دانلود و خرید کتاب سلوک شعر (نقد و تئوری شعر) محمود فلکی
تصویر جلد کتاب سلوک شعر (نقد و تئوری شعر)

کتاب سلوک شعر (نقد و تئوری شعر)

نویسنده:محمود فلکی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سلوک شعر (نقد و تئوری شعر)

«سلوک شعر (نقد وتئوری شعر)» اثری از محمود فلکی (-۱۳۳۰) است. این کتاب همان‌گونه که از نامش پیداست به چگونگی نقد شعر و مباحثی در ارتباط با چیستی شعر و نقش زبان و خیال و الهام و ... در سرایش می‌پردازد و شیوه سرایش شاعران صاحب‌سبک ایرانی و اندیشه و جهان‌بینی حاکم بر افکار و اشعار آنها را بیان می‌کند. درواقع این اثر به شما می‌آموزد که چگونه شعر، به ویژه شعر پارسی را درک و نقد کنید. در بخشی از این اثر می‌خوانید: نکتهٔ مهمی که در پیوند زبان با شعر اهمیت دارد این است که «شعر» تا پیش از پدیداری آن در قالب زبان، یعنی در آن سوی واقعیت زبانی، وجود دارد، که می‌توان آن را «شعر ناب» نامید. پس شعر ناب، شعری است که هنوز به گفته یا نوشته در نیامده است. و آن‌ها که از شعر ناب سخن می‌گویند یا مدعی آفرینش شعر ناب هستند، تنها سایه یا جاپای شعر را می‌بینند و آن را شعر ناب تصور می‌کنند. زیرا چیزی که گفته یا نوشته‌شده باشد، به‌خاطر محدودیت زبان، به‌محض پدیداری آن چیز در هیئت زبان (شعر)، رنگ اصیل و ناب خود را می‌بازد. یعنی زبان، توانِ گفتنِ کامل آنچه را که خارج از ارادهٔ زبان وجود دارد، ندارد. شعری که گفته یا نوشته می‌شود، سایهٔ ارادیِ زبان است؛ یعنی شعرِ گفته یا نوشته‌شده، چیزی است که از طریق ارادهٔ زبان اداره یا هدایت می‌شود. زبان در انتقال شعر، امانت‌دار خوبی نیست، یا توانایی لازم را در انتقال ندارد، چرا که در بیان هستیِ ناشناخته‌ای که حس می‌شود، می‌تواند ناقص عمل کند. فاصلهٔ بینهست ذهنیِ شعر(فراسوی واقعیت زبانی) وهستِ عینی شعر (در سوی واقعیت زبانی) هیچ‌گاه کاملن پُر نمی‌شود. البته قرار است زبان این فاصله را پُر کند، یا بگویم، خود زبان همچون گوهر شعر باشد که حذف فاصله می‌کند، ولی زبان تنها سایهٔ هستِ ذهنیِ شعر را در شکل عینی آن نشان می‌دهد. مثل خواب، که تنها پایانه یا گرته‌ای از آن در بیداری می‌ماند. شعر، «خواب» (رؤیای در خواب) است، زبان، «بیداری»؛ و بیداری هیچ‌گاه نمی‌تواند همهٔ خواب را زندگی کند.
plato
۱۳۹۷/۰۵/۲۹

عالی بود و مفصل.یکم حوصله و زمان میخواد ولی ارزششو داره.مناسب ترین اسم برای کتاب سلوک شعر بود.روند تکامل ارزشی فکر و شعر

cup
۱۳۹۸/۰۷/۰۹

بسیار عالی و در بسیاری موارد عمیق. به شخصه مقاله شعر چیست و شاملو و ترانک ... رو خیلی دوست داشتم. شعر چیست خیلی عمیق و دقیق بود. خوب جمع بندی شده و تازه بعد از این نگاه خواننده به

- بیشتر
نیکو
۱۳۹۶/۱۱/۲۴

یکی از بهترین کتاب هایی بود که در زمینه نقد شعر خوندم. منتظر کتاب های خوبی مثل این از انتشارات تون هستم😊

AMIRH
۱۴۰۰/۱۰/۱۰

قطعا کتاب خوبیه و خوندنش مفید ... ولی خب راجب خیلی از عقایدی ک بیان میکنه و معمولا ساختگرایی رو زیر سوال می بره ‌... حتی من بی سوادم میتونم دفاع کنم ... منی ک ی ذره ساختگرایی بلدم ... پس در کنار

- بیشتر
sina.zahed
۱۳۹۸/۰۷/۲۸

من نسخه چاپی کتاب رو هدیه گرفتم. دو نسخه هم هدیه دادم. جالبه که نسخه الکترونیکیش هم هست. خیلی مقالات روشنگری داره.

بسیاری از چیزها یا پدیده‌ها، وقتی به گفته یا نوشته درمی‌آیند، بخشی از آن‌ها یا همه‌اش در بین راهِ انتقال از طریق زبان، گم یا حذف می‌شود.
plato
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند
plato
برای شناخت هستی، ابزاری یا عنصری جز زبان وجود ندارد
plato
اما شاعر به خودآگاه یا شعور مجهز است و آن لحظه‌های بروزِ ناهشیاری یا بیداریِ درونهٔ جان را با دانستگیِ خود انسجام می‌دهد.
زینب آذرگشب
در آسمان درها نهی، در آدمی پرها نهی صد شور در سرها نهی، ای خلق سرگردان تو
plato
«تنها صداست که می‌ماند.»
plato
من به زیباییِ بی‌علم خریدار نیم حُسن مفروش دگر با من و کردار بیار! عاشقان خط‌وخال تو بدآموزانند دیگر این طایفه را راه مده بر دربار اندر این دور تمدن صنما، لایق نیست دلبری چون تو ز آرایش دانش به کنار ننگ باشد که تو در پرده و خلقی آزاد شرم باشد که تو در خواب و جهانی بیدار
plato
طی مکان ببین و زمان در “سلوک شعر” کاین طفل یک‌شبه ره صدساله می‌رود
plato
نگر تا حلقهٔ اقبالِ ناممکن نجنبانی
plato
من آفتاب را باور دارم من دریا را باور دارم و چشم‌های تو سرچشمهٔ دریاهاست
plato
وقتی شاعر کهن از محبوب یا معشوق سخن می‌گوید، چهرهٔ مرد و زنِ بخشندهٔ لذت، یکی است؛ چرا که موقعیت یا شأن انسانیِ زن مطرح نیست. زن نیز مانند مغبچه، شراب، گل، چمن و... وسیله‌ای است برای کامل‌شدن لذت لحظه‌ای شاعر.
plato
منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن از نیِ کلک، همه قند و شکر می‌بارم
plato
اصولن اگر بخواهیم برای شعر هدفی قائل باشیم، باید بگویم که هدف شعر، خود شعر است. همان‌گونه که هدف زندگی، خود زندگی است
karen
شعر را به‌زور نمی‌شود سر هم کرد. البته می‌شود این کار را کرد، ولی دراین‌صورت، دیگر شعر نیست، شعار یا مقاله‌ای موزون یا ناموزون و یا اجتهاد خواهد بود.
شلاله
«راست می‌گوید آن حیوانک می‌دهند از پس این پرده که هست، پرده‌داران سحر، روشنی دست بدست زن تو چشم براه است هنوز مانلی تند برو صبح شده است!»
plato
درعین‌حال باید گفت که این یار، همیشه زن نیست، مغبچه یا پسر نوجوان خوشرویی است که لذت‌جویی را کامل می‌کند.
plato
نخست اینکه معیار خوبی، فرمانبری است. پس باید فرمانده‌ای باشد که زن از آن فرمانبری کند. و فرمانده کسی جز شوهر، پدر و یا به‌طور کلی «مرد» نیست. پس زن در رده‌ای پایین‌تر به‌عنوان فرمانبَر عمل می‌کند. پس اگر فرمانبر از فرمان سرپیچی کرد، باید تنبیه شود. یعنی اگر زنی اعتراض کرد (به نابسامانی یا هر مشکلی)، یعنی بانگ او در خانه بلند شد و یا اگر خواست به کوچک‌ترین حق خود (مثل حرف‌زدن با دیگری و یا از خانه بیرون‌رفتن) دست یابد، همهٔ این‌ها نشانهٔ نافرمانبری و مستوجب تنبیه است
plato
چه نغز آمد این یک سخن زان دو تن که بودند سرگشته از دست زن یکی گفت کس را زنِ بد مباد دگر گفت زن در جهان خود مباد
plato
در خرّمی بر سرایی ببند که بانگ زن از وی برآید بلند چو زن راه بازار گیرد بزن! وگرنه تو در خانه بنشین چو زن
plato
یا شعر نظامی گنجوی که در آن هر کجا قتلی روی می‌دهد، دخالت زن را حتمی می‌داند
plato

حجم

۲۳۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۲۳۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۱۲,۵۰۰
تومان