
کتاب ایمان و معرفت
معرفی کتاب ایمان و معرفت
کتاب ایمان و معرفت (نقد هگل بر کانت ذیل ایدئالیسم نقدی و تلقی کانتی از دانش به منزله نظام علم) نوشته عصمت الله کهزاد و با ویرایش عتیق اروند توسط نشر خرد جاوید منتشر شده است. این اثر به بررسی نسبت میان ایمان و معرفت در فلسفهی جدید، بهویژه در اندیشههای کانت و هگل، میپردازد و جایگاه ایدئالیسم نقدی را در این میان تحلیل میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ایمان و معرفت
کتاب ایمان و معرفت به یکی از مهمترین مناقشات فلسفهی عصر جدید پرداخته است: نسبت میان ایمان و معرفت و چگونگی بنیادگذاری دانش بهمنزلهی نظام علم. عصمتالله کهزاد با تمرکز بر سه فیلسوف کلیدی یعنی دکارت، کانت و هگل تحول مفهوم «ایده» و نقش آن در شکلگیری نظامهای معرفتی را دنبال کرده است. اثر حاضر ابتدا بحران روشننگری و تفاوتهای بنیادین میان روشننگری فرانسوی و آلمانی را شرح میدهد و سپس به سراغ صورتبندی کانتی از ایدئالیسم نقدی و نقد هگل بر این رویکرد میرود. کتاب در بستر تاریخی و فکری قرن هجدهم و نوزدهم اروپا نوشته شده و بهویژه به تأثیر انقلابهای فکری و سیاسی آن دوران بر فلسفهٔ علم و اخلاق تأکید دارد. نویسنده با بهرهگیری از منابع اصلی و ترجمههای معتبر، تلاش کرده تا تصویری جامع از چالشهای فلسفی پیرامون عقل، ایمان، اخلاق و نظام علم ارائه دهد.
خلاصه کتاب ایمان و معرفت
کتاب «ایمان و معرفت» با طرح بحران روشننگری آغاز میشود؛ بحرانی که در پی پرسش از ماهیت عقل، آزادی و نسبت آن با ایمان و اخلاق در اروپا شکل گرفت. نویسنده ابتدا به تفاوتهای روشننگری فرانسوی و آلمانی میپردازد و نشان میدهد که چگونه مفهوم «بیلدونگ» (تعلیم و تربیت) در سنت آلمانی، حلقهی مفقود پروژهی روشننگری فرانسوی بوده است. سپس با بررسی فلسفهی دکارت، به انتقال مفهوم ایده از ساحت الهی به ساحت عقل انسانی اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه نزد دکارت، دانش بهمنزلهی نظام علم بر نسبتی از ایمان و معرفت استوار است.
در ادامه، کانت وارد میدان میشود و با نقد عقل محض، تلاش میکند متافیزیک را بهمثابهی علم بازسازی کند. کانت با انقلاب کپرنیکی خود شناخت را به ساحت پدیداری محدود میکند و امر فینفسه را به قلمرو ایمان حواله میدهد. اینجا تضاد میان ایمان و معرفت به قلب فلسفه منتقل میشود. هگل در فصل سوم کتاب، با نقد ایدئالیسم نقدی کانت، بر محدودیتهای این رویکرد انگشت میگذارد و تلاش میکند فلسفه را به مرتبهٔ نظام علم ارتقا دهد. هگل معتقد است که تلقی کانتی از دانش، فلسفه را از دانش راستین محروم میکند و باید از طریق تاریخ خودآگاهی و استدلال مبتنی بر خودابداعی، به توجیه معرفتی و پاسخ به شکاکیت دست یافت. کتاب درنهایت نشان میدهد که هر نظام فکری بر نسبت خاصی از ایمان و معرفت بنا میشود و این نسبت تعیینکنندهی ماهیت دانش، اخلاق و حتی ساختارهای اجتماعی است.
چرا باید کتاب ایمان و معرفت را خواند؟
این کتاب برای کسانی که به ریشههای فلسفهی مدرن، نسبت میان عقل و ایمان و چگونگی شکلگیری نظامهای معرفتی علاقهمندند، فرصتی فراهم میکند تا با یکی از مهمترین مناقشات فلسفی غرب آشنا شوند. اثر حاضر با رویکردی تحلیلی و تطبیقی خواننده را با سیر تحول اندیشه از دکارت تا هگل و چالشهای بنیادین فلسفهی نقدی و ایدئالیسم آلمانی روبهرو میکند. مطالعهی این کتاب به فهم بهتر بحرانهای فکری عصر جدید و تأثیر آنها بر علم، اخلاق و سیاست کمک میکند.
خواندن کتاب ایمان و معرفت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران فلسفه، علاقهمندان به فلسفهی غرب، و کسانی که دغدغهی نسبت میان عقل، ایمان و معرفت را دارند، مناسب است. همچنین برای افرادی مفید خواهد بود که بهدنبال فهم عمیقتر از ایدئالیسم آلمانی و فلسفهی کانت و هگل هستند.
بخشی از کتاب ایمان و معرفت
«بهنظر میرسد این گفته آگوستین که «ایمان میآورم تا بفهمم» مهمترین خصیصه تفکر در قرون وسطی بود. به عبارتی هگل در این دورهی فلسفه بهگونهای دستیار ایمان شده بود. نظام و سیستم تفکر در قرون وسطی، اگر مجاز باشیم از چنین عنوانی استفاده کنیم، برپایهی همین نسبت، یعنی دستیاری فلسفه برای ایمان، اساس گذاشته شده است. به بیان دقیقتر نسبت مسئلهگون «ایمان» و «معرفت» در این دوره به گونهای دیگر، چنانکه هگل نیز اشاره میکند، دورانی که در آن فلسفه دستیار ایمان خوانده میشد گذشته و در دوران مدرن، فلسفهی خودقانونگذاری مطلقاش را بازیافته است. این خودقانونگذاری مطلق فلسفه در دوران جدید با یک گسست انقلابی همراه است. ما این گسستِ انقلابی و پایهگذاری فلسفه جدید را از طریق تطور مفهوم «ایده» نزد دکارت دنبال میکنیم. ایدههای افلاطونی که نزد متفکرین قرون وسطی به ساحت عقل الهی - که جهان مطابق آن خلق شده است - منتقل شد، با دکارت به محتوای شناخت انسانی و بنابراین به ساحت عقل انسانی منتقل میشود. بر بنیاد آنچه خواهد آمد، پایهگذاری فلسفهی جدید بهدست دکارت با تلقی خاصی از فلسفه یا دانش بهمنزلهی نظام علم همراه بود.»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۲ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۲ صفحه