دانلود و خرید کتاب گفتمش آن مثنوی تاخیر شد همایون کاتوزیان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب گفتمش آن مثنوی تاخیر شد اثر همایون کاتوزیان

کتاب گفتمش آن مثنوی تاخیر شد

انتشارات:نشر مرکز
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب گفتمش آن مثنوی تاخیر شد

کتاب گفتمش آن مثنوی تاخیر شد مجموعه‌شعری سرودهٔ همایون کاتوزیان است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب گفتمش آن مثنوی تاخیر شد

گفتمش آن مثنوی تاخیر شد نام دفتر شعری است از همایون کاتوزیان. اگرچه کاتوزیان کمتر به عنوان شاعر شناخته شده، اما از او پیش تر هم دفتر شعر دیگری با نام «خشت خام» منتشر شده بود. دفتر شعر جدید کاتوزیان هم شامل شعرهای سپید و نیمایی است هم شعرهایی در قالب‌های کلاسیک شعر فارسی مثل غزل. کاتوزیان در یادداشت ابتدای کتاب با عنوان «یاد باد از نجد و از یاران نجد»، نقبی به خاطراتش درباره شعر و شاعری زده و تاکید کرده که شعرسرودنش هیچ گاه به قصد شاعرشدن نبوده، اگرچه از کودکی به این کار پرداخته: «از هشت سالگی شعر گفته‌ام. و نخستین قطعه‌ای را که گفتم خوب به یاد دارم. در سال ١٣٢٩ مبارزه برای ملی کردن نفت سخت بالا گرفته بود و مصدق در مجلس شانزدهم رهبری اقلیت را که عضو جبهه ملی بودند در دست داشت و از جمله یاران نزدیک به او دکتر علی شایگان و مهندس کاظم حسیبی بودند (که این دومی هنوز نماینده مجلس نشده بود). قطعه‌ای که من گفتم تحت تاثیر آن جو سیاسی-اجتماعی بود. به‌هرحال بعدها آنچه را که تا ١٨سالگی سروده بودم شستم و بر باد دادم، چنان که تقریبا حتی یک بیت از آن را -سوای آن شاهکار کودکی- به خاطر ندارم. اما در اواسط سال ٣٩ که هنوز ١٨سالم نشده بود به محفل خلیل ملکی راه یافتم و با آدم های عزیزی آشنا شدم و از میان روشنفکران جوان آن‌ها به ویژه با منوچهر صفا، ضیاء صدقی، هرمز همایون پور، داریوش آشوری و سیروس طاهباز باب دوستی و نقل و گفت وگو را باز کردم... .»

خواندن کتاب گفتمش آن مثنوی تاخیر شد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران شعر معاصر فارسی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره محمدعلی همایون کاتوزیان

محمدعلی همایون کاتوزیان ۲۶ آبان ۱۳۲۱ در تهران به دنیا آمد. در ایران او را به نام همایون کاتوزیان و در خارج از ایران با نام «هما کاتوزیان» نیز می‌شناسند. او اقتصاددان، تاریخ‌نگار، کاوشگر علوم سیاسی و منتقد ادبی است. زمینهٔ تحقیق موردعلاقهٔ او مسائل مربوط به ایران است. تحصیلات رسمی دانشگاهی کاتوزیان در اقتصاد و جامعه‌شناسی است. او به‌طور هم‌زمان مطالعاتش را در زمینهٔ تاریخ و ادبیات ایران تا سطح پیشرفتهٔ آکادمیک ادامه داده است. نتایج این مطالعات را می‌توان در تنوع آثار چاپ‌شده از او دید. او تاکنون بیش از ۷ کتاب در زمینهٔ تاریخ و ادبیات ایران به زبان انگلیسی به چاپ رسانده است.

محمدعلی همایون کاتوزیان نسبت به اروپامحوری در تاریخ‌نگاری ایرانی انتقاد داشته و نشریه‌ای نیز تحت‌عنوان «نظریهٔ کوتاه‌مدت‌بودن جامعهٔ ایران» ارائه کرده است.

برخی از کتاب‌ها او به قرار زیر هستند:

«سعدی، شاعر عشق و زندگی»، «جمالزاده و ادبیات او»، «گفت‌وگو درباره عقلانیت و نوگرایی»، «هشت مقاله در تاریخ و ادب معاصر»، «صادق هدایت و مرگ نویسنده»، «نقدی بر بوف کور هدایت» و «مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران».

بخشی از کتاب گفتمش آن مثنوی تاخیر شد

«کی زندگی آغاز می‌شود

در کدام لحظه

در کجا؟

و کی به آخر می‌رسد؟

از یک تاریکخانه به یک تاریکخانه؟

یا در این نقش‌های عَجَب

که بر در و دیوار وجود

می‌بینی؟

«زندگی شاید

یک خیابان دراز است...

ریسمانی‌ست...

طفلی است...

لحظهٔ مسدودی‌ست...»

(به قول آن زن)

ولی کی آغاز می‌شود

و کی به آخر می‌رسد؟

نمی‌دانم.

ولی زندگی من

هرگز آغاز نشد

و هرگز به انجام نخواهد رسید

مثل رؤیا

که نه آغازی دارد

نه انجامی

مثل ابرهایی

که از یک جا می‌آیند

و به یک جا می‌روند

و گاهی می‌بارند

و در زمین فرو می‌روند

مثل عشق

که در دلم نشست

و هرگز بیرون نرفت

(با همهٔ ناکامی‌ها

با همهٔ نامردمی‌ها)

من نیآمده‌ام

و نمی‌روم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۵)
خفتی به خوابگاه زمان گاهی رنجی دراز و خندهٔ گهگاهی خفتی شبی بلند و نخفتت هیچ چشمی که باز شد به سحرگاهی سالت چو برق رفت و چو باد آمد روز و شبت به صبح و شبانگاهی اشکی نماندت که رود اشکی آهی نماندت که کشد آهی همره نداشتی به رهی هموار بیراهه بود راه و نه همراهی اغلب فسانه‌ای که چو افسونی گاهی الهه‌ای که چو اللّهی وز آنچه رفت و بود نبود آخر از آنچه هست و نیست پَرِ کاهی وز آنچه ماند نیز نمی‌ماند یکسان چه از گدایی و از شاهی
mobina
در ژرف دلم سکوت جاری‌ست ساز دلم از نواز رَسته‌ست آهنگ «گلوریا»ست در گوش، وَر دیده زِ دیده‌ات گسسته‌ست گویی تو برون و من درونم درهای اطاق جُمله بسته‌ست
mobina
مرا که زادهٔ قهر زمان خویشتنم زمانه همچو سپندان به فرق مجمر زد شراب ساخت ز خون دلم به نامردی به خون بیگنه من شبانه ساغر زد هزار کوکب اقبال زیر فرمان داشت به فرق بخت من اما سیاه اختر زد
mobina
من و زندان تو و دست به دستِ هوسی‌ست هر کسی را سَرِ چیزّی و تمنّای کسی‌ست ما به غیر از تو نداریم تمنّای دگر من ندیدم به کمالِ تو در آئینهٔ وهم مجلسی همچو مجال تو در آئینهٔ وهم
mobina
بودن دَمی میان دو نابود است که نیمِ آن به خفتن و خوردن نابود می‌شود. او زنده است تا با چراغِ نیم نَفَس عمر با این حباب کوته و آن بادِ سهمگین راهی برون ز وادی تاریکی در رهگذارِ باد حوادث جست‌وجو کند. شاید خیال مبهم و گُنگی‌ست شاید چراغ مردهٔ روحش از روغن کمال تا آخرین دقیقه تهی مانَد. شاید! امّا، آیا جدالِ او با دست‌های مرتعش اُمید خود علّتی برای وجودش نیست؟
mobina

حجم

۵۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۵۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان