کتاب ببخش و بگیر
معرفی کتاب ببخش و بگیر
کتاب ببخش و بگیر نوشتهٔ آدام گرنت و ترجمهٔ علیرضا خاکساران و سعید یاراحمدی و ویراستهٔ زهرا خانیانی است و انتشارات آموخته آن را منتشر کرده است. این کتاب نتایج فوقالعادهای برای نحوهٔ مدیریت شغلمان، معاشرت با دوستان و بستگان، تربیت فرزندان و طراحی سازمانهایمان به همراه دارد. خواندن این مطالب ناب لذتبخش است و بر این افسانه خط بطلان میکشد که طمعْ راهرسیدن به موفقیت است. این کتاب پر از نکتههای روشنگرانهای است که زندگیتان را تغییر میدهد. کتابی بسیار خردمندانه که جهانبینی جدید و روشنگرانهای را پیش چشمتان میگذارد. آدام گرنت یکی از دانشمندان برجستهٔ معاصر در حوزهٔ علوم اجتماعی است و کتاب جدید خارقالعادهاش قطعبهیقین جزو کتابهای پرفروش خواهد بود.
درباره کتاب ببخش و بگیر
آدام گرنت در کتاب ببخش و بگیر شواهدی محکم برای طرز تفکری انقلابی دربارهٔ موفقیت فردی در کار و زندگی آورده است. علاوه بر ماهیت اساساً جالبتوجه موضوعی که پیش میکشد، خوانندگان از سبک جذاب او در پرداختن به این موضوع لذت میبرند. خواندن این کتاب از نان شب هم واجبتر است.
مطمئناً جایی در مسیر زندگی، چنین جملاتی را یا دیگران به شما گفتهاند یا با خود زمزمه کردهاید: «کلاهت رو بگیر باد نبره»، «به کسی سواری نده» و «اومدیم ثواب کنیم، کباب شدیم». بخشندگی در همهٔ جوامع کاری پسندیده است؛ ولی در تمام مقاطع زندگی، حرفهایی را از خانواده، دوستان و جامعه شنیدهایم که بخشندگی را کاری بیهوده و زیانآور میدانند. این حرفها تا جایی پیش میرود که حاضر به بازگوکردن بخشندگیمان نیستیم و آن را نشانهٔ ضعف میدانیم. بعضی میکوشیم آن را پنهان کنیم و بعضی بسته به موقعیت، بین بخشندگی و گیرندگی تغییر موضع میدهیم. ولی بخشندگی چیست؟ طبق تعریف، بهمعنای کمک بدون چشمداشت است. اگر واقعاً در مقابل بخشندگی چیزی دریافت نمیکنیم، پس چرا میبخشیم؟ گروهی میگویند بخشش در اصل کاری خودخواهانه و برای داشتن احساس بهتری از خودمان است و گروه دیگر معتقدند بخشش کاری نوعدوستانه و در ذات بشر است. آدام گرنت معتقد است حد وسطی میان این دو عقیده وجود دارد و بخشندگان موفق با درنظرگرفتن نفع خودشان و دیگران میبخشند و بخشندگی بیجواب نمیماند و منافع پرشماری برایمان به ارمغان میآورد.
پس از خواندن این کتاب، با سه قشر آشنا میشوید: بخشندگان و گیرندگان و حسابگران. گیرندگان کسانیاند که همواره منافع شخصی را به منافع گروهی ترجیح میدهند و حسابگران هم بهدنبال بدهبستاناند. بخشندگان به دو دسته تقسیم میشوند: بخشندگان ازخودگذشته که بیحسابوکتاب میبخشند و بخشندگان ملاحظهگر که هنگام بخشش، نیمنگاهی هم به منافع خود دارند. در این کتاب، پژوهشهای مختلف در حوزههای متفاوت نشان داده است که بخشندگان هم در پایین نردبان موفقیت و هم در بالای آن قرار میگیرند. آدام گرنت، با مثالهای فراوان تمایز بین بخشندگان موفق و ناموفق را نشان میدهد و به ما میآموزد چگونه بخشندهای موفق باشیم. هنگام خواندن این پژوهشها به یاد روابط خانوادگی، دوستانه و کاریمان افتادیم و هرچه جلوتر رفتیم، اطرافیانمان را بیشتر شناختیم. مطمئنیم پس از خواندن این کتاب شما هم شناخت بهتری از خود، دوستان و همکارانتان پیدا خواهید کرد.
این کتاب به ما یاد میدهد چگونه بخشندگیمان را بشناسیم، بنمایانیم و ترویج دهیم و بهکمک آن، قلههای موفقیت را فتح کنیم. برای فتح این قلهها آدام گرنت ابتدا دیدمان را به بخشندگی تغییر میدهد و سپس نحوهٔ شناسایی و اجتناب از تلههای موجود را به ما میآموزد.
خواندن کتاب ببخش و بگیر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند «بخشندهٔ موفق» باشند پیشنهاد میکنیم
درباره آدام گرنت
آدام گرنت استاد طراز اول مدرسهٔ وارتون دانشگاه پنسیلوانیاست. تخصص او در زمینهٔ انگیزهٔ کاری، روانشناسی سازمانی و فرهنگ همکاری است. گرنت در فهرست پرفروشترین نویسندگانی قرار دارد که نیویورکتایمز هر چند وقت یک بار منتشر میکند. کتابهای او به ۳۵ زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است. وی جوایز بسیاری برده است که از جملهٔ آنها میتوان به جایزهٔ انجمن روانشناسی آمریکا و بنیاد ملی علوم اشاره کرد. گرنت به شرکتهایی مانند گولدمن، گوگل و فیسبوک نیز در حوزهٔ بهبود رفتار سازمانی مشاوره میدهد. ببخش و بگیر مهمترین کتاب اوست. این کتاب توسعهٔ فردی و موفقیت در کسبوکار را هدف قرار میدهد. ببخش و بگیر به ما میآموزد کمک به دیگران موفقترمان میکند و موفقیت روزافزونمان در گرو تعامل درست با دیگران است.
بخشی از کتاب ببخش و بگیر
«در بعدازظهر آفتابی یکی از روزهای شنبه در سیلیکونولی، دو پدر با افتخار تمام در کنار زمین فوتبال ایستاده بودند و به بازیِ دختران جوانشان با یکدیگر مینگریستند که پس از گذشت چند دقیقه، سر صحبت را باز کردند و دربارهٔ کارشان حرف زدند. مرد قدبلندتر دنی شِیدر نام داشت و کارآفرینی سریالی بود که در نتاسکیپ، موتورولا و آمازون کار کرده بود. شیدر فردی پرشور با موهای مشکی و کسی بود که میتوانست تا ابد دربارهٔ تجارت صحبت کند. دنی در اواخر سیسالگی اولین کسبوکارش را شروع کرده و دوست دارد خودش را «پیرمردِ اینترنت» بنامد. عاشق تأسیس شرکت است و در آن زمان، چهارمین شرکت نوپایش در شرف راهاندازی بود.
پدر دیگر خیلی سریع نظر شیدر را به خودش جلب کرد؛ مردی بهنام دیوید هورنیک که روزگارش را از طریق سرمایهگذاری در شرکتها میگذراند. قد هورنیک ۱۷۵ سانتیمتر و موهایش تیره است. عینک میزند و ریش پروفسوری دارد. مردی با علایق عجیبوغریب است: مجموعهکتابهای آلیس در سرزمین عجایب را جمع میکند و در مقطع کارشناسیِ رشتهٔ موسیقیِ رایانهای تحصیل کرده است. پس از ادامهتحصیل در مقطع کارشناسیارشدِ رشتهٔ حقوق و جرمشناسی و چند سال کار شبانهروزی در دفتری حقوقی، پیشنهاد شغلی برای پیوستن به یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر را میپذیرد و دههٔ بعدی زندگی کاریاش را به شنیدن طرحهای پیشنهادی کارآفرینان و تصمیمگیری دربارهٔ سرمایهگذاریکردن یا نکردن روی آنها میگذراند.»
حجم
۴۲۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۴۲۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه