کتاب تغییر نقش و مسئولیت های کمیته حسابرسی در ایالات متحده آمریکا
معرفی کتاب تغییر نقش و مسئولیت های کمیته حسابرسی در ایالات متحده آمریکا
کتاب تغییر نقش و مسئولیت های کمیته حسابرسی در ایالات متحده آمریکا نوشتهٔ دن گراهام تد و ترجمهٔ ابوطالب مهرفر و محبوبه نادریفر است. انتشارات چاپ و نشر بازرگانی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب تغییر نقش و مسئولیت های کمیته حسابرسی در ایالات متحده آمریکا
کتاب تغییر نقش و مسئولیت های کمیته حسابرسی در ایالات متحده آمریکا در فصل نخست، مقدمهای بر کمیتهٔ حسابرسی را ارائه کرده است؛ فصل دوم بازهٔ زمانی خاصی را دربرمیگیرد که عبارت است از آغاز سال ۱۹۲۰ تا سال ۱۹۵۴ میلادی، فصل سوم نیز از سال ۱۹۵۵ تا سال ۱۹۸۶ میلادی را دربر گرفته است؛ فصل چهارم «از سال ۱۹۸۷ تا قانون ساربنز-آکسلی ۲۰۰۲» نام دارد و در فصل پایانی هم خلاصه و نتیجهگیری انجام شده است.
کتاب حاضر، نقش کمیتهٔ حسابرسی، در مشروعیتبخشیدن به حقوق مالکان و داراییهای آنها را بررسی کرده تا از وجود یک حاکمیت شرکتی خوب در طول قرن بیستم در ایالاتمتحدهٔ آمریکا اطمینان بهدست آورد.
کمیتههای حسابرسی بهعنوان بخشی از شرکتهای راهآهن در قرن نوزدهم بهحساب میآمدند اما در ابتدا، آنها بهعنوان سهامداران کمپانیهای خاص و بزرگ شکل گرفتند و بهعنوان حسابرس مورد استفاده قرار گرفتند ولی بهطور خاص ناظر و یا متصدی این امر نبودند.
خواندن کتاب تغییر نقش و مسئولیت های کمیته حسابرسی در ایالات متحده آمریکا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران علم اقتصاد پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب تغییر نقش و مسئولیت های کمیته حسابرسی در ایالات متحده آمریکا
«کلاهبرداری مک کسون و رابینز محرک اصلی برای کمیتههای حسابرسی بود. بررسی کمیسیون بورس و اوراق بهادار دربارهٔ افشاء، نشان داد که حسابرسان در بسیاری موارد شرایط مالی شرکتها را گزارش میکردند، اما محدودیتهایی داشتند که این محدودیتها مربوط به اطلاعات و دادههایی بود که مجوز دسترسی آن فقط در اختیار مدیر عاملان بود.
۱۲ متخصص پیش از کمیسیون بورس و اوراق بهادار گزارش نمودند که این مدیران، با توجه به هیأت مدیرهای که از قبل گلچین شده بودند، خودشان مسئول استخدام شرکت حسابرسی و تنظیم چشمانداز حسابرسی بودند. بخش عمدهٔ این شواهد، حاکی از آن است که به این مدیران اعتقاد داشتند باید یک عامل تعدیلکننده (مخفی) بین مدیریت و حسابرس وجود داشته باشد.
بیشترین توصیهها، در ASR شمارهٔ ۱۹ به عنوان پیشنهادی برای هیأت مدیرهٔ شرکت به کار رفت. اما تنش در اقتصاد آمریکا همیشه با این مفهوم همراه بود که پیشنهاد کمیتهٔ حسابرسی در ASR شمارهٔ ۱۹ برای مدیران همیشه به شکل نمادین بود بهگونهای که آنها طوری وانمود میکردند که گویا این یک پیشنهادی است که میتوان از آن
چشمپوشی کرد. حتی با وجود آن که طی یک نامه رسمی، شرکتهایِ بازار بورس نیویورک، ملزم و وادار به تشکیل کمیتههای حسابرسی شدند؛ باز اتفاق خاصی رخ نداد.
چرا زودتر از ۱۹۳۹ اتفاق نیفتاد؟
استدلال من این است که سه دلیل اصلی، سبب ایجادِ جو اقتصادی پیش از سال ۱۹۳۹ شد که ضرورتی برای وقوع زودتر از موعد این اتفاقات نداشت.
اول از همه، رشد شرکتها و کمپانیهای بزرگ، آنقدر قابل توجه بود که بیش از نیمی از اقتصاد آمریکا را تشکیل میداد. این رشد، بدون شک، قدرتی بزرگ برای مدیران ایجاد میکرد، و مبنای سیستم سرمایهداری را تهدید مینمود.
به دلیل اینکه مدیران در بسیاری از موارد بدون توجه به حقوق سهامدارانشان، از این قدرت ایجاد شده استفاده میکردند، انتظارات اجتماعی سهامداران فدای منافع شخصی مدیران میشد. البته به بیان دیگر، مدیران لزوماً به منافع شخصی نرسیدند، اما با این حال از قدرت خود به نحو نامناسبی برای تقویت موقعیت شرکت بدون توجه به اصول اخلاقی استفاده میکردند.
یک ویروس رسوایی در سیستم سرمایهداری نفوذ کرد، و عامل دوم را بهوجود آورد.»
حجم
۱۷۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۷۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه