دانلود و خرید کتاب داد بی داد (جلد دوم) ویدا حاجبی تبریزی
تصویر جلد کتاب داد بی داد (جلد دوم)

کتاب داد بی داد (جلد دوم)

معرفی کتاب داد بی داد (جلد دوم)

کتاب الکترونیکی «داد بی داد (جلد دوم)» نوشتهٔ ویدا حاجبی تبریزی در انتشارات بازتاب نگار چاپ شده است. این کتاب در برگیرنده‌ٔ تجربه های ۳۷ تن از زندانیان و تعدادی از خانواده‌های آنان است و سرگذشت شکل‌گیری زندان زنان سیاسی را در دهه‌ٔ پیش از انقلاب، از زبان بخشی از زندانیان آن دوره روایت می‌کند. 

درباره کتاب داد بی داد (جلد دوم)

 کتاب داد بی داد (جلد دوم) از اوایل سال ۵۴، با سیاست‌های جدید رژیم شاه پس از اعلام حزب رستاخیر و بازتاب آن در برخورد با مبارزین و زندانیان آغاز می شود و تا آخرین روزهای سرنگونی آن رژیم ادامه دارد. ویدا حاجبی تبریزی از نخستین زنان زندانی سیاسی در ایران بود. او از با‌نفوذترین زنان مارکسیست در جهان بود که با فیدل کاسترو هم روابط نزدیکی داشت. حاجبی در این کتاب از زبان زنانی که در زندان‌های سیاسی بودند اوضاع سیاسی و اجتماعی آن روزها را روایت می‌کند.

درباره ویدا حاجبی تبریزی

ویدا حاجبی تبریزی فعال سیاسی و نویسنده ایرانی در سال ۱۳۱۴ در تهران متولد شد. او در سال ۱۳۳۵ تحصیلات آکادمیک خود را در مدرسه عالی معماری پاریس به پایان رساند. وی سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ را در زندان سپری کرد. در سال ۱۳۵۶ از سوی سازمان عفو بین‌الملل به عنوان «زندانی سال» شناخته شد. ویدا حاجبی با آشنایی با اندیشه‌های جنبش چریکی در آمریکای جنوبی در سال‌های ۱۳۴۰ جذب اندیشه‌های آن‌ها شد. او فعالیت‌های سیاسی را در جنبش چریکی آمریکای لاتین در ونزوئلا آغاز کرد. بعدها به کوبا و الجزایر رفت و در فعالیت‌های چریک‌های چپ‌گرا در این کشورها شرکت داشت. در ایران او در سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران به فعالیت پرداخت. وی از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ به مدت ۶ سال زندانی بود. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، در سال ۱۳۵۸ از سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران جدا شد و گروهی به نام «جناح چپ» را با همکاری ناصر مهاجر پایه‌گذاری کرد. ویدا حاجبی در ۱۳ مارس ۲۰۱۷ در هشتاد و یک سالگی در پاریس بر اثر سکته قلبی درگذشت.

کتاب داد بی داد (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب داد بی داد (جلد دوم)

بعد از یک سال و اندی دستگیری، در آبان ۵۴ وارد بندِ سیاسی زنان در زندانِ قصر شدم.

به اتهام هم‌کاری با گروهِ مسلحِ پسرعمویم هوشنگ اعظمی دستگیر و وحشیانه شکنجه شده بودم، هرچند مخالفِ مشی مسلحانه بودم. حتا خودِ پسرعمویم هم باورش نمی‌شد که پیشنهادش را برای هم‌کاری با قاطعیت رد کنم. می‌دانست که من هم مثل بیش‌تر خویشاوندان جوان از نظر عاطفی و احساسی به او خیلی نزدیک هستم و در خانواد‌ه‌ام نسل‌اندرنسل مخالفت و مبارزه با رژیم پهلوی را آموخته‌ام. خود او که مثل برادرِ بزرگم بود چندین‌وچند بار به خاطر طرف‌داری از مصدق و ردوبدل کتاب و بحث در دانشکده‌ی پزشکی به زندان افتاده بود و می‌دانست برای ما جوانان سمبل مبارزه و مقاومت و هوشیاری است. بااین‌همه پیشنهادش را نپذیرفتم. در شغل کوتاه‌مدت آموزگاری و تجربه‌ی زندگی با مردم فهمیده بودم که مشی مسلحانه نمی‌تواند پاسخی به بدبختی‌ها و نیازهای مردم باشد. افکارم بیش‌تر نزدیک به برادرم فریدون بود که بعدها اعدام شد. فریدون به خاطر ردوبدل کتاب با دوستانش در دانشگاه اهواز، چند ماه پیش از همه‌ی ما دستگیر شده بود. پیش از دستگیری با هم کتاب‌ها و جزوه‌های ممنوعه مطالعه می‌کردیم و بحث‌هایی در ردِ مشی مسلحانه به‌ویژه در مخالفت با ترورها و مصادره‌ی بانک‌ها داشتیم، هر چند ناپخته و ابتدائی.

برخلاف من، همسرم توکل اسدیان از حامیان مبارزه‌ی مسلحانه بود و با پسرعمویم هوشنگ هم‌کاری داشت. اما به روال مخفی‌کاری آن زمان به من چیزی نگفته بود. توکل هم بعدها زیر شکنجه کشته شد.

بعدها در زندان فهمیدم که به جز فریدون برادرم، افراد دیگری هم از خویشان و نزدیکانم مخالفِ مشی مسلحانه در کوه بودند و اقدامِ دکتر اعظمی را شتاب‌زده و بدون تدارک ارزیابی می‌کردند. بااین‌همه، ساواک همه را مثل من دستگیر و به اتهام هم‌کاری با گروهی مسلح سخت شکنجه کرده بود.

با این سابقه‌ی ذهنی و طرز فکر بود که وارد زندان قصر شدم. از همان ابتدا به کمک فرشته، خواهر کوچک‌ترم که پیش از ما به زندان قصر منتقل شده بود با مخالفانِ مشی چریکی یا به‌اصطلاح سیاسی‌کارها که چندنفری بیش‌تر نبودند، کلاس گذاشتم. در کلاس‌های بحث با فرشته مثل تشنه‌یی که به آب رسیده تحلیل‌ها و استدلال‌ها را می‌بلعیدم. چندی نگذشت که با ورود ژاله ا. به قصر کلاس‌های تاریخی و ادبی هم به برنامه‌های ما اضافه شد و جمع هفت ـ هشت‌نفره‌ی ما شکلِ منسجم‌تری به خود گرفت و به‌تدریج به یک محفلِ کوچکِ سیاسی‌ تبدیل شدیم. فکرهای ناپخته‌ی اولیه من هم تا حدودی انسجام یافت و تئوریزه شد. دیگر با استقلال فکری مستدل‌تری می‌توانستم در برابر نظرات همسرم توکل در حمایت از مشی مسلحانه و بعدها نظراتِ برادرم محمد در حمایت از خطِ بیژن جزنی از باورهایم دفاع کنم.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۷۶٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

حجم

۴۷۶٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان