دانلود و خرید کتاب گزارش مردم گریز (میزانتروپ) ژان باتیست مولیر ترجمه میرزاحبیب اصفهانی
تصویر جلد کتاب گزارش مردم گریز (میزانتروپ)

کتاب گزارش مردم گریز (میزانتروپ)

معرفی کتاب گزارش مردم گریز (میزانتروپ)

کتاب گزارش مردم گریز (میزانتروپ) نوشتهٔ ژان باتیست مولیر، ترجمهٔ میرزاحبیب اصفهانی و حاوی مقدمه‌ای از ثمین بزرگمند و فرید مرادی است. انتشارات دیدار این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این نمایشنامهٔ کمدی روش و منش اشراف‌گرایانه را به تصویر کشیده است. این کتاب یکی از جلدهای «گنجینۀ آثار نمایشی دوران قاجار» است.

درباره کتاب گزارش مردم گریز (میزانتروپ)

کتاب گزارش مردم گریز (میزانتروپ) با عنوان اصلی «Le Misanthrope»، نمایشنامه‌ای به قلم «ژان باتیست مولیر» است. این نمایشنامهٔ فرانسوی اولین‌بار در سال ۱۶۶۶ میلادی در تماشاخانهٔ «پله - رویال» در پاریس بر روی صحنه رفت. نمایشنامهٔ حاضر که آن را با عنوان‌های «مردم‌گریز» یا «میزانتروپ» نیز می‌شناسند، در ۵ پرده نوشته شده است. مردم‌گریز در واقع ویژگی شخصیتی در این اثر است که به چنین صفتی مبتلا است. او اعتمادش را نسبت به دیگران از دست داده و به‌خاطر ریا، بی‌عدالتی و فساد جامعهْ گوشه‌گیر شده است. او «آلسست» (Alceste) نام دارد. این اثر نمایشیْ پیرامون این شخصیت و این ویژگی نوشته شده است. مولیر با تصویرکردن شخصیت آلسست و مقابله‌اش با مناسبات ناهنجار اجتماعی، در واقع این اثر را بدل به سیاسی‌ترین اثر خود دررابطه‌با دربار کرده است. مولیر این اثر را زمانی نوشت که از هر طرف زیر فشار و انتقاد بود؛ ممنوع‌شدن اجرای «تارتوف»، از صحنه پایین‌آوردن «دون ژوان»، ضعف جسمانی، زندگی درهم‌ریختهٔ شخصی با همسرش و جنگیدن برای حفظ گروه تئاترش بخشی از دشواری‌های او بود. در چنین شرایطی بود که او شاهکاری همانند «میزانتروپ» را خلق کرد.

لازم به ذکر است که ردونشانی که در ترجمهٔ «میرزاحبیب اصفهانی» دیده می‌شود، زبان شبیه‌خوانی است که بدون شک مترجم با آن آشنایی داشته و از آن در ترجمهٔ نمایشنامهٔ حاضر استفاده کرده است. در برخی منابع از جمله در کتاب «از صبا تا نیما» آمده است که این نمایشنامه اولین‌بار در روزنامهٔ «اختر» در اسلامبول چاپ شده که بی‌تردید غلط است و چاپ اول این نمایشنامه در سال ۱۲۸۶ هجری قمری در مطبعهٔ «تصویرالافکار» انجام شده است؛ زیرا اولین شمارهٔ اختر روز پنجشنبه ۱۶ ذی‌الحجه ۱۲۹۲ ه.ق. چاپ شده است.

خواندن کتاب گزارش مردم گریز (میزانتروپ) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی قدیم فرانسه و قالب نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ژان باتیست مولیر

ژان باتیست مولیر در سال ۱۶۲۲ میلادی به دنیا آمد و به سال ۱۶۷۳ درگذشت. او در ۱۶۳۱ میلادی وقتی ۹ساله بود، جزو پیشخدمتان خاصهٔ شاهی شد. در جوانی زبان لاتین را آموخت و آثار ترنس، شاعر و کمدی‌نویس رومی قرن دوم پیش از میلاد، را خواند که موجب آشنایی بیشتر او با زبان لاتین شد. مدتی به تحصیل حقوق پرداخت و پس از آن به‌عنوان وکیل دعاوی به کار پرداخت. وقتی در دربار فرانسه مشغول کار شد، با برنامه‌های نمایشی که توسط بازیگران ایتالیایی در دربار اجرا می‌شد، آشنا و شیفتهٔ این هنر شد.

«عشق طبیب» نام یکی از آثار مولیر است که یک فارس کوتاه و سبک (Farce) به‌شمار می‌رود. پس از این اثر بود که او محبوب شد. مولیر عناصر کمیک «کمدیا دل آرته» همچون پیشخدمتان بامزه، فضل‌فروشان، عشاق جوان دلخسته، دختران احساساتی را گرفت و با زندگی فرانسوی انطباق داد و آثاری پدید آورد که عناوینی همانند کمدی رئالیستی یا اجتماعی یا انسانی را یدک کشده‌اند.

در عصری که کورنی و راسین با تراژدی‌های خود آن دوران را به اسم خود سند زده بودند، مولیر با کمدی‌هایش در کنار آن ۲ قرار گرفت، این دوران مقارن بود با حکومت لویی چهاردهم؛ دورانی که فرانسه نه‌تنها به سیاست که بر زبان، ادبیات و هنر سراسر اروپای غربی حکمرانی می‌کرد؛ عصری که مولیر در مدت ۳۶ سال از یک زمین تنیس اجاره‌ای به «کمدی فرانسه» راه یافت و در قلهٔ آن قرار گرفت تا هجو اصول اخلاقی را در دربار لویی چهاردهم دستمایهٔ آثار کمدی خودش قرار بدهد، روابط غیراخلاقی درباریان و اشراف ورشکسته، قماربازی‌ها، حرکات جنون‌آمیز برای کسب جاه و مقام و عنوان، ضیافت‌های باشکوه و پر زرق‌وبرق، خودآرایی‌ها، تملق و چاپلوسی و غیره را در کمدی‌های خود به شیوه‌ای جذاب و واقع‌گرا به انتقاد گیرد و پوزخندی زهرآگین به اشرافیت در‌حال‌زوال و بورژوازی جاه‌طلبِ عصر خود بزند.

نمایشنامهٔ «تارتوف» ادعانامهٔ مولیر علیه فساد حاکم بر کلیسا است. «مردم گریز» یا «میزانتروپ» برخورد اجتماعی و اخلاقی مولیر با جامعهٔ فرانسه در عصر لویی چهاردهم است. او در «خسیس» اقتصاد واپس‌گرای عصر خود را تصویر می‌کند. در مضحکهٔ «زنان فضل‌فروش» کوته‌فکری‌های آداب و معاشرت اشراف را نشان داده و عقاید ارتجاعی درمورد زنان را نیز در «مکتب زنان» بازگو می‌کند.

ویژگی‌های جهانی کمدی‌های مولیر برآمده از این است که در زمینهٔ آثارش رگه‌های روان‌شناسی اجتماعی وجود دارد؛ توأم با سرزندگی، شادی، طراوت و قابل‌قبول‌بودن شخصیت‌ها. در فن شناخت آثار نمایشی، آثار مولیر را «کمدی شخصیت» می‌گویند. مولیر وحدت‌های سه‌گانهٔ زمان، مکان و عمل را در آثار خود رعایت کرده است.

درباره میرزاحبیب اصفهانی

میرزاحبیب اصفهانی نویسنده و مترجمی ایرانی است که در سال ۱۲۸۶ هجری قمری نمایشنامهٔ «گزارش مردم گریز (میزانتروپ)» را به پارسی ترجمه کرد؛ نمایشنامه‌ای فرانسوی که بر اثر مدارک و تاکنون اولین اثر نمایشیِ ترجمه‌شده به زبان فارسی بوده است. «ادوارد براون» نیز در جلد چهارم تاریخ ادبی خود گزارشی از ترجمهٔ این اثر به‌دست داده است. تخلص او «دستان» بود.

این مترجم در ۱۳۰۳ ه.ق. و در روزنامهٔ «اختر»، مقاله‌ای در تعریف و توضیح بازی تماشا و تماشاخانه منتشر کرد که جزو اولین نوشته‌هایی است که در آن به نقد تئاتر پرداخته شده است. به‌درستی روشن نیست که او آثارش را از ترکی عثمانی به فارسی ترجمه می‌کرده یا از فرانسه؛ اگرچه خودش مدعی است که حداقل رمان تاریخی «حاجی بابای اصفهانی» را از فرانسه ترجمه کرده است.

بخشی از کتاب گزارش مردم گریز (میزانتروپ)

«نعمان بک: نعیم شخص تو در چشم توست بس دلکش

همه خویش است تو را هیچ نیستت ناخوش.

گمانت از نکنی خیره چشم خود باری

بدین سرور دلیلی بزرگ هم داری.

نعیم بک: بلی که دارم، زیرا که خود چو می‌گردم

نیابم آنچه زند نیش غصه‌ام هر دم.

غناست هست و جوانی است هست و بهر نژاد

ز چند راه به آن هم توان نجابت داد.

زرتبتی که به من خانواده‌ام بخشد

کم است پایه کزان پای شأن من لخشد!

ز زهره‌ای که بود مایهٔ سرافرازی

نصیب من همه دانند بی شه اندازی.

مگر ندیدی در آن جهاد مردانه

که ضریب شصت (شست) من افتاد چون لَوَندانه؟

اگر زکاوت دارم یقین، به طبع سلیم

نخوانده حکم کنم ذوق من خود است حکیم.

پی مداخله اندر بدایع اعمال

به چهر فضل روم پیش در جواب و سئوال.

مسلمم پی تصدیق و درگه و بیگاه

خروش و ولوله آدم چو گفت باید آه!

بود مرا هنر و ریخت حسن نیز عیان

علی‌الخصوص که دندان نازکی میان.

فریب نیست به خود ذوق پوششم کامل

به لاف همسریم هیچ کس ندارد دل.

به اعتبار چنان گو همان بود دلخواه

ز دلبران همه مطلوب و محترم بر شاه.

بلی بلی پس از این‌ها همه که گشت بیان

به هر کجای رضایت ز خود سَزد نعمان.

نعمان بک: چو دست دلبری آسان به هر کجا داری

چرا پس اینجا بیهوده می‌کنی زاری.

نعیم بک: نه مرگ بیک نه! این قالب و قوارهٔ ما

به اخم و روی زنان تاب ناورد حاشا.

فرومایه کسانند و بد تراشیده

که باز پوشند از خوی زشتِ زن دیده.

شوند خاک ره و جورشان به جان ببرند

کنند ناله و ریزند اشک و جامه درند.

کند کم ارزش زن آنچه را دریغ از ناز

برند سعی پی آن به سالیان دراز.

ولیک بیک! چو ماها از آن قماش نی اند

که مفت اوست بدارند یا که مایه نهند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۸۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۷۰%
تومان