
کتاب رسوایی بارون بولیگرو
معرفی کتاب رسوایی بارون بولیگرو
کتاب رسوایی بارون بولیگرو با عنوان اصلی The thwarting of Baron Bolligrew نوشتهٔ رابرت بالت و ترجمهٔ شهرام زرگر است. انتشارات دیدآور این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات نمایشی قرن ۲۰ انگلستان قرار گرفته، نمایشنامهای مربوط به دوران قدیم است؛ زمانی که شوالیهها و اژدهاها روبهروی هم قرار میگرفتند. این نمایشنامه حالوهوایی مشابه با داستانهای قرن ۱۸ میلادی دارد. یک شخصیت مأمور میشود به جنگ اژدها برود. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
اجرای این نمایشنامه برای گروه سنی کودک و نوجوان مناسب است.
درباره کتاب رسوایی بارون بولیگرو اثر رابرت بالت
کتاب «رسوایی بارون بولیگرو» که نخستینبار در سال ۱۹۶۴ میلادی و در ایران در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، یک نمایشنامهٔ دوپردهایِ انگلیسی است. نویسنده در ابتدای اثر توضیح داده است که جز پردهها و یک سیکلوراما، دکوری در صحنه نیست. او تأکید کرده که پردهها و یک سیکلوراما باید با لوازم صحنه و لباس بازیگران کاملاً هماهنگ باشد. کلیسا در این اثر برابر است با ماکتِ بنایی مخروبه، متشکل از پایهها و پیها و بُرج تعبیهشده بر روی یک سطح چرخدار؛ بهطوریکه بتواند به گوشهوکنارِ صحنه گردانده شود. صحنه باید با چهار یا پنج قطعهٔ کوچکتر که مکانهایی را میسازند، کامل شود. نویسنده خواسته موسیقی و کلام بهشکلی کاملاً مصنوعی و اغراقشده از بلندگوهایی در جایگاه تماشاگران پخش شود. این نمایشنامه بیش از ۱۰ شخصیت دارد که نام برخی از آنها عبارت است از «دوک»، «سِر اوبلانگ فیتز اوبلانگ»، «جاسپِر، بارون بولیگروی پانزدهم»، «عالیجناب بِلک هارت» و «عالیجناب شهردار». «رابرت بالت» در نوشتن این متن نمایشی از امکانِ راوی استفاده کرده است. او گفته که این راوی باید لباس خاص به تن داشته باشد؛ لباسی که او را از بقیه متمایز کند.
اجرای این نمایشنامه برای گروه سنی کودک و نوجوان مناسب است.
خلاصه داستان نمایشنامه رسوایی بارون بولیگرو
داستان این اثر مربوط به زمانی است که اژدها روی زمین وجود داشت. دوک و شوالیههای او پس از کشتن آخرین اژدها در دوکنشین، منتظر یک دوره استراحت لذتبخش هستند؛ بااینحال شخصیتی به نام «سِر اوبلانگ فیتز اوبلانگ» اعلام میکند که آنها باید به جای دیگری بروند تا کارهای نیک بیشتری انجام دهند. یکی از شخصیتها به مأموریتی تکنفره برای غلبه بر اژدها در جزایر «بولیگرو» فرستاده میشود. او آنجا با بارون پانزدهمِ بدجنس و ملازم دستوپا چلفتی او و دیگران ملاقات میکند؛ همچنین با اژدها روبهرو میشود. چه خواهد شد؟
چرا باید کتاب رسوایی بارون بولیگرو را بخوانیم؟
این اثر که یک نمایشنامهٔ کمدی و فانتزی است، داستانی با مضمون تلاش برای قهرمانی و مقابله با شرارت دارد؛ همچنین «شهرام زرگر» یکی از مترجمان برجستهٔ حوزهٔ ادبیات نمایشی در ایران است.
کتاب رسوایی بارون بولیگرو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی قرن ۲۰ انگلستان و قالب نمایشنامه با حالوهوای داستانهای قرن ۱۸ میلادی پیشنهاد میکنیم. این اثر برای افرادی که بهدنبال مطالعه و اجرای نمایشنامه برای کودکان و جوانان هستند، مناسب است.
درباره رابرت بالت
«رابرت بالت» (Robert Bolt) در سال ۱۹۲۴ میلادی به دنیا آمد و در ۱۹۵۵ درگذشت. او نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس برجستهٔ انگلیسی است که عموماً بهخاطر نگارش فیلمنامههای «لورنس عربستان» و «دکتر ژیواگو» شناخته میشود. این نویسنده در جهان تئاتر برای نگارش درامهایی قدرتمند با محور قدرت اخلاق و وجدان شناخته شده است؛ آثاری همچون «مردی برای تمام فصول»، «ببر و اسب»، «زنده باد ملکه» و «رسوایی بارون بولیگرو» از نمایشنامههای او هستند. «رابرت بالت» جوایزی همچون اسکار، تونی، گلدن گلوب و بفتا را دریافت کرده است.
درباره شهرام زرگر
«شهرام زرگر» زادهٔ سال ۱۳۴۴ در تهران، دارای لیسانس بازیگری از دانشکدهٔ هنرهای زیبا در دانشگاه تهران و فوقلیسانسِ ادبیات نمایشی از دانشکدهٔ سینما و تئاتر در دانشگاه هنر تهران است. این نویسنده و مترجم و پژوهشگر تئاتر ایران، عضو هیئتعلمی دانشکدهٔ سینما و تئاتر در دانشگاه هنر است. او به ترجمۀ آثار ادبیات نمایشی پرداخته است.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
«رابرت بالت» (Robert Bolt) دو جایزهٔ اسکار را برای بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی برای فیلمهای «دکتر ژیواگو» و «مردی برای تمام فصول»، جایزهٔ تونی را برای بهترین نمایشنامه برای «مردی برای تمام فصول»، جوایز بفتا و گلدن گلوب را برای فیلمنامههایش و نیز نشان فرماندهٔ امپراتوری بریتانیا (CBE) را برای خدماتش به درام دریافت کرده است.
بخشی از کتاب رسوایی بارون بولیگرو
«پردهٔ دوّم
بهجز لکّهٔ نورِ روی راوی، باقی صحنه تاریک است.
راوی: وقتی نامهٔ بارون به دستِ دکتر مولوخ، استاد جادوگری رسید، اون ابتدا اکراه داشت از اینکه اتاقهای مجلّل در قلبِ یه شهر دانشگاهی قدیمی رو رها کنه و به نقطهٔ پرت و بیآبوعلفی مثل بولیگرو آیلندز بره. بعد پیشِ خودش فکر کرد که این میتونه برای روالِ عادی و تکراری زندگیش یه تنوّع باشه و دیگه اینکه از هر چه بگذریم، بارون وضعش سکّه بود و میتونست مخارجش رو تقبّل کنه.
نور میآید. بولیگرو، مولوخ و بلک هارت وارد میشوند.
بولیگرو: امیدوارم از غذا لذت برده باشین دکترجان.
مولوخ: بد نبود. بولیگرو، من باید اولِ ماه تو پایتخت باشم. تو گردِهمایی مهم انجمنِ مِرلین سخنرانی دارم. حالا بریم سرْوقتِ کارِ خودمون.
بولیگرو: باشه. مورد اول این شوالیهٔ سلطنتی سرگردان، اوبلانگه.
مولوخ: بله. دلت میخواد به چی تبدیل بشه؟ وَزَغ ــــــ یا یه چیزی تو اون مایهها؟
بولیگرو: نه! اگه کلاً غیب بشه، از طرف پایتخت تو دردسر میافتیم؛ دوک، بلکه هم اعلیحضرت، شاه.
مولوخ: حیف! خُب، مورد بعد.
بولیگرو: بعدیش یه اژدهاست!
مولوخ: بعله. این جنبهای از قضیهٔ شماست که من علاقهٔ چندانی بهش ندارم، بولیگرو. یه بار دیگه برام تعریف میکنی؟
بولیگرو: خُب، همونطور که خودتون میدونین، ماها با هم قراردادی داریم. این طرف جزیره در اختیارِ منه تا دَمار از روزگارِ فقیرفُقرا دربیارم، اون طرف جزیره هم در اختیارِ اژدهاست تا اونجا رو چپاول کنه.
مولوخ: و حالا اون چی میگه؟
بولیگرو: و حالا اون میگه اونجا رو چپاول کرد رفت پی کارش! دیگه چیزِ زیادی واسه خوردن باقی نمونده و اون گرسنهشه!
مولوخ: گرسنهشه؟ از این موضوع خیلی کمتر خوشم میآد. حالا تو نامهش پیشنهاد کرده که ـ؟
بولیگرو: پیشنهاد کرده رضایت بدم نصفِ نصفهٔ خودم مالِ اون باشه. میتونم مثِ روز روشن آخرْعاقبتِ کار رو ببینم. اولِ بدبختیه، همین!»
حجم
۹۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۹۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه