معرفی کتاب نیرنگ های اسکاپن
کتاب نیرنگهای اسکاپن نوشتۀ مولیر با ترجمۀ مینا اعلایی و مسعود پاکروانفر در نشر قطره به چاپ رسیده است. این کتاب، یکی از نمایشنامههای کمدی مولیر است که در ۱۶۷۱ در پاریس اجرا شد. دو پسر برای چارۀ کار خود، به نوکری به نام اسکاپن پناه میبرند تا با نیرنگهای خود آنها را از تنگنا نجات دهد.
درباره کتاب نیرنگ های اسکاپن
نمایشنامۀ نیرنگهای اسکاپن در ژانر کمدی است. این نمایشنامه در ۳ پرده و هر کدام بهترتیب در ۵، ۸ و ۱۳ صحنه نوشته شده است. نیرنگهای اسکاپن اولین بار در ۲۴ مه ۱۶۷۱ در پاریس، سالن تئاتر Palais-Royal اجرا شد. بازیگران آن ۷ مرد و ۳ زن هستند. صحنۀ این نمایش در ناپل است.
اکتاو فرزند آرگانت دلباختۀ یاسنت دختر ژرونت است. لئاندر پسر ژرونت، دلباختۀ کنیزی مصری به نام زربینت است. پدرانشان تصمیم دارند آنها با اشخاص دیگری ازدواج کنند. آنها که پولی از خود ندارند در پی چاره از اسکاپن، نوکر لئاندر کمک میخواهند. او که نیرنگباز است صحنههای کمدی نمایشنامه را رقم میزند.
خواندن کتاب نیرنگ های اسکاپن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران ادبیات نمایشی پیشنهاد میکنیم.
درباره مولیر
ژان باتیست مولیر در ۱۶۲۲ میلادی به دنیا آمد و ۱۶۷۳ درگذشت. او در ۱۶۳۱ میلادی وقتی ۹ساله بود، جزو پیشخدمتان خاصهٔ شاهی شد. در جوانی زبان لاتین را آموخت و آثار ترنس، شاعر و کمدینویس رومی قرن دوم پیش از میلاد، را خواند که موجب آشنایی بیشتر او با زبان لاتین شد. مدتی به تحصیل حقوق پرداخت و پس از آن بهعنوان وکیل دعاوی به کار پرداخت. وقتی در دربار فرانسه مشغول کار شد، با برنامههای نمایشی که توسط بازیگران ایتالیایی در دربار اجرا میشد، آشنا و شیفتهٔ این هنر شد. «عشق طبیب» نام یکی از آثار مولیر است که یک فارس کوتاه و سبک (Farce) بهشمار میرود. پس از این اثر بود که او محبوب شد.
مولیر عناصر کمیک «کمدیا دل آرته» همچون پیشخدمتان بامزه، فضلفروشان، عشاق جوان دلخسته، دختران احساساتی را گرفت و با زندگی فرانسوی انطباق داد و آثاری پدید آورد که عناوینی همانند کمدی رئالیستی یا اجتماعی یا انسانی را یدک کشدهاند. در عصری که کورنی و راسین با تراژدیهای خود آن دوران را به اسم خود سند زده بودند، مولیر با کمدیهایش در کنار آن ۲ قرار گرفت، این دوران مقارن بود با حکومت لویی چهاردهم؛ دورانی که فرانسه نهتنها به سیاست که بر زبان، ادبیات و هنر سراسر اروپای غربی حکمرانی میکرد؛ عصری که مولیر در مدت ۳۶ سال از یک زمین تنیس اجارهای به «کمدی فرانسه» راه یافت و در قلهٔ آن قرار گرفت تا هجو اصول اخلاقی را در دربار لویی چهاردهم دستمایهٔ آثار کمدی خودش قرار بدهد، روابط غیراخلاقی درباریان و اشراف ورشکسته، قماربازیها، حرکات جنونآمیز برای کسب جاه و مقام و عنوان، ضیافتهای باشکوه و پر زرقوبرق، خودآراییها، تملق و چاپلوسی و غیره را در کمدیهای خود به شیوهای جذاب و واقعگرا به انتقاد گیرد و پوزخندی زهرآگین به اشرافیت درحالزوال و بورژوازی جاهطلبِ عصر خود بزند.
نمایشنامهٔ «تارتوف» ادعانامهٔ مولیر علیه فساد حاکم بر کلیسا است. «مردم گریز» یا «میزانتروپ» برخورد اجتماعی و اخلاقی مولیر با جامعهٔ فرانسه در عصر لویی چهاردهم است. او در «خسیس» اقتصاد واپسگرای عصر خود را تصویر میکند. در مضحکهٔ «زنان فضلفروش» کوتهفکریهای آداب و معاشرت اشراف را نشان داده و عقاید ارتجاعی درمورد زنان را نیز در «مکتب زنان» بازگو میکند. ویژگیهای جهانی کمدیهای مولیر برآمده از این است که در زمینهٔ آثارش رگههای روانشناسی اجتماعی وجود دارد؛ توأم با سرزندگی، شادی، طراوت و قابلقبولبودن شخصیتها. در فن شناخت آثار نمایشی، آثار مولیر را «کمدی شخصیت» میگویند. مولیر وحدتهای سهگانهٔ زمان، مکان و عمل را در آثار خود رعایت کرده است.
بخشی از کتاب نیرنگ های اسکاپن
«اکتاو، سیلوستر.
اکتاو: وای که چه خبرهای ناگواری است برای قلبی عاشق! در چه تنگنایی افتادهام! سیلوستر، الآن در بندر شنیدی که پدرم برمیگردد؟
سیلوستر: بله.
اکتاو: که همین امروز صبح میرسد؟
سیلوستر: همین امروز صبح.
اکتاو: و به قصد ازدواج من آمده؟
سیلوستر: بله.
اکتاو: با دختر عالیجناب ژِرونت؟
سیلوستر: عالیجناب ژِرونت.
اکتاو: و این دختر را به همین منظور از تارانتو۱ به اینجا خواستهاند؟
سیلوستر: بله.
اکتاو: و تو این خبرها را از عمویم شنیدهای؟
سیلوستر: از عمویتان.
اکتاو: که پدرم این خبرها را در یک نامه به او داده؟
سیلوستر: در یک نامه.
اکتاو: و میگویی این عمو از همۀ کارهای ما خبر دارد؟
سیلوستر: از همۀ کارهای ما.
اکتاو: وای حرف بزن دیگر! باید کلمات را از دهانت بیرون کشید؟
سیلوستر: بیشازاین چی دارم که بگویم؟ خودتان هیچ موردی را فراموش نمیکنید و همهچیز را دقیقاً همانطور که هست میگویید.
اکتاو: حداقل به من توصیهای بکن. بگو در این موقعیت سخت چکار باید بکنم؟
سیلوستر: خدا شاهد است که من هم به اندازۀ شما دستپاچه شدهام و احتیاج دارم که کسی خودم را راهنمایی کند.
اکتاو: این بازگشت لعنتی ذلّهام کرده.
سیلوستر: من هم دست کمی از شما ندارم.»
حجم
۷۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۷۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه