دانلود و خرید کتاب داستان من و شعر نزار قبانی ترجمه غلامحسین یوسفی
تصویر جلد کتاب داستان من  و شعر

کتاب داستان من و شعر

نویسنده:نزار قبانی
انتشارات:انتشارات توس
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب داستان من و شعر

کتاب داستان من و شعر نوشتهٔ نزار قبانی و ترجمهٔ غلامحسین یوسفی و یوسف حسین بکار است و انتشارات توس آن را منتشر کرده است. داستان من و شعر زندگی‌نامهٔ شاعر بزرگ عرب، نزار قبانی است.

درباره کتاب داستان من و شعر

داستان من و شعر داستان زندگی پرفراز و نشیب نزار قبانی از زبان خودش است. در این کتاب می‌خوانیم که نزار قبانی از روزگارِ دانش‌آموزی به فرهنگ و ادبیات فرانسوی معرفت پیدا کرد. بعد، طی بیست و یک سال کار در وزارت امور خارجه سوریه در بسیاری از نقاط جهان اقامت گزید. چند زبان عمدهٔ غربی را آموخت و در آثار ادبی آنها غور نمود. از فرهنگِ هر قوم بهره‌ها گرفت و فکر و دیدش وسعت یافت. اما با همهٔ برخورداری از معارف و ادبیات غرب، شرقی و عرب باقی ماند و این نکته‌ای است باریک که شاعر و هنرمند باید از رگ و ریشه به منش و فرهنگ و مرز و بوم خویش پیوسته بماند تا آثارش اصالتی داشته باشد. همهٔ کسانی که در اشعار قبانی تأمل کرده‌اند به همین نتیجه رسیده‌اند که او در شعر و عشق و روحیاتِ خویش دمشقی‌ای راستین و شاعری عرب است نه غرب‌زده از این‌رو از موطن خویش چنین عاشقانه سخن می‌گوید و یا شاعران و هنرمندانی که اندیشه و عواطف و دیدِ شاعرانه خود را از مکتب‌های غرب به عاریه می‌گیرند، در نظر او به شکل سن‌ژون پرس، شاعر فرانسوی جلوه می‌کنند، با چهره و دهان و زبان عربی که در یکی از محلات بیروت به‌سر می‌برد! یعنی با مردمِ خویش بیگانه‌اند.

نزار قبانی شاعر بلندآوازهٔ معاصر عرب، برای بسیاری از خوانندگان ناشناخته نیست. به‌خصوص که بیش از ۴۰ سال است اشعار وی طبع و نشر می‌شود و مجموعه‌های متعددی از او انتشار یافته و در ادبیات امروزِ عربی در شعرِ عاشقانه شهرت فراوان کسب کرده است. به‌علاوه برخی از آثارِ او به زبان فارسی نیز ترجمه شده؛ از سوی دیگر کتاب حاضر خود حسب‌حالِ اوست. برای شناخت این شاعر بزرگ، خواندن حسب حال او بسیار راهگشاست.

خواندن کتاب داستان من و شعر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران شاعر بزرگ زن و عشق، نزار قبانی پیشکش می‌کنیم.

درباره نزار قبانی

نزار قبانی را می‌توان پرنفوذترین شاعر عرب و از سرآمدان ادبیات ملل دانست. او از معدود شاعران عرب‌زبانی است که از هویتی مستقل در ادبیات جهان برخوردار بوده و اشعارش به زبان‌های مختلف ترجمه شده ‌است. قبانی، به اعتقاد بسیاری از منتقدان و صاحب‌نظران شعر عرب، چه از نظر فرم و چه از نظر محتوای شعری، یکی از پدیده‌های شعر نو به شمار می‌رود.

اشعار نزار قبانی اغلب ساده و روان هستند؛ تا جایی که گاهی از سوی منتقدان به دلیل سادگیِ بیش‌ازاندازه مورد نقد قرار می‌گیرند. او در پاسخ به این انتقادات، زبان ساده‌ٔ شعر خود را عاملی می‌داند که توانسته شعر خواندن را از طبقه‌ٔ مرفه و تحصیلکرده به آحاد جامعه تسری دهد و زمینه‌ٔ لذت‌بردن از شعر را برای همگان فراهم ‌آورد. ازآن‌جایی‌که اشعار قبانی غالباً مربوط به عشق زمینی است، او را «شاعر زن و عشق» لقب داده‌اند؛ با این حال، توانایی او را در سرودن اشعار سیاسی-اجتماعی نیز نمی‌توان نادیده گرفت.

نزار قبانی در ۲۱ مارس سال ۱۹۲۳ در شهر دمشق، پایتخت سوریه، چشم به جهان گشود. نزار دومین فرزند از یک خانواده‌ٔ پرجمعیت، با پدری فلسطینی‌الاصل و مادری سوری بود. او که تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه‌ٔ ملی علمی دمشق گذرانده بود، پس از کسب گواهی‌نامه‌ٔ اول ادبی آن مدرسه در سن هجده‌سالگی، تحصیلات خود را در رشته‌ٔ حقوق دانشگاه دمشق آغاز کرد و با این‌که علاقه چندانی به رشته‌ٔ حقوق نداشت، اما به‌ناچار آن را با اخذ درجه‌ٔ کارشناسی به پایان رساند. او درباره‌ٔ این موضوع گفته است: «کتاب‌های قوانین رومی و بین‌المللی و اساسی و اقتصاد سیاسی، مانند دیوارهایی از سرب بر سینه‌ام قرار داشت. مواد قانون را مثل کسی که از ناگزیری قرصی را می‌بلعد به حافظه می‌سپردم. آن‌چه می‌خواندم مرا جذب نمی‌کرد. در خلال دروس، نخستین اشعارم را با مداد بر حاشیه‌ٔ کتاب‌های قانون می‌نوشتم؛ مثلا شعر «نهداک» را بر حاشیه‌ٔ کتاب شریعت نوشتم و در پایان سال که این درس را امتحان می‌دادم، نمره‌ٔ من از بدترین نمرات بود».

قبانی پس از اتمام تحصیلات، به جای پرداختن به حرفه‌ٔ وکالت، برآن شد تا به هیأت دیپلماتیک سفارت سوریه در قاهره بپیوندد و در پی این تصمیم، چندین سال در سفارتخانه‌ها‌ی کشورش در ترکیه، انگلیس، لبنان و اسپانیا مشغول به کار شد. او زمانی که در لندن بود انگلیسی را آموخت و بعدها در مادرید -که محل مأموریتش بود- با زبان اسپانیایی آشنا شد. نزار قبانی در کتاب «داستان من و شعر» درباره‌ٔ این تجربه‌ می‌نویسد: «از دمشق دور افتادم. زبان‌های دیگری آموختم؛ اما الفبای دمشقی‌ام چسبیده به انگشتان، گلو و جامه‌هایم. همان کودکی ماندم که آن‌چه در باغچه‌های دمشق از نعناع، نیلوفر و نسترن بود، هنوز در کیف‌دستی خود دارد. در هر مهمان‌خانه‌ٔ جهان که رفتم دمشق را با خود بردم و با او روی یک تخت خوابیدم».

او که شعر گفتن را از سن شانزده‌سالگی آغاز کرده بود، در تمام این سال‌ها، هم‌زمان با انجام امور سیاسی، به سرودن شعر نیز می‌پرداخت؛ تا جایی که در سال ۱۹۶۶ و در سن چهل‌وسه سالگی، پس از بیست سال خدمت در دستگاه دیپلماسی سوریه، تصمیم گرفت میان سیاست و شعر یکی را برگزیند؛ پس جانب شعر را گرفت و از کلیه‌ٔ سمت‌های سیاسی‌اش استعفا داد. اولین ماحصل این انتخاب، انتشار دیوان شعر «قالت لی سمراء» (دختر سبزه‌رو به من گفت) بود که با استقبال گسترده‌ٔ مردم مواجه شد و او را در ادامه‌ٔ مسیری که برگزیده بود مصمم‌تر ساخت.»

بخشی از کتاب داستان من و شعر

«من می‌خواهم داستان خویش را با شعر، پیش از آن که دیگری بنویسد، خود به قلم آورم. می‌خواهم با دست خویش چهره‌ام را ترسیم کنم چون هیچ‌کس نمی‌تواند آن را بهتر از من بکشد. می‌خواهم پیش از آن که منتقدان مرا با مقراض نقد ببُرند و به میل خویش برهم بدوزند و قبل از آن‌که دوباره مرا بیافرینند، خود از روحم پرده برگیرم.

سه چهارم شاعران جهان- از ویرژیل گرفته تا شکسپیر و دانته و متنبّی - از اختراعات منتقدان یا لااقل زاییده صنعت و آرایشگری ایشانند. بدبختانه شاعران قدیم دفتر خاطرات نداشتند. اما من چنین دفتری دارم و این کتاب دفتر خاطرات من است و در آن جزئیات سفر خود را در بیشه‌های شعر ثبت کرده‌ام.

چون نمی‌خواهم به اتاق عمل جراحی وارد شوم و بدنم را در اختیار قیچی‌های ناقدان بگذارم، تصمیم گرفتم به شکل طبیعی و با چهره حقیقی خویش بر صحنه ظاهر گردم و بی‌واسطه و بدون آگهی‌های دیواری و باجه‌های بلیت‌فروشی با مردم روبرو شوم.

تصمیم گرفتم از کمک مترجمان و راهنمایان بی‌نیاز باشم و در شهرِ شعر تنها گردش کنم. زیرا من خود همیشه صدایی دارم و از هرگونه نوار ضبط صوت بی‌نیازم.

*

هیچ‌کس نمی‌تواند بیش از خودم زبان حال من باشد... شعر گیاهی درونی است از نوع گیاهان بالارونده که انبوه می‌گردد و در تاریکی درون زاده می‌شود. بیشه‌ای نی‌زارست که کسی از چگونگی آن آگاه نیست مگر آن کسی که مراقب بوده درخت‌ها در داخل بیشه چگونه یکایک رشد می‌کرده است.

از این بیشه و کشتزار درونی‌ام، در این کتاب سخن خواهم گفت. بعضی از درختان و برخی از برگ‌ها و نیز نام گنجشکانی را که از بیشه رد شده یا در آن لانه کرده‌اند، شاید فراموش کرده باشم ولی در حد امکان خواهم کوشید که بیشه را با همه ساقه‌های مرطوب و گل‌های وحشی و سوسک‌های خواننده‌اش به شما عرضه بدارم.

*

این کتاب، تاریخی به معنی علمی نخواهد بود. زیرا تاریخ، علمِ حوادثِ مرده است، حوادثی که از فعل و انفعال باز ایستاده.

و نیز این کتاب بحثی از نوع زمین‌شناسی درباره ماده اشعارِ من و خاک و ترکیب آن نخواهد بود. شعر، ظرفی رومی یا فینیقی و سفالین نیست که وظیفه ما با خواندن کتیبه نقرشده بر آن پایان پذیرد. ماده‌ای پایان یافته یا زمانی مرده نیست بلکه پلی است که بر همه زمان‌ها امتداد می‌یابد.

«هملت» فقط به عصر الیزابت اختصاص ندارد بلکه سایه آن بر همه اعصار گسترده است و «آزادی» اثرِ پُل الوار تنها آزادی فرانسویان نیست...

متنبّی، کسی که به تنهایی در یک کفه ترازو قرار می‌گیرد و زمان یکسر در کفه دیگر، به نظر من مردی است که نه تابعیتی دارد و نه گذرنامه‌ای، مردی که مافوقِ همه اعصار قرار دارد.

سیف‌الدوله حادثه‌ای تاریخی است و فناپذیر اما متنبّی حادثه‌ای شعری است بیرون از سلطه فنا. اگر سیف‌الدوله حمدانی تا امروز هنوز در خاطره ما زنده است، بی‌شک قصاید متنبی درباره وی، تنفس‌اش را ممکن ساخته است.»

معرفی نویسنده
عکس نزار قبانی
نزار قبانی
سوریه‌ای | تولد ۱۹۲۳ - درگذشت ۱۹۹۸

نزار قبانی در ۲۱ مارس سال ۱۹۲۳ در شهر دمشق، پایتخت سوریه، چشم به جهان گشود. نزار دومین فرزند از یک خانواده‌ی پرجمعیت، با پدری فلسطینی‌الاصل و مادری سوری بود. او که تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه‌ی ملی علمی دمشق گذرانده بود، پس از کسب گواهی‌نامه‌ی اول ادبی آن مدرسه در سن هجده ‌سالگی، تحصیلات خود را در رشته‌ی حقوق دانشگاه دمشق آغاز کرد و با این‌که علاقه چندانی به رشته‌ی حقوق نداشت، اما به‌ناچار آن را با اخذ درجه‌ی کارشناسی به پایان رساند. او پس از اتمام تحصیلات، به جای پرداختن به حرفه‌ی وکالت، برآن شد تا به هیأت دیپلماتیک سفارت سوریه در قاهره بپیوندد و در پی این تصمیم، چندین سال در سفارتخانه‌ها‌ی کشورش در ترکیه، انگلیس، لبنان و اسپانیا مشغول به کار شد. 

مسلم عباسپور
۱۴۰۱/۰۴/۳۰

بشدت جذاب و شاعرانه ست این زندگینامه. ینی از عمیق ترین و شیرین ترین زندگی نامه هاییه که خوندم. نزار قبانی خوب بلده با کلمات معماری کنه. با جملات برقصه و با بندها خودش رو در آینه ذوق ما زیبا کنه. ترجمه هم

- بیشتر
علی احمدپور
۱۴۰۳/۰۱/۰۱

برای شعارا و دوستداران شعر تجربه جالبی دارد

همه چیزهایی که در جنگ شکست برمی‌دارد، قابل جبران است. هواپیماها، تانک‌ها، رادارها و اتومبیل‌های سربازبر جبران می‌گردد. تنها دلِ شکسته است که ترمیم و به‌هم پیوستن آن ممکن نیست. فقط قلب است که نمی‌توان وصله‌اش کرد.
علی احمدپور
من از ملّتی هستم که شعر را تنفس می‌کند و موی خود را با آن شانه می‌زند و شعر را بر تن می‌کند. در میان ما همه نوزادان وقتی به‌دنیا می‌آیند در شیرشان چربی شعرست. همه جوانان کشور من نخستین نامه‌های عاشقانه خویش را به شعر می‌نویسند... و همه مردگان در وطن من، زیر سنگی مرمرین می‌خسبند که بر آن دو بیت شعر نوشته شده است.
طلا در مس
ادبیات گُلی نیست که بر سینه جامه‌مان بزنیم بلکه صلیبی از دشواری‌هاست که آن را بر دوش می‌کشیم.
مسلم عباسپور
من از ملّتی هستم که شعر را تنفس می‌کند و موی خود را با آن شانه می‌زند و شعر را بر تن می‌کند. در میان ما همه نوزادان وقتی به‌دنیا می‌آیند در شیرشان چربی شعرست.
مسلم عباسپور
من همیشه ایمان داشته‌ام که کار ادب از جمله عبادات است و آیین و مراسم و پاکیزگی خاصی دارد و فهم این نکته از برای من دشوار بوده است که چگونه ممکن است ادب حقیقی و اصیل از نی‌پیچ قلیان‌ها و تق‌تق تخته‌نرد پدید آید!
لیلا
شعبده‌باز می‌تواند از جعبه خود ده‌ها جوجه و دستمال‌های رنگین بیرون آورد اما از بیرون آوردن حتی یک دانته، یک لورکا و یک مایاکوفسکیعاجزست. ادبیات از رحِم شکیبایی و زحمت و رنج و غم زاده می‌شود.
مسلم عباسپور

حجم

۱۸۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۱۸۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان