کتاب آنارشیسم
معرفی کتاب آنارشیسم
کتاب آنارشیسم نوشتهٔ کالین وارد و ترجمهٔ محمودرضا عبداللهی است و نشر افکار آن را منتشر کرده است. این کتابْ درآمدی کوتاه به آنارشیسم و فلسفهٔ آن است.
درباره کتاب آنارشیسم
آنارشیسم ایدئولوژیای سیاسی و اجتماعی است که با وجود شکست تاریخی، همواره در ظاهری نو یا در کشوری جدید دوباره سر برآورده است؛ بهگونهای که مدام باید در رویدادنگاری آن فصلی تازه گشود، یا به گسترهٔ آن جنبهای دیگر افزود. کلمهٔ «آنارشی» ریشهٔ یونانی دارد و از کلمهٔ آنارکیا به معنای مخالف با قدرت یا بدون حاکم میآید.
آنارشیستها و پیشگامان آنها در میان چپ سیاسی از این نظر یگانه بودند که تصریح میکردند طبقهٔ جدید سیاستمداران که اولویتشان همانا برپایی دوبارهٔ حکومت مقتدر و متمرکز بود، قطعاً به کارگران و دهقانان خیانت کردند؛ کارگران و دهقانانی که پس از قرنها این فرصت را یافته بودند که به بهرهکشی و خودکامگی پایان دهند. پس از پیروزی هر قیام انقلابی که معمولاً مردم عادی جورش را میکشیدند، حاکمان جدید در بهکارگیری خشونت و وحشت، پلیس مخفی و ارتش دائم و حرفهای، به منظور حفظ سیطرهٔ خود، لحظهای درنگ نمیکردند.
در نظر آنارشیستها حکومت خود دشمن به حساب میآید و آنها همهٔ انقلابهای قرنهای نوزدهم و بیستم را چنین تفسیر کردهاند. این فقط به این علت نیست که همهٔ حکومتها مخالفان خود را زیر نظر میگیرند یا بعضاً مجازات میکنند، بلکه به این علت است که همهٔ حکومتها از امتیازات طبقاتی قدرتمندان نگهبانی میکنند.
کالین وارد در کتاب آنارشیسم به تاریخچهٔ آنارشیسم و نظرات خود دربارهٔ این مکتب میپردازد. عقاید آنارشیستی کالین وارد مبتنی بر این نظریه است که تمامی اشکال سازمانهای اجتماعیِ سلطهجو و قدرتگرا باید از میان بروند و جای آنها را سازمانهایی خودگردان و غیر سلسلهمراتبی بگیرند.
فصلهای این کتاب از این قرار هستند:
فصل یکم؛ تعاریف و بنیانگذاران
فصل دوم؛ دوران انقلاب
فصل سوم؛ حکومت، جامعه و سقوط سوسیالیسم
فصل چهارم؛ در رقابت با ناسیونالیسم و بنیادگرایی
فصل پنجم؛ جلوگیری از نابهنجاری و آزادسازی کار
فصل ششم؛ آزادی در آموزش
فصل هفتم؛ پاسخ فردگرایانه
فصل هشتم؛ انقلابهای آرام
فصل نهم؛ برنامهٔ فدرالیستی
فصل دهم؛ آرمانهای سبز و آیندهٔ آنارشیسم
خواندن کتاب آنارشیسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای فلسفه و جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
درباره کالین وارد
کالین وارد متولد ۱۹۲۴ در شهر وانستید واقع در استان اسکس بریتانیاست. او بین سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۶۰، سردبیری روزنامهٔ آنارشیستی فریدم را به عهده داشت. در ۱۹۶۱، ماهنامهای آنارشیستی با نام آنارشی پایهگذاری کرد و تا سال ۱۹۷۰ سردبیر آن مجله بود.
کالین وارد زمانی که در ارتش بریتانیا در زمان جنگ جهانی دوم خدمت میکرد، به آنارشیسم روی آورد. او که مشترک نشریهٔ آنارشیستی گزارش جنگ بود، در ۱۹۴۵، از محل خدمت خود به لندن فراخوانده شد تا در دادگاه سردبیران این نشریه شهادت دهد؛ آنها متهم بودند با چاپ مقالهای سربازان را به ترک انجام وظیفه تشویق کردهاند. وارد در دادگاه به شدت علیه این اتهام صحبت کرد؛ گرچه، سرانجام، نویسندگان به حبس محکوم شدند.
در سالهای دههٔ ۱۹۵۰، با جدیت به فعالیتهای آنارشیستی پرداخت. در ۱۹۷۱، به مقام کارشناس آموزشی انجمن برنامهریزیهای شهری استانی بریتانیا برگزیده شد.
وارد آثار بسیاری در حوزهٔ آموزش، معماری و برنامهریزی شهری تألیف کرده است. مهمترین اثر او به نام کودکان در شهر (۱۹۷۸) دربارهٔ کودکان خیابانی است. از دیگر آثار او میتوان به آنارشی در عمل (۱۹۷۳) و مسکن: رویکردی آنارشیستی (۱۹۷۶) اشاره کرد.
در ۲۰۰۱، دانشگاه آنجلیا راسکین به آقای وارد نشان دکترای افتخاری اعطا کرد.
بخشی از کتاب آنارشیسم
«حکومت چیزی نیست که انقلاب آن را از میان ببرد، بلکه وضعیت یا رابطهای بین انسانها و شیوهای از رفتار آدمی است؛ با ایجاد روابطی جدید و با رفتاری دیگر میتوان آن را از میان برد.
افزون بر این، اگر آنارشیستها نتوانستند جامعه را آنگونه که امید داشتند، تغییر دهند، طرفداران سایر ایدئولوژیهای اجتماعی در قرن گذشته، چه سوسیالیستی و چه کاپیتالیستی، نیز نتوانستند چنین کنند. اما، چنان که در فصل هشتم نشان خواهیم داد، آنارشیستها در بسیاری از جنبشهای رهاییبخش کوچک، که بار بزرگی از مصیبت انسانی را کم کردند، موثر بودند.
در واقع، آنارشیسم برگشتپذیری طولانی دارد. هیچ جامعهای در اروپا، آمریکای شمالی، آمریکای لاتین و آسیا نیست که نشریه، تبلیغگر، جرگهٔ پیروان، فعال زندانی و شهید آنارشیست نداشته باشد. هر زمان که رژیم سیاسیای قدرتمدار و سرکوبگر سرنگون میشود، آنارشیستها، در نقش اقلیتی ظاهر میشوند که از هموطنان خود میخواهند وحشتآفرینی و بیمسئولیتی دولت را هرگز فراموش نکنند. انتشارات آنارشیستها در آلمان پس از هیتلر، در ایتالیای پس از موسولینی، در اسپانیای پیش از فرانکو، در پرتغال پس از سالازار، در آرژانتین پس از ژنرالها و در روسیه پس از هفتاد سال سرکوب وحشیانه دوباره پدیدار شد. برای آنارشیستها این نشانهٔ آن بود که آرمان جامعهای خود سامان، بر پایهٔ همکاری داوطلبانه و نه اعمال زور، سرکوبناپذیر است. این، به ادعای آنها، آرمانی انسانی در سراسر جهان است. مثال آن مردم فرهنگهای غیراروپاییاند که باورها و مفاهیم آنارشیستی غربی را با سنتها و اندیشمندان کشورهای خود پیوند میدهند.
عقاید آنارشیستی را کوتوکو شوسویی در سالهای اولیهٔ قرن بیستم به ژاپن آورد. او در دوران جنگهای ژاپن و روسیه (۱۹۰۴-۱۹۰۵)، در زندان، آثار کروپتکین را خوانده بود. پس از آزادی، به کالیفرنیا رفت و با مبارزان آنارکوسندیکالیست کارگران صنعتی جهان آشنا شد و پس از بازگشت به ژاپن نشریهٔ ضد نظامیگری به نام هی من منتشر ساخت. کوتوکو معتقد بود همواره گرایشی آنارشیستی، ملهم از بودیسم و دائوئیسم، در شیوهٔ زندگی ژاپنی وجود داشته است. او یکی از دوازده آنارشیستی بود که در ۱۹۱۱، با اتهام توطئه ضد امپراتور میجی اعدام شدند. در طول نیمهٔ اول قرن، تعدادی از پیروان این جریانْ فعالیت کارگری و تبلیغاتی ضد نظامیگری را ادامه دادند و دولت آنها را سرکوب میکرد، ولی با تغییر اوضاع، پس از دوران وحشت جنگ دوم جهانی، دوباره ظاهر شدند.
آنارشیسم چینی، از طریق دانشجویان مشغول تحصیل در توکیو و پاریس، تقریباً در همان زمان شکل گرفت. آنهایی که در توکیو درس میخواندند، متأثر از کوتوکو شوسویی بودند و بر پیوندهایی که با جریان دیرپای شیوهٔ زندگی چینی داشت، تأکید میکردند. چنانکه پیتر مارشال توضیح میدهد:
آنارشیسم جدید نه تنها از بهشت روستایی دائویستی جانبداری میکند، بلکه بازتاب خواست دهقانی جای گرفته در فرهنگ چینی نیز هست که به صورت قیامهای دهقانی در طول تاریخ چین خود را نمایانده است. همچنین، دو مفهوم سنتی در فرهنگ چینی آنارشیسم را آشنا به نظر میآورند: «تا تونگ»، دوران طلایی افسانهای سازگاری و برابری اجتماعی و «چینگ تی ان»، نظام تملک همگانی زمین.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۱ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۱ صفحه