... و تمام!
n re
همنشین بد از تنهایی بدتره.»
AS4438
جایگاه افراد توی زندگی مهم نیست. جوری که خودت رو نشون می‌دی و رفتار می‌کنی مهمه.
n re
مولی، تو خیلی ساده‌لوحی. روحت هم خبر نداره دنیای واقعی چقدر بی‌رحم و خطرناکه.
n re
دارم از هم می‌پاشم،
n re
تا حالا به کسی امید بستی که بعداً امیدت رو ناامید کنه؟
n re
پایان همه چی خوبه. اگه نبود، هنوز آخرش نشده.
gena
با آدم‌ها همون‌جوری رفتار کن که دوست داری باهات رفتار کنن. و این یکی از قاعده‌هایی است که با آن زندگی می‌کنم.
n re
گرفتن چک حقوق خیلی هیجان‌انگیز بود.
n re
آدم‌ها رازهای سربسته‌ای‌ان که هیچ وقت فاش نمی‌شن.
n re
لبخند لزوماً به این معنی نیست که کسی خوشحال باشد. گاهی آدم‌ها وقتی می‌خواهند تو را مسخره کنند، لبخند می‌زنند. یا از تو تشکر می‌کنند، در حالی که واقعاً دوست دارند سیلی محکمی بهت بزنند.
AS4438
اگر رادنی واقعاً آدم خوبی باشد، تخم‌مرغ را از روی زرده‌اش قضاوت می‌کند، نه از روی پوسته‌اش.
AS4438
مامان‌جون همیشه اهمیتِ داشتنِ خانه‌ای تمیز و مرتب را به من می‌فهماند. «خونهٔ تمیز، بدن تمیز و همنشینی تمیز. می‌دونی به کجا ختم می‌شه؟» وقتی مامان‌جون این را به من گفت، حدود پنج سال داشتم. همان‌طور که صحبت می‌کرد، به او زل می‌زدم. «به کجا ختم می‌شه، مامان‌جون؟» «به وجدانی تمیز. به زندگی خوب و تمیز.» چندین سال طول کشید تا منظورش را واقعاً بفهمم و حالا متوجه می‌شوم که واقعاً حق با او بود.
n re
نعمتی هستی برای من. می‌دونستی؟
n re
خودت می‌دونی که خانواده چقدر مهمه، نه؟
n re
آه، حس پرنده بودن.
n re
«مگه دوست برای همین روزها نیست؟ که توی مخمصه به داد هم برسن؟»
n re
وقتی به خودت ایمان داشته باشی، هیچ چیزی جلودارت نیست.
n re
گفتن حقیقت همیشه بهترین کار نیست؛ گاهی باید آن را قربانی کرد تا از رسیدن درد به کسانی که دوستشان داری جلوگیری کنی.
gena
عدالت هم همانند حقیقت، ذهنی و خیالی است. چه بسا آدم‌های زیادی که باید مجازات می‌شدند، ولی به سزای اعمال خود نرسیدند و از آن‌طرف، چه آدم‌های خوب و نجیبی که نه‌تنها تا پای چوبهٔ دار، بلکه تا بالای آن هم رفتند.
AS4438
گفته بودم که چقدر از آدم‌های متقلب بیزارم؟ آن آدم‌ها را باید انداخت داخل باتلاق شنی تا در نجاست و کثافت خود خفه شوند.
n re
مصلحت در راستی و درستیه.
n re
هیچ وقت نمی‌دانی که این زندگی غافلگیرکننده چه‌چیزی در چنته‌اش پنهان کرده.
n re

حجم

۲۹۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۲۹۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان