دانلود و خرید کتاب شوق گفت و گو حسن قاضی‌مرادی
تصویر جلد کتاب شوق گفت و گو

کتاب شوق گفت و گو

معرفی کتاب شوق گفت و گو

کتاب شوق گفت و گو نوشتهٔ حسن قاضی‌مرادی به گستردگی فرهنگ تک‌گویی در میان ایرانیان می‌پردازد. این کتاب را انتشارات اختران منتشر کرده است.

هدف اصلی کتاب شوق گفت و گو، آشنایی اولیه با فرهنگ گفت‌وگو و برخی موانع در مسیر تقویت این فرهنگ در هویت فرهنگی‌ ما است. هدف این است که این آشنایی انگیزه‌ای برای تلاش در جهت گسترانیدن فرهنگ گفت‌وگو در جامعه‌ باشد.

درباره کتاب شوق گفت و گو

گفت‌وگو ارتباط گفتاری خاصی در نظر گرفته می‌شود که از دیگر ارتباط‌ها ــ مانند تک‌گویی، مشاجره، مناظره، مذاکره، بحث، گپ و... ــ متمایز است. گفت‌وگو در معنای عام آن، یعنی سخن‌گفتن با دیگری، به قدمت ارتباط گفتاری است. تک‌گویی شکل دیگری از زبان است. تک‌گویی دیرینه‌ترین جلوهٔ بیان «خود» در مراودهٔ کلامی است. هر فرد، در آغاز، حضور خود را در جهان با تک‌گویی بیان می‌کند. انسان «من بودن» را تک‌گویانه اعلام می‌کند. تک‌گویی را می‌توان با «خود - بیانگری» شناخت.

در فصل اول کتاب، با تمایز گذاشتن به دو معنای عام و خاص تک‌گویی، هدف و مهم‌ترین ویژگی‌های آن بیان می‌شود. در ادامه نویسنده، به این نکته تأکید می‌کند که تک‌گویی در همین معنای خاص فقط رابطهٔ یک‌سویه‌ای نیست که تک‌گو به مخاطبش تحمیل کند؛ بلکه ارتباط گفتاری دیگری نیز هست که در آن، دو یا چند نفر با یکدیگر صحبت می‌کنند، اما هریک وقتی صحبت می‌کند در مقام تک‌گو قرار می‌گیرد و نظر خود را به دیگران تحمیل می‌کند. این تک‌گویی دوسویه «مشاجره» معرفی می‌شود. در ادامه، ویژگی‌های اصلی مشاجره بیان می‌شود. 

نویسنده در فصل دوم به بیان این نظر می‌پردازد که در تاریخ فرهنگ ما تک‌گویی، در معنای خاص آن، گستردگی بسیار دارد. در پنج بخش این فصل جلوه‌هایی از تک‌گویی را در فرهنگ دینی، فرهنگ سیاسی، فرهنگ اجتماعی، فرهنگ عرفانی و فرهنگ ادبی‌مان در جامعهٔ سنتی و جامعهٔ در حال گذار معاصر بررسی کرده‌ است. تک‌گویی در معنای خاص را از جمله به این دلیل در قلمرو فرهنگ بررسی می‌کند که فرهنگ حوزهٔ تفاوت انسان‌ها است و همین تفاوت‌ها زمینه‌ساز ارتباط‌های گفتاری گوناگونی است که بر کل مناسبات اجتماعی تأثیر می‌گذارد.

در فصل سوم، به نظریهٔ گفت‌وگو در معنای خاص آن پرداخته‌ شده است. از میان دو دسته نظریه‌های توصیفی و هنجاری گفت‌وگو، بر اساس نظریهٔ هنجاری دیوید بوهم تعریف، هدف، پیش‌نیازها، اصول نظری و مؤلفه‌های عملی آن و نیز نقش‌های گفت‌وگو کنندگان را ارائه شده و به‌منظور تبیین آشکارتر پنج اصل نظری و مؤلفهٔ عملی گفت‌وگو، پنج اصل نظری و مؤلفهٔ عملی ارتباط گفتاری ضد گفت‌وگویانه را نیز شرح می‌دهد. گفتاری با عنوان «گفت‌وگو، دموکراسی‌سازی و عشق» پایان‌بخش کتاب شوق گفت و گو است.

خواندن کتاب شوق گفت و گو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره حسن قاضی مرادی

حسن قاضی‌مرادی در سال ۱۳۳۲ در تهران به دنیا آمد. وی پژوهش‌گرِ حوزهٔ جامعه‌شناسی و مترجم است.

پژوهش‌های قاضی مرادی، عمدتاً، در حوزهٔ روان‌شناسی اجتماعی مردم ایران و تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران بوده است.

عنوان برخی از کتاب‌های حسن قاضی‌مرادی عبارت است از:

«در پیرامون خودمداری ایرانیان: رساله‌ای در روانشناسی اجتماعی مردم ایران»، «استبداد در ایران»، «ملکم‌خان: نظریه‌پرداز نوسازی سیاسی در عصر مشروطه»، «پویایی نقد»، «در ستایش شرم: جامعه‌شناسی حس شرم در ایران» و «تأملی بر عقب‌ماندگی ما: نگاهی به کتاب دیباچه‌ای بر انحطاط ایران نوشته دکتر جواد طباطبایی».

بخشی از کتاب شوق گفت و گو

«در توضیح تک‌گویی در معنای عام آن می‌توان گفت که در آغاز، انسان با جهان در مقام "من" ــ منِ یکه و متمایز از دیگران ــ مواجه می‌شود و آنچه از این مواجهه می‌گوید تا حدود زیادی تک‌گویانه است. فرد در جهانی متکثر حضور دارد. اما در آغاز آن را در مقام یک عنصر "تک" درونی خود می‌کند. بنابراین، در بازگویی آن نیز تصویر مختص به خود یا تک‌گویانه‌ای ارائه می‌دهد. از این رو، ارتباط گفتاری فرد با تک‌گویی آغاز می‌شود و از این گزیری نیست.

با اجتماعی شدن هرچه بیشتر، فرد با شیوه‌های دیگر ارتباط گفتاری آشنا می‌شود. در عین حال، در حوزهٔ فردیت خویش ارتباط‌هایی با جهان دارد که بیان کردن آنها، باز هم، تک‌گویانه است. او به واسطهٔ این تک‌گویی، در معنای عام آن، با دیگران ارتباط می‌گیرد و خودانگیختگی‌اش را شکل می‌دهد و تداوم می‌بخشد.

اما محور و بنیان تک‌گویی در معنای عام آن، خودبیانگری است. وقتی فرد در ارتباط با موضوعی به ادراکی می‌رسد اگر بخواهد این ادراک را صرفاً بیان کند به تک‌گویی در معنای عام آن می‌پردازد. حتی وقتی که فرد در برابر دیگری خودبیانگرانه صحبت می‌کند، یعنی انتظار پاسخی از شنونده را ندارد، سخن او تک‌گویانه است. از این رو، حجم گسترده‌ای از صحبت ما با دیگران حامل خودبیانگری متقابل‌مان، یعنی بیان کردن خویشتن است. تک‌گویی در معنای عام آن، بخش مهمی از ارتباط گفتاری انسان‌ها را تشکیل می‌دهد و ممکن نیست جز این باشد.

اما تک‌گویی در معنای خاص آن بر محور خودتجویزگری شکل می‌گیرد. تک‌گویی در این معنای خاص به منظور ابلاغ، القا و یا تحمیل نظر و ارادهٔ تک‌گو به مخاطبانش است. این هدف از طریق دستکاری کردن، در کنترل گرفتن یا انقیاد ذهن مخاطب انجام می‌گیرد. چنین می‌شود تا او به پذیرش منفعلانهٔ نظر و ارادهٔ تک‌گو و، در نهایت، به پیروی از او تن دهد. القا، تجویز و تحمیل نظر و اراده برای این انجام می‌شود که مخاطب تک‌گو برای برآوردن خواست و نیاز او ترغیب شود.

با چنین هدفی آنچه دیگر در تک‌گویی تجویزگرانه اهمیت ندارد روشنگری و درک مشترک در مورد هر موضوعی است که از آن صحبت می‌شود. تک‌گو برای تحمیل نظر و اراده‌اش به مخاطب خود تصویری از موضوع ارائه می‌دهد که توجیه‌کننده و برانگیزندهٔ او برای پیروی کردن باشد. این امر ماهیت خودکامانه و زورگویانهٔ تک‌گویی را مشخص می‌کند.

میخائیل باختین در تبیین تک‌گویی در معنای خاص آن می‌نویسد:

گفتار تک‌گویانه، در حد افراطی‌اش، وجودی خارج از خودش را به عنوان آگاهی دیگر با حقوق و مسئولیت‌های برابر با خود، یک منِ دیگر با حقوق برابر (یعنی تو) انکار می‌کند.»

Hamed
۱۴۰۳/۰۳/۱۹

این کتاب فوق العادست و به طور کامل جامعه ما و فرهنگ ما رو به تصویر میکشه و دلایل پیشرفت نکردن جوامع رو به شکل جالبی مطرح میکنه

"نخوانده، استاد شدن" در "تربیت" فکری ما ایرانیان نقش پرجلوه‌ای دارد.
Hakime Zare
برای نمونه، سه حرفهٔ رفتگری، رانندگی و پزشکی با هم متفاوتند. ما به صِرف همین تفاوت به واسطهٔ نگرش عمودی به تفاوت‌ها، بی‌هیچ تأملی از نظر جایگاه اجتماعی، حرفهٔ طبابت را برتر از حرفهٔ رانندگی و این یک را برتر از حرفهٔ رفتگری در نظر می‌گیریم. اما نگاه افقی به این تفاوت‌های حرفه‌ای به هنجارهایی متکی است که مانع می‌شود یک حرفه صرفاً به عنوان حرفه در جایگاه بالاتر اجتماعی قرار گیرد. افرادی که به این حرفه‌ها مشغولند نیز در مراتب برتری/ مادونی قرار نمیگیرند. برای نمونه، نگاه افقی تا آنجا که هرسه حرفهٔ متفاوت رابرای جامعه ضروری می‌شمرد فعالیت شاغلان را مثلاً با هنجار مسئولیت‌پذیری می‌سنجد. در صورتی که مسئولیت‌پذیری خودانگیختهٔ افراد شاغل در این سه حرفه حدوداً برابر باشد ارزش و اعتبار شاغلان نیز، از این نقطه‌نظر، برابر است.
Hakime Zare
ما ایرانیان، کمتر، چنان دغدغه‌هایی داریم که شوق به آموختن را در ما برانگیزد. چه بسیار دغدغه‌های ما چنان کوچک و شخصی‌اند که در مواجهه با آنها نیازی به آموختن احساس نمی‌کنیم. پس پروایی نداریم که خود را عموماً همه چیزدان بنماییم. ما نخوانده استادیم. در ما این باور هوچیگرانه وجود دارد که، دست‌کم، در مورد خود و زندگی‌مان همه چیز را می‌دانیم و دیگر نیازی به آموختن نداریم. این هوچیگری ما در خصوص دانایی، چه در ارتباط با خود و دیگران و یا موضوع‌های سیاسی ـ اجتماعی، در موضعگیری کردن، یعنی داوری مدام ما، بروز می‌کند. به جای آموختن، مدام داوری می‌کنیم و به اتکای داوری‌هایمان فکر می‌کنیم که می‌دانیم.
Hakime Zare
ما نمی‌دانیم آموختن و موضعگیری کردن (داوری کردن) با هم متفاوتند. نخستین داوری خود را در مورد موضوعی ــ بدون اینکه فکر کنیم این داوری چه پشتوانه‌ای دارد ــ درست‌ترین اندیشه و داوری می‌دانیم و بر آن متعصبانه پافشاری می‌کنیم. ما انباشتهٔ داوری کردنیم و با این انباشتگی است که می‌کوشیم جهل عمومی خود را لاپوشانی کنیم.
Hakime Zare
شناخت هر چیز از بدیهی‌زدایی آن شروع می‌شود.
Hakime Zare

حجم

۳۱۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۵ صفحه

حجم

۳۱۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۵ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
تومان