
کتاب قاتل کیه؟
معرفی کتاب قاتل کیه؟
کتاب قاتل کیه؟ نوشتهی آنتونی شفر و با ترجمهی شهرام زرگر، توسط انتشارات دیدآور منتشر شده است. این اثر یک نمایشنامهی طنزآمیز و معمایی است که با الهام از سنت داستانهای جنایی کلاسیک، فضایی پررمزوراز و در عین حال شوخطبعانه خلق کرده است. داستان در یک عمارت روستایی انگلیسی در دههی ۱۹۳۰ میگذرد و گروهی از مهمانان با گذشتههای مشکوک و رازهای پنهان، درگیر ماجرایی پیچیده و مرموز میشوند. شفر با بهرهگیری از عناصر آشنای ژانر جنایی، مانند قتل در محیطی بسته، مظنونان متعدد و کارآگاهان کنجکاو، اثری سرگرمکننده و پر از شوخیهای کلامی و موقعیتهای غیرمنتظره آفریده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب قاتل کیه؟
کتاب قاتل کیه؟ با قلم آنتونی شفر، نمایشنامهای است که در بستر یک مهمانی آخر هفته در عمارت اورکاس چمپفلاور شکل میگیرد. نویسنده با الهام از داستانهای جنایی کلاسیک، بهویژه آثار آگاتا کریستی، فضایی آشنا اما با رویکردی طنزآمیز و هجوآلود خلق کرده است. شخصیتها هرکدام با گذشتهای پر از راز و گرههای اخلاقی، به مهمانی دعوت شدهاند و بهتدریج مشخص میشود که تقریباً همهی آنها چیزی برای پنهانکردن دارند. ساختار نمایشنامه بر پایهی دیالوگهای تند و شوخطبعانه، موقعیتهای کمیک و ارجاعات فراوان به ادبیات جنایی بنا شده است. شفر با بازی با کلیشههای ژانر، نهتنها مخاطب را به چالش حل معما دعوت میکند، بلکه با شکستن انتظارات، فضای داستان را به سمت طنز و نقد اجتماعی میبرد. در این اثر، مرز میان واقعیت و نمایش، جدیت و شوخی، بارها جابهجا میشود و مخاطب با لایههای مختلفی از فریب و بازی مواجه است.
خلاصه کتاب قاتل کیه؟
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان قاتل کیه؟ با ورود مهمانان به عمارت اورکاس چمپفلاور آغاز میشود؛ جایی که هرکدام از شخصیتها با هویتی مشکوک و گذشتهای پنهان، به مهمانی دعوت شدهاند. صدای مرموز قاتل از همان ابتدا اعلام میکند که قرار است معمایی کلاسیک اما متفاوت رقم بخورد و حتی به شوخی میگوید خودش قاتل است. در طول پردهی اول، شخصیتهایی مانند پرکینز سرپیشخدمت، کاپودیستریو باجگیر، بیزبی میزبان، آدمیرال بازنشسته، لیدی ترمورین و دیگران، هرکدام درگیر گفتگوهایی پر از کنایه و افشاگری میشوند. کاپودیستریو با افشای رازهای مهمانان، آنها را تهدید و باجگیری میکند. در پایان پردهی اول، کاپودیستریو به طرز مرموزی با شمشیر کشته میشود و همهی مهمانان به یکباره مظنون میشوند. پردهی دوم با ورود پلیس و بازجویی از مهمانان ادامه مییابد. اما بهتدریج مشخص میشود که بسیاری از شخصیتها بازیگرانی هستند که نقشهایی جعلی ایفا میکنند و مرز میان واقعیت و نمایش در هم میشکند. در نهایت، نمایشنامه با طنز و شوخی، کلیشههای ژانر جنایی را به چالش میکشد و مخاطب را با پایانی غیرمنتظره و چندلایه روبهرو میکند.
چرا باید کتاب قاتل کیه؟ را بخوانیم؟
ویژگی شاخص قاتل کیه؟ در ترکیب طنز و معماست؛ اثری که هم علاقهمندان به داستانهای جنایی کلاسیک را سرگرم میکند و هم با شوخیهای کلامی و موقعیتهای کمیک، فضای متفاوتی نسبت به آثار مشابه ارائه میدهد. نویسنده با بازی با انتظارات مخاطب و ارجاع به کلیشههای ژانر، اثری خلق کرده که نهتنها معمای قتل را به تصویر میکشد، بلکه خودِ فرایند حل معما و نقشآفرینی شخصیتها را نیز به سخره میگیرد. این کتاب برای کسانی که به دنبال تجربهای متفاوت از داستانهای معمایی هستند و دوست دارند با لایههای طنز و نقد اجتماعی روبهرو شوند، جذابیت ویژهای دارد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان نمایشنامههای طنز، دوستداران داستانهای معمایی و جنایی کلاسیک، و کسانی که به نقد و هجو کلیشههای ادبی علاقه دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به دنبال اثری سرگرمکننده با دیالوگهای هوشمندانه و موقعیتهای غیرمنتظره هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب قاتل کیه؟
«خانمها و آقایان، لطفاً توجّه بفرمایید. پدر براون، کشیش کارآگاهِ داستانهای جی. کِی. چِستِرتون، میپرسه: «آدم عاقل یه سنگریزه رو کجا پنهون میکنه؟ تو ساحل. و یه برگ رو کجا پنهون میکنه؟ تو جنگل. و اگه جنگلی نباشه، چی کار میکنه؟ جنگلی میکاره تا چیزی رو در اون پنهون کنه ــــــ گناهی هولناک.» این یه سرنخ بود. یکی از بسیار سرنخهایی که امشب قراره به شما بدم، و به همهٔ اونها نیاز پیدا میکنید. چون چیزی که امشب درگیرش شدهید چیزی نیست جز یه معمّای قتل قدیمی از نوع کلاسیک تو یه عمارتِ روستاییِ انگلیسی با دایرهای بسته، سیمهای قطعشدهٔ تلفن، پلِ سیلابْشُسته و جملهٔ «خدای من، یعنی قاتل یکی از بینِ ماست؟» امّا این یکی فرق داره. برای اینکه از اون صحنهٔ پایانیِ بیرمق و کسالتآور نجاتتون بدم ــــــ جایی که کشیشِ آدمکش، یا هر کس دیگهای که در نهایت معلوم میشه قاتله، اسلحهبهدست عقبعقب به سمتِ پنجرههای فرانسوی میره و با خشم و صدایی مرتعش فریاد میزنه: «هشدار میدم! هیچکی جلو نیاد! شما هرگز نمیتونین من رو بندازین زندون!»، تصمیم گرفتهم از همون اوّل بهتون بگم قاتل کیه؛ بنابراین، وقتی فهمیدید حدستون اشتباهه، شما رو از یه شبِ سرشار از پچپچههای درِگوشی با همسایههاتون و اون یأسِ محتوم نجات میدم. قاتل مناَم. من این کار رو کردهم ــــــ یا بهتره بگم پیش از اونکه شب به پایان برسه، این کار رو میکنم. حالا من کیام؟ خُب، اجازه بدید با کمی میمیکِ پنهانکارانه سروتَهش رو هم بیارم و امیدوار باشم از روی صدا هویّتِ من رو تشخیص ندین. امّا بهتون یه فرصتِ مُنصفانه میدم. در طولِ شب، اشتباهاتِ عمدی زیادی از من سر میزنه که میتونید بهراحتی از دل اونها هویّتِ من رو حدس بزنید. امّا باید حسابی هشیار باشید. اگه خیالبافی کنید یا انتظار داشته باشید همهٔ کارها بر وفقِ مرادتون پیش بره، امشب هرگز به نتیجه نمیرسید. موافقاید؟ خوبه. پس شروع میکنیم، و یادتون باشه ــــــ بادقّت گوش کنید و از خودتون بپرسید «یه قاتل رو کجا میشه پنهان کرد؟»»
حجم
۱۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۱۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
