کتاب آنارشیسم (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب آنارشیسم (خلاصه کتاب)
خلاصهکتاب آنارشیسم (خلاصه کتاب) نوشتهٔ کالین وارد و ترجمه و گزینششده توسط گروه مترجمان شنیدار است و شنیدار نگار نوین آن را منتشر کرده است. با مطالعهٔ این خلاصهکتاب می آموزید: آنارشیسم چیست و تأثیر آن بر جامعهٔ مدرن چیست؟
درباره خلاصهکتاب آنارشیسم
سالها پیش در گذشتگان دور، مردم فرانسه انقلابی باشکوه را رقم زده که خود نیز فکر آن را نمیکردند شاید این انقلاب نتیجه فضاحتباری به دنبال خواهد داشت. طبقه قدرتمندی اکنون بر مردم تسلط پیدا کرده بود که از هر ابزاری برای جلوگیری از انقلابی دیگر استفاده میکردند. انقلاب بزرگ فرانسه که با پیام آزادی و براساس عقاید بزرگانی چون ژان ژاک روسو شکل گرفته بود، اکنون در چنگال طبقهٔ ثروتمندان اسیر شده و حکومت رعب و وحشت، شکاف عمیقی میان مردم فقیر و ثروتمند ایجاد کرده بود. خط فقر پس از انقلاب فرانسه آنقدر زیاد شده که عملاً پیدا کردن یک تکه نان سخت شده بود و تنها چند درصد از ثروتمندان میتوانستند از رفاه برخوردار باشند.
دوران بعد از انقلاب فرانسه بسیار پیچیدهتر شده بود. گسستگیهای سیاسی و اجتماعی در اروپا تا جایی پیش رفت که در اواسط قرن هجدهم از هر گوشه و کناری زمزمه مخالفت به گوش میرسید و مبارزان با هر نوع حکومت و قانونی در حال جنگ و مخالفت بودند. دقیقاً در همان زمان بود که یک ایدئولوژی جدید سیاسی از میان آشوب سر برآورد.
قطعا برای همه ما، آنارشیسم همراه با بار منفی و یادآور کلماتی مانند خشونت و اغتشاش است، اما آنارشیسم یک مکتب سیاسی است و در طول تاریخ، نتایج درخشانی داشته و حتی سیلی بوده بر آتش حکومت پوشالی و دیکتاتوری زمان خود!
پس بسیار اهمیت دارد که ابتدا با مفهوم آنارشیسم آشنا شویم. از نظر آنارشیستها دولت و قانون بزرگترین دشمن ملت و گروههای مردمی است و باور دارند وضع طبیعی بهترین حالت برای زندگی انسانها است. آنارشیستها معتقدند هر سیستمی که خودش را دولت معرفی کند، میخواهد بر تودهای از مردم حکومت کند تا بتواند به قدرت و ثروت بیشتری دست یابد. بنابراین بدیهی است که چنین دولتی برای سرکوب مخالفان و حفظ قدرت، از خشونت، وحشت، ارعاب، نیروهای پلیس مخفی و دیگر نیروی امنیتی استفاده کند.
آنارشیستها درواقع باور دارند که جامعه نیاز به مفهومی به نام دولت ندارد. سیطره دولت بر مردم و وضع قوانین باعث میشود که دولت و مردم در مقابل یکدیگر قرار بگیرند. آنها همچنین برای ایده خود راه حل هم دارند. آنارشیستها میگویند یک جامعه میتواند به صورت خودخواسته قوانین و شرایطی که باعث امنیت، پیشرفت و حمایت از حقوق واقعی مردم میشود را وضع کند و به آن پایبند باشد. آنها عقیده دارند این تنها راهی است که میتوان تمام ثروت و منابع یک کشور را به صورت عادلانه میان مردم آن تقسیم کرد.
در تعریف دیگر آنارشیسم را به سبک زندگی یا شیوه اداره امور نسبت میدهند که مطابق آن، جامعه بدون دولت، خودش را هدایت میکند. در این جامعه، سازگاری به دلیل تسلیم شدن در مقابل قانون یا به اجبار نیست، بلکه فرد با آزادی خودخواسته، از قانونی که میخواهد تبعیت میکند. این توافق آزاد میتواند در قالب گروههای مختلف مانند حزب کارگری، حزب سازندگی و موارد مشابه دست به تولید و رفع نیازهای خود بزند، بدون اینکه نیاز به ناظری خودکامه و خشن داشته باشد.
از دید آنارشیستها مسئله قوانین یا رفتار دولت نیست، آنها از اساس با خودِ حکومت مخالف هستند. آنارشیستها دولت و هر حکومتی را دشمن میشمارمند و با همین طرز فکر توانستهاند بسیاری از انقلابهای قرن نوزدهم و بیستم را رقم بزنند.
اما هر پیروزی با شکست نیز همراه است و آنارشیسم نیز در طول تاریخ بسیار شکست خورده است، اما همواره از جایی در نقطهای، در زمانی که صبر مردم یک جامعه از حاکم ظالم خود به پایان میرسد، نمایان میشود.
آنارشیسم درارای مکاتب درونی مختلف است که میتواند در هر کشوری، با چهرهای تازه خود را نشان دهد. بنابراین میتوان گفت که آنارشیسم همواره زیر پوست تاریخ در حال تکامل و پیشرفت بوده است. در نتیجه بسیار اهمیت دارد که همچنان آگاهی خود را در مورد این مکتب سیاسی افزایش دهیم و بدانیم هدف آنارشیسم چیست.
میتوان به سادگی گفت که هدف آنارشیسم حذف تمام سلسله مراتب ظالمانه از زندگی بشر است. خواه این سلسله مراتب از سوی دولت و نیروهای امنیتی باشد یا توسط سیستمهای اجتماعی مردمسالار یا حتی مذاهب اعمال شود. آنها عقیده دارند انسان آزاد است و نباید در بند و زنجیر عقاید و قوانین و افکار محدودکننده باشد. بنابراین زمانی که عنصر سرکوبگر حذف شود، آنارشیستها جوامعی را تشکیل میدهند که متکی بر همکاری متقابل، دموکراسی مستقیم و متحد شدن جوامع است.
همانطور که دانستیم آنارشیسم از قلب انقلاب فرانسه در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم بیرون زد، اما امروزه آنارشیستها آنقدر دست به اقدامات مهم زدهاند که همچنان این ایده سیاسی، جایگاهی ویژه در ایدئولوژی اجتماعی دارد.
ادامکه دار شدن بحرانهای جهانی، انقلابهای نوین، مشکلات آب و هوایی، فقر و گرسنگی جهانی و بسیاری موارد دیگر، همگی میتوانند از جمله اعتراضات آنارشیستی باشند. بنابراین باید با مطالعه فهمید آنارشیسم چیست، چه میکند و چه خواهد کرد؟
خواندن خلاصهکتاب آنارشیسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ خلاصهکتابهای جذاب و آموزنده پیشنهاد میکنیم.
بخشی از خلاصهکتاب آنارشیسم
«کوتاه باید گفت آنارشیسم یک مکتب و ایدئولوژی سیاسی است که حول ردِّ تمامی بروکراسی و نهادهای ظالمانه دولتی میگردد. همانطور که گفتیم، آنارشیسم در بحبوحه نابهسامانی پس از انقلاب فرانسه، در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم سربرآورد و با ریشه دواندن در پیکره جامعه اروپا، توانست کشورهای مختلف از جمله فرانسه را به باریکهراه آزادی نزدیک کند. هرچند که واژه آنارشیسم متعلق به قرنهای گذشته است، اما همچنان در طول تاریخ، برگشتپذیری داشته است.
ریشه کلمه آنارشی از واژهای در زبان یونانی به نام «آنارکیا» گرفته شده است. این کلمه در یونان به معنای «مخالف با قدرت» و «بدون رهبر» است و آنطور که میبینیم ریشه این نام کاملاً در خور ایدئولوژی سیاسی آنارشیسم است.
آنارشیسم تا قبل از قرن هجدهم در بحبوحه انقلاب فرانسه، از نظر سیاسی با بار منفی همراه بود و طرفداران این ایدئولوژی اغلب تحقیر میشدند. اما پس از هبوط فرانسه در قرن هجدهم، آنارشیسم معنایی جدیتر یافت و تبدیل به یک مفهوم و مکتب سیاسی شد که در برابر حاکمیت تمام ثروتمندان و حکمرانان قرار میگرفت.
معنی و مفهوم مدرن آنارشی در همان دوران آشوب پس از انقلاب فرانسه توسط فردی به نام «پیِر-ژوزف پرودون» مطرح شد. ژوزف پرودون اغلب خودش را اولین آنارشیست تاریخ میدانست.
پرودون و آنارشیستهای بعدی معتقد بودند که جامعه باید حول توافقهای داوطلبانه بین افراد و گروهها سازماندهی شود و چنین جامعهای میتواند با کارایی و انصاف، تمام نیازهای تولید و مصرف اعضای خود را برآورده کند.
اما چرا پرودون احساس کرد نیاز به چنین جامعهای وجود دارد؟ پاسخ این سؤال در شکستهای مفتضحانه پس انقلاب فرانسه نهفته است.»
حجم
۱۷٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۷ صفحه
حجم
۱۷٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۷ صفحه