کتاب آشنایی با اگوستین قدیس
معرفی کتاب آشنایی با اگوستین قدیس
کتاب آشنایی با اگوستین قدیس نوشتهٔ پل استراترن و ترجمهٔ شهرام حمزه ای است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. آشنایی با اگوستین قدیس از مجموعهکتابهای «آشنایی با فیلسوفانِ» نشر مرکز است. این کتاب به صورت خلاصه و داستانوار زندگی، آثار و افکار اگوستین قدیس را معرفی میکند.
درباره کتاب آشنایی با اگوستین قدیس
آشنایی با فیلسوفان مجموعهای از زندگینامههای فیلسوفان مشهور است که برای گشودن باب آشنایی با اندیشهها و دیدگاههای آنان مدخل مناسب و مغتنمی بهنظر میرسد. در هر کتاب گذشته از ارائهٔ اطلاعات زندگینامهای، افکار هر فیلسوف در رابطه با تاریخ فلسفه بهطـور کلی و نیز در رابطه با جریانها و تحولات فکری و اجتماعی و فرهنگی عصـر او بازگو میشود و بدون ورود به جزئیات نظریات و عقاید او، مهمترین نکتههای آنها بـا بیانی ساده و روشن و در عین حال موثق و سنجیده بیان میشود. اساس کار در این کتابها سادگی و اختصار بوده اسـت تـا جوانان و نیز همهٔ خوانندگان علاقهمندی که از پیش مطالعات فلسفی زیادی نداشتهاند بتوانند به آسانـی از آنها بـهره بگیرند و چهبسا همین صفحات اندک انگیزهٔ پیجویی بیشتر و دنبالکردن مطالعه و پژوهش در این زمینه شود.
اگوستین در جوانی بغایت عیاش و خوشگذران بود و یا شاید هم میخواست آیندگان چنین ارزیابیای از دوران جوانیاش داشته باشند. در اثر معروفش اعترافات، صفحات متوالی به انتقادات کوبنده او از خودش اختصاص دارد و اعتراف دارد که «برده پست و فرومایه اغراض نفسانی پلید» بوده است و در «آلودگی و کثافاتِ شهوتپرستی و رودخانه سیاهِ جهنمِ هوسهای نفسانی» غوطه میخورده است. اما اگر خواننده از سرِ کنجکاوی، در لابهلای اوراق این کتاب به دنبال نمونههایی واقعی از «این عیاشیهای دیوانهکننده» بگردد، نصیبی جز ناکامی نخواهد داشت.
در عین حال نیز نمیتوان منکر شد که اگوستینِ جوان دارای غریزهای قدرتمند بود که در تعارض با آرزوی نیرومندِ درونی او به پاکدامنبودن قرار میگرفت. شاید اگر در روزگار ما میزیست، گره این مشکل به ظاهر لاینحل طی چند ملاقات با روانکاو مطلعی گشوده میشد؛ اما به بهای محرومکردن فلسفه از بزرگترین نمایندهاش در دورهای قریب به یک هزاره و نیم. زمانی که اگوستین پا به عرصهٔ اندیشه فلسفی گذاشت، نزدیک به ۶۰۰ سال از مرگ ارسطو میگذشت. از طرف دیگر قریب به ۸۰۰ سال پس از مرگ اگوستین بود.
خواندن کتاب آشنایی با اگوستین قدیس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند با اگوستین قدیس آشنا شوند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آشنایی با اگوستین قدیس
«اگوستین به سال ۳۵۴ م. ( معاصر بهرام گور پادشاه ساسانی)در شهر کوچکی به نام تاگاسته (سوق اهراس فعلی در الجزایر) به دنیا آمد که در آن زمان جزو ایالت نومیدیه از توابع امپراتوری روم بود. چنان که از قراین پیداست، پدر و مادرش از طبقه متوسط و کم و بیش میباره بودند. به زودی در پدر دائمالخمرش پاتریکیوس نشانههایی از اختلالات رفتاری به صورت زنبارگی بیمارگونه و طغیان غضب نمایان شد. شاید همین علت روی آوردن مونیکا مادر اگوستین، به مذهب بود به گونهای که سوگند یاد کرد تا دیگر از شراب اهریمنی ننوشد. مونیکا سرانجام مسیحی متدینی شد و تمامی ناکامی و سرخوردگیاش را از شوهرش پاتریکیوس تبدیل به آرزوهای بلندپروازانه برای پسرش کرد.
درباره جوانی اگوستین اطلاعات فراوانی داریم که منبع آن همانا شرح حال خودش در کتاب اعترافات است. ده فصل اول کتاب سرگذشت دوران کودکی و نوجوانی اگوستین است که در آن به شرح خودسازی و مراحل مختلف پیشرفتش به سوی ایمان میپردازد. از همان صفحات نخست کتاب، متوجه حضور جدی و مقتدرانه سایه مادر در سراسر دوران کودکی اگوستین میشویم به طوری که همه چیز تحتالشعاع اخلاقیات وسواس گونه پاک دینی مادر قرار میگیرد، هر چند در هیچ جای کتاب، اگوستین جرأت نمیکند کلمهای علیه مادر به زبان آورد. در جایی با نفرین به خود که برای شیر مادر گریه میکرده مینویسد: «چه کسی میتواند گناهانی را که در نوزادی مرتکب آن شدم دوباره به یاد من آورد؟ و در جایی دیگر بدون طعنه، درباره عدم علاقهاش به فراگیری دروسِ مدرسه مینویسد: «به راستی گناهکار بزرگی بودم.»
بعدها در دوران نوجوانی، واقعا از راه راست منحرف میشود و به همراه همکلاسیهای نابابش میوههای یک درخت گلابی را میدزدند. یک فصل تمام از کتاب اعترافات به پیامد این شرارت شرمآور اختصاص یافته که در آن اگوستین بیمحابا لعن و نفرین نثار شخصیت ناپاک خودش میکند: «هبوط روحی ناپاک و ملعون که از سریر ملکوت آسمان به ژرفای بیکران مُغاک رانده شده...». شش فصل دیگر از کتاب بر همین منوال ادامه مییابد و در انتها مینویسد: «آیا کسی هست تا گِرِهی از این کلافِ سر در گُم بگشاید؟ من از نگاه کردن به چنین کراهتی در وجودم و یا حتی از فکر کردن به چنین عمل شنیعی بر خود میلرزم.» اما آیا این ردیف کردن معایب خود و انتقاد از آنها برای چیست؟ احتمالا خوانندهای با گرایشهای روانشناسانه، اشارات و کنایاتی نمادین در لابلای چنین جملاتی میبیند: «میوه را با تکانی از شاخه درخت به زمین انداختم.» اما چنین توضیحی تنها تعبیری سطحی و فاقد اطلاعات مفید خواهد بود. شاید تعبیر صحیحتر این باشد که در واقع این مادر است که در اینجا نقشِ آدمِ بدنهادِ نمایش را به عهده دارد.»
حجم
۶۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۶۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه