
کتاب آهسته بشتاب
معرفی کتاب آهسته بشتاب
کتاب آهسته بشتاب نوشتهٔ ماریان ولف و ترجمهٔ علیرضا شفیعی نسب است. انتشارات ترجمان علوم انسانی این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر از خواندن، مغز و دنیای دیجیتال سخن گفته است.
درباره کتاب آهسته بشتاب
ماریان ولف در کتاب آهسته بشتاب بیان کرده است که مطالبی که میخوانیم، نحوهٔ مطالعهمان و چرایی مطالعهمان همگی در طرز فکر ما اثرگذارند و این تغییرات با سرعتی بسیار در حال وقوعاند. در طول تنها ششهزار سال، مطالعه، رشد فکری انسانها را در جوامع باسواد تسهیل و متحول ساختهاست. کیفیت مطالعهٔ ما نهتنها نشاندهندهٔ کیفیت اندیشههایمان است، بلکه مهمترین و شناختهشدهترین راه برای ایجاد مسیرهای جدید در تکامل مغزی انسان نیز بهشمار میرود. رشد و تکامل مغزِ مطالعهگر و تغییرات سریع و چشمگیری که امروزه در مغز افراد رخ میدهد، از اهمیت بسزایی برخوردار است و میتواند آیندهٔ انسان را رقم بزند. نویسنده در این اثر آرای خود را در قالب نه نامه بیان کرده است. عنوان نامهها عبارت است از «خواندن، قناریِ ذهن»، «زیر سقف بزرگ؛ نگاهی نامعمول به مغز خوانشگر»، «ژرفخوانی: آیا در معرض خطر است؟»، «چه به روز خوانندگانی که بودیم میآید؟»، «پرورش فرزند در عصر دیجیتال»، «از آغوش به پای لپتاپ در پنج سال نخست عمر: خیلی سریع حرکت نکنید»، «علم و شعر در یادگیری (و تدریس) خواندن»، «ساختن مغز دوسواده» و «خواننده، به آشیانه بازآی».
خواندن کتاب آهسته بشتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آشنایی با کارکردهای مغز و علاقهمندان به مطالعه در باب خواندن پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آهسته بشتاب
«تمام شاخصهای ملی و بینالمللی دربارهٔ سوادِ روخوانی کودکان نشان میدهند که، با وجود ثروت ایالاتمتحده، بچههای این کشور فوجفوج به ناکامی میخورند و عملکردشان نسبت به کودکان دیگر بسیار عقب است، چه در کشورهای غربی، چه شرقی پیامدهای این امر برای فرزندانمان و برای کشورمان را نمیتوانیم نادیده بگیریم. چه خودمان فرزند داشته باشیم و چه نداشته باشیم، باید به واقعیاتی واقف شویم و مهمتر از همه دریابیم چه کارهایی از ما برمیآید تا قابلیت فرزندان کشورمان را دوباره احیا کنیم.
مثلاً اخیراً گزارش ملی کارنامهها (ارزیابی ملی پیشرفت تحصیلی) نشان داده که دوسوم از کودکان آمریکایی کلاسچهارمی توانایی خواندن با «تسلط» را ندارند، یعنی روان و با درک کافی. به بیان دیگر که شاید ناخوشایندتر باشد، فقط یکسوم از کودکان آمریکایی قرن بیستویکم با درک و سرعت کافی میتوانند بخوانند، آن هم دقیقاً در روزگاری که علمآموزیشان در آینده در گرو همین مهارت است. کلاس چهارم را میتوان نقطهٔ عطفی دانست که تا پیش از آن همهچیز به یادگیری خواندن برمیگردد و بعد از آن استفاده از این مهارت برای اندیشیدن و یادگیری چیزهای دیگر.
نگرانکنندهتر این است که حدود نیمی از فرزندان سیاهپوست یا لاتینتبار ما در کلاس چهارم مهارت خواندنشان در سطح «پایه» هم نیست، چه رسد به سطح «تسلط». یعنی نمیتوانند در حدی رمزگشایی کنند که آنچه را میخوانند بفهمند و همین امر بر هرآنچه باید از آن پس بیاموزند تأثیر میگذارد، ازجمله ریاضی و دیگر درسها. این دوره را «سیاهچالهٔ تحصیل آمریکا» میخوانم، چون اگر کودکان تا پایان آن سلیسخوانی را نیاموزند، حسب اهداف آموزشی عملاً ناپدید میشوند. اتفاقاً بسیاری از این کودکان ترک تحصیل میکنند و امیدی هم ندارند که وقتی بزرگ شدند به رؤیاهای خود دست یابند.
ادارههای زندانها در ایالتهای سراسر آمریکا این را بهخوبی میدانند؛ بسیاری از آنها تعداد تختهایی را که در آینده در زندانها نیاز خواهند داشت بر اساس آمار وضعیت خواندن در کلاس سوم و چهارم پیشبینی میکنند. سینتیا کولِتی، خیّر و مدیرعامل سابق، مینویسد رابطهٔ میان سطح روخوانی در کلاس چهارم و ترک تحصیل یافتهای تلخ و بسیار مهم است. او معتقد است اگر این تعداد از کودکان در مدارس ضعف جدیِ عملکرد داشته باشند، کشورمان نمیتواند جایگاه پیشتاز اقتصادیاش را در جهان حفظ کند. شورای روابط خارجی نیز، در تأیید نتیجهگیری کولِتی، با انتشار گزارشی بیابهام بیان کرد که «پهنههای عظیم و کمسواد جمعیت به توانایی آمریکا برای دفاع فیزیکی از خود، محافظت از امنیت اطلاعات، انجام دیپلماسی و رشد اقتصادی ضربه میزنند».»
حجم
۳۸۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۳۸۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه