دانلود و خرید کتاب رسهالده هرمان هسه ترجمه پروانه فخام‌زاده
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب رسهالده

«رُسهالده» کتابی است به قلم هرمان هسه(۱۹۶۲-۱۸۷۷)، نویسنده، شاعر و نقاش آلمانی و روایتی از پیامدهای پیوندی ناکام است. بهانۀ عشق به فرزند یوهان فراگوت را تسلیم روزمرگی ملال‌آور خانوادگی کرده است. او که هنرمندی به نام است در کلاف رنج و انزوا سردرگم شده و هنر زندگی کردن را از یاد برده و از افشای نگون‌بختی خود شرمسار است. در جست و جوی سازگاری با جهان راستین، به یاری دوست، سرور هستی در وجود او جان می‌گیرد و با تحمل درد و اندوه بسیار، جسورانه و مشتاق از کوره راه زندگی بیرون می‌شود و مسیر گم گشته خویش را باز می‌یابد. این رمان اینگونه آغاز می‌شود: «ده سال پیش زمانی‌که یوهان فراگوت رسهالده را خرید و به آن نقل‌مکان کرد، آن‌جا ملکِ اربابیِ کهنه و متروکی بود با راه‌هایی پوشیده از علف، نیمکت‌های خزه‌بسته، پلکانِ شکسته و باغی غیرقابل‌عبور از انبوه علف‌های هرز. بر قطعه‌زمین سه‌هکتاری جز عمارت اربابیِ زیبای نیمه‌مخروبه، اسطبل و کلبه‌ی عذب‌خانه‌ی معبد‌شکلِ باغ که درِ ورودیِ آن به لولاهای خمیده آویزان و دیوارهای آن، که زمانی به ابریشمِ آبی پوشیده و اکنون بسترِ خزه و کپک بود، ساختمانِ دیگری وجود نداشت. مالک جدید پس از خرید ملک بی‌درنگ‌ معبدِ کوچکِ زهواردررفته را کوبید و تنها ده پله‌ی سنگی قدیمی را باقی گذاشت که از درگاهیِ خلوت‌خانه تا لبه‌ی دریاچه پایین می‌آمد. آن‌گاه کارگاهِ فراگوت بر جای کلبه بر پا شد و او تمامِ هفت‌سالِ گذشته بیش‌ترِ وقتِ خود را در کارگاه گذرانده و نقاشی کرده بود. او اقامتگاهی نیز در خانه‌ی اربابی داشت، تااین‌که به دلیلِ اختلافِ فزاینده با خانواده، پسر بزرگش را به راهِ ‌دور، به مدرسه‌ی خارجی‌ها، فرستاد و خانه‌ی اربابی را به همسر و خدمت‌کاران واگذاشت و برای لوازمِ شخصیِ‌خود دو اتاق به کارگاه افزود و از آن ‌پس به زندگیِ مجردی روی آورد.»
8787.d
۱۳۹۷/۰۷/۱۹

چطوره که کتابای کمی هست از ایشون؟لطفا دمیان هم بذارید

Amir Alipanahi
۱۳۹۶/۰۸/۲۸

کتاب بسیار خوبی بود.متن روان و گیرایی داشت.حس اشتیاق به ادامه دادن کتاب از آغاز مطالعه شروع میشه و تا پایان هر لحظه قوی تر میشه.اما متاسفانه پایان بسیار دراماتیکی داره و اگر خواننده احساسات لطیفی داشته باشه حتی ممکنه

- بیشتر
morez
۱۳۹۸/۰۴/۲۲

کتاب ریتم آرامی داره البته فصل آخر یک مقدار خواننده با هیجان قصه همراه میشه، التهاب و تشنجی که در قصه حاکم میشه شما رو همراه خودش میبره! بنده اگر به کتاب دیگه نویسنده مانند نارسیس و گلدموند بالاترین امتیاز

- بیشتر
بورکهارت به صدای بلند و صریح گفت: «کسی خوش‌بخته که امید داره. تو چه امیدی داری؟ موفقیت، افتخار و پول که به‌حدکافی داری. بشر، تو اصلاً یادت نیست که زندگی و شادی چیه! تو راضی هستی چون دست از امید شستی! من این رو خوب می‌فهمم. ولی این وضعیتِ تهوع‌آوریه. یوهان، این یک دُمَلِ چرکیه و کسی که هم‌چین دُمَلی داره و حاضر نیست بهش نیشتر بزنه، بُزدله.»
morez

حجم

۱۶۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۱۶۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان