دانلود و خرید کتاب پرهیب ها هنریک ایبسن ترجمه میرمجید عمرانی
تصویر جلد کتاب پرهیب ها

کتاب پرهیب ها

معرفی کتاب پرهیب ها

کتاب پرهیب ها نوشتهٔ هنریک ایبسن و ترجمهٔ میرمجید عمرانی و مهدی سجودی مقدم است. انتشارات مهراندیش این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب پرهیب ها

نمایشنامهٔ پرهیب ها درامی خانوادگی از هنریک ایبسن است. این نمایشنامهٔ سه‌پرده‌ای برای نخستین بار با همکاری دانشگاه اسلو به‌طور مستقیم از زبان نروژی به فارسی برگردانده شده است.

ایبسن در ۱۸ ژوئن ۱۸۸۱ دربارهٔ این نمایشنامه به ناشر خود هگل نوشت: «کاری که پیش‌تر درباره‌اش نوشتم، فعلاً کنار گذاشته شده و یکی از نخستین روزهای این ماه به کار روی دستمایهٔ نمایشنامه‌ای پرداختم که دیری اندیشه‌ام را گرفتار کرده و اینک چنان به من فشار می‌آورد که دیگر هیچ‌جور نمی‌توانستم پس‌اش بزنم».

پیمان نگه‌داشتن یا پیمان شکستن، ماندن یا رفتن، پذیرفتن زندگی یا شوریدن بر آن، تن به دروغ دادن یا پرده دریدن، برابری خواستن یا با نابرابری ساختن و سوختن، با عشق همسر گزیدن یا سوداگری کردن، به مرگِ خودخواستهٔ جگرگوشهٔ خود یاری رساندن یا از زندگیِ گیاهی او پاس داشتن و... برخی از درون‌مایه‌هایی است که ایبسن در پرهیب ها به آن‌ها می‌پردازد.

شخصیت اصلی پرهیب ها یک زن است. نمایشنامه در مه، باران و تاریکی می‌گذرد و سرانجام با رسیدن به روشنی پایان می‌گیرد. پرهیب ها داستان یک زناشویی است که در آن زن به ناچار با مرد ولنگارِ خویش می‌ماند ولی می‌جنگد. برای زندگی، برای پسرش، برای به خود آوردن همسرش، برای آبرو و... . آنگاه‌که خانم آل‌وینگ، زنِ نمایشنامه، گمان می‌برد زمان بدرود با تلخ‌کامی‌های گذشته فرارسیده و می‌تواند سبک‌بار به پیش رو بنگرد، چیزهایی به سرش می‌آید که زندگی‌اش را واژگون می‌کند. می‌بیند که گذشته هیچ‌گاه پایان نیافته و نمی‌یابد و هر دمی در دمِ پس از خود روان می‌شود، که جنگ دیروز اگر رویاروی و با خود شوهر بود، اینک با مرده‌ریگِ اوست و با پَرهیب‌هایی که بیرون و درونِ او را گرفته‌اند. شبِ او به بامدادی سهمناک راه می‌برد.

خواندن کتاب پرهیب ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره هنریک ایبسن

هنریک ایبسن نمایشنامه‌نویس و شاعر نروژی و زادهٔ سال ۱۸۲۸ م. است. او در نوجوانی پس از ورشکستگی پدرش برای نخستین بار، طعم فقر و تنگ‌دستی را چشید. با وقوع انقلاب ۱۸۴۸ در شمال اروپا، ایبسن به سرودن اشعار آزادی‌خواهانه پرداخت. در سال ۱۸۵۰ برای ادامۀ تحصیل و به امید اخذ درجهٔ دکتری در رشتۀ پزشکی به شهر کریستیانیا رفت. ایبسن هنگامی که در رشتۀ تحصیلی خود موفق نشد، به نوشتن روی آورد. مطالعۀ تاریخ روم و توطئۀ کاتلینا و خطابه‌های سیسرون و همچنین شرح انقلاب فرانسه در ۱۸۴۸ باعث شد که او نخستین نمایشنامۀ خود را در سال ۱۸۵۰ بنویسد. اولین اثر هنریک ایبسن «کاتلین» نام دارد. او سپس به سمت سیاست رفت، عضو اتحادیۀ کارگران شد و مدتی با نوشتن مقالات سیاسی و هنری در انتشار چند روزنامه دست داشت. یک سال بعد، مدیر تماشاخانۀ شهر «برگن» شغلی به وی داد. او در طول پنج سالی که در این تماشاخانه مشغول به کار بود، سفرهای بسیاری به کپنهاگ داشت و مطالعاتی در زمینۀ تئاتر به انجام رساند. هنریک ایبسن در ۲۳ می ۱۹۰۶ درگذشت.

بخش‌هایی از کتاب پرهیب ها

«(اتاق نشیمن دل‌بازِ رو به باغچه‌ای است با دری در دیوارِ دست چپ و دو در در دیوارِ دست راست. در میان اتاق میزی است گرد با صندلی‌هایی به دورش. روی میز کتاب، گاهنامه و روزنامه است. در جلوی صحنه، پنجره‌ای در دست چپ است و کنارش یک کاناپهٔ کوچک با یک میزِ دوخت‌ودوز در جلوی آن. در تهِ صحنه، اتاق نشیمن به گلخانهٔ باز و تااندازه‌ای باریک‌تر می‌رسد که با جام‌های شیشه‌ای بزرگ از بیرون جدا می‌شود. در دیوارِ دست راستِ گلخانه دری است که به باغچه باز می‌شود. از میان دیوار شیشه‌ای چشم‌انداز تیره‌وتارِ یک آب‌دره در پسِ پردهٔ باران یکنواخت دیده می‌شود).

(نجار اِنْگستراند دم در باغچه ایستاده. پای چپش کمی خمیده است و تکه چوبی به زیر پاشنهٔ پوتینش دارد. رگینه، آبپاشی خالی در دست، نمی‌گذارد او جلوتر بیاید).

رگینه: (با صدای آهسته). چی می‌خوای؟ همون جا که هسّی وایسا! ازت آب می‌چکه آخه.

اِنْگستراند: بارونِ خداس، دخترم.

رگینه: بارونِ شیطونه این.

اِنْگستراند: وای که چه‌جور حرف می‌زنی، رگینه! (لنگان چند گامی در اتاق نشیمن جلو می‌رود). اما اینو می‌خواستم بگم که 

رگینه: پاتو این‌جور نکوب زمین، مرد! پسرِ ارباب بالا خوابه.

اِنْگستراند: الآن و خواب؟ میون روز روشن؟

رگینه: اونش به تو نیومده!

اِنْگستراند: دیشب رفته بودم عرق‌خوری.

رگینه: راحت باور می‌کنم.

اِنْگستراند: آره، چون ما آدما ضعیف‌النفسیم، دخترم.

رگینه: آره، هستیم دیگه.

اِنْگستراند: این دنیام که می‌دونی، پر از وسوسه‌اس. اما بااین‌همه، به خدا، پنج‌ونیم صبح سرِ کارم بودم.

رگینه: خب خب، حالا دیگه راه بیفت برو! نمی‌خوام اینجا با تو راندِ وو داشته باشم.

اِنْگستراند: چی چی نمی‌خوای داشته باشی؟

رگینه: نمی‌خوام کسی اینجا ببینت. خب دیگه، برو پی کارت!

اِنْگستراند: (یکی دو گامی نزدیک‌تر می‌شود). به خدا، تا باهات حرف نزنم، نمی‌رم. بعدازظهر کارم تو ساختمون مدرسه تموم می‌شه و شب با کشتیِ بخار می‌زنم می‌رم سرِ خونه‌م تو شهر.

رگینه: (زیرلبی). سفر خوش!»

adelnia60
۱۴۰۱/۰۹/۳۰

هیچ کس نمی تونست به اندازه این مترجم گرامی شاهکارهای ایبسن رو با این ترجمه های شلخته نابود کنه .ترجمه های ایبسن رو با ترجمه دکتر بهزاد قادری پیشنهاد می کنم

Reza
۱۴۰۲/۰۵/۱۹

میر مجید عمرانی بدترین و ضعیف‌ترین ترجمه‌ها رو از آثار ایبسن ارائه داده. ترجمه انقدر بد و نامفهومه که از خوندن کار زده‌اتون می‌کنه. انگار ایشون فارسی زبان دومشه. از معادل‌ها و اصطلاحاتی استفاده می‌کنه که اصلا وجود ندارن. واقعا

- بیشتر

حجم

۸۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۸۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان