دانلود و خرید کتاب دن آرام؛ جلد اول میخائیل شولوخوف | ترجمه به آذین
تصویر جلد کتاب دن آرام؛ جلد اول

کتاب دن آرام؛ جلد اول

معرفی کتاب دن آرام؛ جلد اول

کتاب دن آرام رمانی از میخائیل آلکساندروویچ شولوخوف نویسنده‌ی روس است. داستان دن آرام در بستر جامعه‌ی روسیه در دوره‌ی انقلاب و جنگ جهانی اول و نیز جنگ داخلی، با چنان قدرتی روایت شده که کتاب را هرچند طولانی، به‌سختی می‌توان زمین گذاشت. رمانی با محوریت یک داستان عاشقانه‌ی جذاب که نوبل ادبیات را برای شولوخف به ارمغان آورد. کتاب دن آرام بین سال‌های ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۰ منتشر و به بیش از هشتاد زبان ترجمه شده و بیش از صدمیلیون نسخه از آن به فروش رسیده است.

انتشارات فردوس این رمان را با ترجمه م. به آذین در ۴ جلد منتشر کرده است. نسخه الکترونیکی جلد اول کتاب دن آرام و ۳ جلد دیگر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

معرفی کتاب دن آرام اثر میخائیل شولوخوف

رمان دن آرام (And Quiet Flows the Don) رمانی نوشته‌ی میخائیل الکساندروویچ شولوخوف رمان‌نویس روسی است. داستانی که در دوران تلاطم اجتماعی ناشی از انقلاب و جنگ اتفاق می‌افتد. رمان دن آرام در روستای تاتارسکی آغاز می‌شود. پدر مهربان خانواده‌ی ملخوف سال‌ها پیش عاشق دختری ترک‌تبار شده و با او ازدواج کرده و حالا فرزندانش را به‌همین دلیل «ترک» می‌خوانند. خانواده‌ای ملخوف در تاتارسکی محترم شمرده می‌شوند؛ اما گریگوری، پسر دوم خانواده مبتلا به عشقی است که خود و خانواده‌اش را دچار چالشی بزرگ کرده است.

قلم قدرت‌مند شولوخف، مایه‌های عاشقانه‌ی داستان را با فضای سخت و سرد جنگ آمیخته تا داستانی چندوجهی، جذاب، پرکشش و فاخر خلق شود. شولوخوف نگارش رمان دن آرام را در سال ۱۹۲۵ آغاز کرد. او سه‌جلد اول کتاب را تا سال ۱۹۳۲ نوشت. داستانش ابتدا در مجله‌ی اکتیابر به چاپ رسید. جلد چهارم رمان دن آرام در سال ۱۹۴۰ منتشر شد تا داستان انتشار کتاب به پایان برسد و آغازی بر سفر شکوهمند رمان به سراسر جهان باشد. شاهکار شولوخوف به ده‌ها زبان برگردانده شده است. میلیون‌ها بار به چاپ رسیده و فروخته شده و هنوز هم نقل محافل ادبی است.

کتاب دن آرام با وجود طولانی بودن و پیچیدگی نسبی شخصیت‌ها علاوه‌بر دوست‌داران حرفه‌ای رمان و ادبیات، عامه‌ی مردمان را نیز به خود جذب می‌کند. می‌توان به‌راحتی این رمان فاخر را پیشنهاد داد و از خواندن آن بسیار آموخت و لذت برد. دن آرام را اولین‌بار م. به‌آذین به فارسی برگرداند و این ترجمه اکنون توسط انتشارات فردوس منتشر و راهی بازار کتاب ایران شده است.

خلاصه داستان دن آرام

گریگوری پانتلوویچ ملخوف، فرزند خانواده‌ای اصیل است؛ با پدری مهربان که سال‌ها از همسرش آنا در مقابل هم‌ولایتی‌های خرافه‌پرست دفاع کرده است. کسانی که آنای ترک‌تبار را با اتهام جادوگری روبه‌رو می‌کردند. گریگوری دل به عشق دختری به‌نام آکسینیا می‌بندد، اما سدی محکم برای رسیدن به معشوق خود دارد. این سد بزرگ استپان همسر آکسینیا است. استپان با آکسینیا اخلاق خوشی ندارد و او را می‌آزارد. عشق پرشور گریگوری و آکسینیا در دل‌شان آرام نمی‌گیرد و آتشی بین خانواده‌های دخیل در ماجرا می‌اندازد. عاشقانه‌ی پرفرازونشیب آن‌ها با جنگ و داستان‌هایش همراه می‌شود و به هم می‌پیچد. دست سرنوشت گریگوری و استپان را در نقطه‌ای غریب باز به هم می‌رساند. جایی که گریگوری جان استپان را نجات می‌دهد، اما داستان آن‌ها هنوز آبستن اتفاقات سخت‌تر و پیچیده‌تری است.

خرید و دانلود کتاب دن آرام (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن کتاب دن آرام را به علاقه‌مندان ادبیات کلاسیک روسیه پیشنهاد می‌کنیم. علاقه‌مندان به ژانرهای تاریخی، حماسی و عاشقانه از خواندن این رمان بسیار لذت خواهند برد. همچنین اگر از خواندن رمان جنگ و صلح لذت برده‌اید، خواندن این رمان نیز به شما پیشنهاد می‌شود.

چرا باید کتاب دن آرام (جلد اول) با ترجمه به آذین را بخوانیم؟

رمان دن آرام، یکی از مهم‌ترین رمان‌های کلاسیک قرن بیستم و از درخشان‌ترین نمونه‌های ادبیات غنی روسیه است. این رمان علاوه‌بر کشش داستان و مایه‌ی گرم عاشقانه، اطلاعاتی جالب و تاریخی از روسیه‌ی ابتدای قرن بیستم، به مخاطبانش می‌دهد. هرچند انتخاب نسخه‌ی صوتی یا متنی کتاب بسته به سلیقه‌ی افراد متفاوت است. ام بی‌تردید خواندن چهار جلد رمان، آن هم کاری در رده‌ی دن آرام، بر داشته‌های ادبی، فکری و حتی زبانی خوانندگان خواهد افزود، اما شنیدن کتاب صوتی دن آرام با توجه به طولانی بودن آن خالی از لطف نیست، به‌خصوص که نسخه‌ی صوتی این کتاب، با صدای گرم علی عمرانی، توسط نشر ماه‌آوا منتشر شده است.

درباره میخائیل شولوخف

میخائیل شولوخف رمان‌نویس سرشناس روس است. او در تاریخ ۲۴ ماه می سال ۱۹۰۵ در روستای کروجلنین از پدری روس و مادری اکراینی به دنیا آمد. سیزده‌ساله بود که با درگرفتن جنگ داخلی در منطقه‌ی دن، درس خواندن را کنار گذاشت و در قامت سرباز ارتش سرخ وارد جنگ شد. رد حضور در این جنگ را می‌توان به‌خوبی در رمان دن آرام دید. کتابی که یکی از مهم‌ترین رمان‌های قرن بیستم بود و درنهایت جایزه‌ی نوبل ادبیات را برای شولوخوف به ارمغان آورد. زمین نوآباد، سرنوشت یک انسان، علم کین، جبهه‌ی جنوب و کره اسب نام برخی دیگر از آثاری است که از شولوخف منتشر شده است. آثار او علاوه‌بر اقبال گسترده‌ی جهانی، از سوی دولت اتحاد جماهیر شوری با استقبال همراه شد. میخائیل شولوخف پس از عمری پرفرازونشیب در ۲۱ فوریه‌ی سال ۱۹۸۴ درگذشت.

افتخارات شولوخف

فهرست جوایز دن آرام بسیار طولانی است. مهم‌ترین آن‌ها جایزه‌ی نوبل ادبیات است که به‌پاس خلق دن آرام نصیب شولوخوف شد. جوایز دولتی شوروی نیز به این کتاب سرازیر شده است. این رمان همچنین در فهرست صد کتاب برتر قرن بیستم مجله‌ی تایمز و در فهرست صد کتاب برتر تمام دوران مجله‌ی نیویورکر قرار گرفته است.

نقد کوتاهی بر کتاب دن آرام

دن آرام را می‌توان داستانی جذاب، با زبانی ساده و روان دانست. این سادگی و جذابیت روایت که می‌تواند هر خواننده‌ای را به خود بکشاند، مانع از عمیق بودن آن نشده است. خواننده‌ی کتاب دن آرام، با داستانی حماسی و تاریخی روبه‌روست که اطلاعات و تصویر روشنی از روسیه‌ی سال‌های انقلاب و جنگ می‌دهد. روایتی حماسی و پرکشش که با عشقی پیچیده، پخته می‌شود. کتاب را که باز کنید با داستانی گرم در دل سرمای روسیه مواجه می‌شوید. گرمایی که تا پایان چهار جلد همراهتان است و نمی‌گذارد از ادامه دادن باز بایستید.

شولوخوف با توصیفات دقیق و دل‌نشینش شما را با جزئیات زندگی شخصیت‌هایش در روسیه آشنا می‌کند. او ورای ظواهر و اتفاقات را هم می‌کاود. خشونت، مرگ و دست‌وپنجه نرم کردن انسان‌ها با این رخداد‌های خانمان‌سوز و در عین حال روابط انسانی و عشق که به زندگی معنا می‌دهد، همه در این اثر درخشان به چشم می‌آید. انسان تا کجا می‌تواند با زندگی و نامرادی‌هایش بسازد، تا کجا می‌توان ادامه دهد؟ عشق با زندگی و ماهیت تاریک آن چه می‌کند؟ بهترش می‌کند یا بر دردهایش می‌افزاید؟ رمان دن آرام محملی برای اندیشیدن به این سوالات سخت است.

نظرات افراد و مجله‌های مشهور درباره کتاب دن آرام

رمان دن آرام را از غول‌های ادبیات جهان ستوده‌اند. از کافکا گرفته که دن آرام را رمانی پیچیده و عمیق خوانده که مسائلی بنیادین همچون هویت و مرگ و عشق را وامی‌کاود، تا سارتر که آن را بزرگ‌ترین رمان قرن بیستم توصیف کرده است. فهرست ستایشگران دن آرام اما طولانی‌تر از این‌هاست. مارک تواین، این اثر را رمانی حماسی و بزرگ خوانده که تصویری زنده و ملموس از زندگی در روسیه‌ی پیشاانقلاب ارائه داده است. از دید او هر کسی باید این رمان را یک بار در زندگی بخواند. جیمز جویس بزرگ هم خواندن این رمان را برای هر نویسنده‌ی جدی واجب دانسته است. مجله‌ی گاردین، این کتاب را رمانی توصیف کرده که هرگز فراموش نمی‌شود و مجله‌ی نیویرکر آن را کتابی وصف کرده که هرکس یک‌بار هم که شده باید بخواندش.

ورود به بازار کتاب ایران

کتاب دن آرام را اولین‌بار محمود اعتمادزاده، به‌آذین، ترجمه کرد. ترجمه‌ی او را ابتدا نشر نیل در چهار جلد چاپ کرد و اکنون انتشارات فردوس آن را منتشر می‌کند. احمد شاملو نیز کتاب را به فارسی برگردانده است. ترجمه‌ای که انتشارات مازیار به چاپش رساند. منوچهر بیگدلی خمسه دیگر مترجم این رمان به فارسی است. ترجمه‌ی او را نشر امیرکبیر در دهه‌ی پنجاه شمسی منتشر کرد.

کدام ترجمه از کتاب را بخوانیم؟

هر سه ترجمه‌ی کتاب دن آرام، مزیت‌های خود را دارند. زبان به‌آذین و لحن او منحصربه‌فرد است. او سبکش را در تمام ترجمه‌ها حفظ کرده است. به‌آذین طرفداران خود را دارد و البته همیشه مخالفانی سرسخت هم داشته است. احمد شاملو شاعر نام‌‌آشنای روزگار معاصر هم ترجمه‌ی کتاب دن‌ آرام را آزموده است. شاملو دن آرام را بستری مناسب برای آزمودن ایده‌های خود در ترجمه دید. در برگردان او، زبان عامیانه به‌طوری گسترده به‌کار رفته است. ترجمه‌ی بیگدلی خمسه نیز ساده و روان است.

معرفی شخصیت‌های اصلی رمان دن آرام

گریگوری پلاتونوویچ ملخوف، قهرمان و شخصیت اصلی داستان است.

آکسینیا معشوقه‌ی گریگوری که در ابتدای داستان همسر استپان است.

استپان شخصیتی که در ابتدای رمان همسر آکسینیاست.

پانتلی ملخوف پدر خانواده‌ی ملخوف است.

پایان داستان

هشدار: پاراگراف زیر پایان داستان را فاش می‌کند!

در پایان رمان دن آرام، اتفاقات مختلفی برای شخصیت‌های داستان می‌افتد. مهم‌ترین آن مرگ آکسینیا و زندگی پرابهام و تلخ گریگوری شخصیت اصلی داستان است که باید با گذشته‌ی پرپیچ‌وخم و تلخ و آینده‌ی مبهم و تار خود کلنجار برود.

از کتاب دن آرام چه اقتباس‌هایی صورت گرفته است؟

از رمان دن آرام چهار اقتباس سینمایی و تلویزیونی صورت گرفته است. اولین اقتباس سینمایی از این رمان در سال ۱۹۳۱ تولید شد. در سال ۱۹۵۷ فیلمی روسی به کارگردانی سرگئی گراسیموف از داستان دن ارام اقتباس شد. آخرین اقتباس تصویری از آن در سال ۲۰۱۵ و در قالب سریالی چهارده قسمتی ساخته شده است. کتاب دن آرام الهام‌بخش خلق نمایش‌های اپرا نیز بوده است.

مجموعه دن آرام چند جلد است؟

کتاب دن آرام در چهار جلد منتشر شده است.

ژانر کتاب

کتاب دن آرام را می‌توان در ژانرهای مختلفی دسته‌بندی کرد. این رمان در دسته‌ی حماسی، تاریخی و عاشقانه جای می‌گیرد.

رمان دن آرام مناسب کدام رده سنی است؟

این کتاب مناسب رده‌ی سنی بزرگسال است.

بخشی از متن کتاب دن آرام؛ جلد اول

از آن پس او بندرت در ده دیده شد، حتی هرگز در اجتماعات قزاقها شرکت نکرد. تنها و منزوی در خانه پرت افتاده‌اش در کنار دون بسر می‌برد. در دهکده داستانهای عجیبی درباره‌اش گفته می‌شد. پسر بچه‌هائی که گوساله‌ها را در چمنزارهای آنسوی جاده به چرا می‌بردند حکایت می‌کردند که عصر یک روز هنگام غروب آفتاب دیدندش که زن خود را سردست گرفته تا پشته‌ای که گورستان تاتارهاست می‌برد. آنجا پروکوفی زن را بر زمین نهاد و پشتش را به تخته سنگ کهنه باد و باران خورده سوراخ سوراخی که بالای پشته بود تکیه داد و خود در کنارش نشست. هر دو چشمان خیره‌شان را به استپ دوختند. آنقدر نگاه کردند تا آفتاب فرو رفت و روشنائی محو شد. آنگاه پروکوفی زنش را با پوستین خود پوشاند و به خانه باز برد. مردم ده برای توضیح این رفتار حیرت‌انگیز هزار گونه حدس و گمان می‌زدند. زنها چندان پرگوئی می‌کردند که وقت آنکه سر یکدیگر را شپش بجویند نیز نداشتند. درباره زن پروکوفی نیز شایعات فراوان بود. برخی می‌گفتند زیبائی خیره‌کننده‌ای دارد و برخی دیگر بخلاف آن معتقد بودند. مطلب هنگامی روشن شد که یکی از بی‌چشم و روترین زنان بنام ماورا ـ زن یک سرباز ـ به بهانه گرفتن کمی خمیرمایه به خانه پروکوفی شتافت. پروکوفی برای آوردن مایه به زیرزمین رفت و ماورا فرصت یافت تا کشف کند که لعبت ترکی که پروکوفی به غنیمت آورده چیز بسیار حرف مفتی است.

اندکی پس از آن ماورا با گونه‌های گل‌انداخته و چارقد یک‌ور افتاده با گروهی از زنان در پس کوچه‌ای سرگرم گفتگو بود:

ــ آخر، جانم، می‌خواهم بدانم چیزی در او جسته است؟ باز اگر می‌شد گفت زن است، ولی یک همچو موجودی!... نه شکمی، نه کون و کپلی. اه! دخترهای خودمان خیلی چاق و چله‌ترند. بس که باریک است، مثل زنبور می‌توان از وسط دو نیمش کرد. بعد هم آن چشمهای درشت سیاهش که، پناه برخدا، مثل چشم شیطان برق می‌زند. بگمانم باید نزدیک زایمانش باشد، بخدا!

زنها اظهار تعجب نمودند:

ــ نزدیک زایمانش باشد؟

ــ من که تازه دیروز به دنیا نیامده‌ام! خودم سه تا بچه بزرگ کرده‌ام.

ــ خوب، صورتش چه شکلی است؟

ــ صورتش؟ زردنبو. چشمهای غمزده‌ای دارد. البته، زندگی در خاک بیگانه بکامش شیرین نیست. اما بدتر از همه، دخترها... شلوار پروکوفی را به پا می‌کند!

زنها یکباره از تعجب گفتند:

ــ نه!

ــ خودم دیدم، شلوار می‌پوشد. چیزی که هست یراق ندارد. باید از آن شلوارهای معمولی شوهرش باشد. پیراهن بلندی به تن دارد و زیر آن می‌توان شلوار را دید که لبه‌هایش را در جوراب فرو برده است. وقتی که چشمم به آن افتاد، نزدیک بود از هوش بروم.

در دهکده زمزمه برخاست که زن پروکوفی جادوگر است. عروس استاخوف (خانواده آستاخوف نزدیکترین همسایه پروکوفی بودند) قسم می‌خورد که روز دوم عید تثلیث پیش از برآمدن آفتاب زن پروکوفی را دیده است که با سروپای برهنه گاوشان را می‌دوشد. از آن روز باز، پستان گاو پژمرده گشت و باندازه مشت یک بچه شد و حیوان از شیر افتاد و بزودی مرد.

ali612
۱۴۰۱/۰۲/۲۹

توی کتاب چاپی هزینه ی چاپ و کاغذ یک کتاب هست که باعثِ افزایشِ قیمتش میشه نسخه الکترونیکی نباید اینقدر گرون باشه

تسنيم
۱۴۰۱/۰۱/۱۷

لطفا در بی نهایت قرار بدین

phoenix
۱۴۰۰/۱۲/۲۷

چه قدر گران! احتمالا چاپی‌ش ارزونتره!! آپدیت: روز ۲۴ مهر رایگان شد.

فاطمه موسوی
۱۴۰۱/۰۸/۲۴

هیچکدوم ار کتاب هایی که برای هفته کتاب و کتابخوانی به صورت رایگان هست رو نمیشه دانلود کرد!

Pourya Fareghy
۱۴۰۱/۰۸/۲۲

داستان زندگی یک انسان سردرگم که به دنبال زندگی آسوده می‌رود ولی هرچقدر می‌رود از آن دورتر می‌شود

مریم فراهانی
۱۴۰۱/۰۲/۱۴

پی دی اف این کتاب به صورت رایگان در اینترنت هست ، آنوقت شما چرا انقدر این را گران گذاشتید ؟🤔

علی علیزاده
۱۴۰۱/۱۲/۰۷

‎جلد اول این مجموعه چهار گانه بسیار زیبا و تاثیر گذار بود. نمی دانم تا انتها همین قدر مسحور کننده وز یبا خواهد بود یا خیر اما در جلد اول مرا میخکوب کرد. ‎من مخصوصاً مجذوب صحنه ها و روایت های

- بیشتر
کاربر ۵۲۲۸۷۳۸
۱۴۰۱/۰۸/۲۴

سلام به تمام دوستداران کتاب. این کتاب رو حتما حتما بخوانید یک رمان فوق‌العاده است 🤩🤩

کافه کتاب
۱۴۰۱/۰۹/۱۴

جلد اول این رمان زیبا را به دو بخش میشه تقسیم کرد ...... بخش اول یک زندگی روستایی را توضیح می دهد ... مردمان بی شیله پیله ..... شوخی های روستایی ..... عشقهای روستایی ..... و در بخش دوم شروع جنگ

- بیشتر
کاربر ۱۴۷۴۹۶۶
۱۴۰۱/۰۸/۲۶

همین کتاب رو عین ۴ جلدش رو صوتی ۱۷۵ گذاشته با یک کد تخفیف نصف قیمت وردارش چشمتم الکی کور نکن 😂😂😂😂

ــ زن گربه است: هر کس که نوازشش کنه خودش را به او می‌ماله. نباید به زن اعتماد کرد، نمیشه اطمینان داشت.
مامانِ ملینا👧
مؤمن دو آتشه را آسانتر می‌توان به نفی خدا متقاعد ساخت تا آنکه او را از نو تربیت کرد.
کاربر ۹۷۰۱۰۰
شکست گریگوری شکست مردم میانه حالی است که در بحران‌های اجتماعی به دفاع از مواضعی برمی‌خیزند که نمی‌تواند از آن ایشان باشد.
me
در آن خانواده که پیش از این از آن خود او بود خویشتن را تقریبآ بیگانه می‌یافت.
nataliansic
ای رنگ‌پریده بچشم آمد. زنهای برادران شامیل و جین
کاربر ۴۶۹۳۴۱۰
فدوت بود و سکوف
کاربر ۴۶۹۳۴۱۰
قزاقها رونویس این دعاها را زیرپیراهن خویش به نخ خاج یا مدال مقدسی که مادرانشان بدانهاداده بودند و یا کیسه کوچکی که اندکی از خاک زاد بومشان در آن بود آویختند، ولی مرگ کسانی را هم که این دعاها را با خود داشتند همچون دیگران از پای در آورد. پیکر بیجانشان در دشتهای گالیسی و پروس خاوری، در کوههای کارپات ورومانی، هرجا که آتش جنگ زبانه می‌کشید و از سم اسبان قزاقان اثری در آن بجا مانده بود بخاک افتاد و پوسید.
nataliansic
رنج دیگران درد خود او را تسکین می‌داد.
nataliansic
اگر می‌خواهید زنده بمانید واز جنگ و کشتار سالم برگردید، باید قوانین انسانیت را مراعات کنید.
nataliansic
کدام قانون انسانیت؟ این که می‌گویم: تو جنگ مال مردم را غارت نکن، این اولیش؛ اگر از خدا می‌ترسی: دست به زنها دراز نکن، این هم دومیش؛ از آن گذشته، باید برخی دعاها را دانست.
nataliansic
به مرد یهودی که چنگ در رکابش افکنده بود روی نمود: ــ چه گرفت از تو؟ ــ آقای افسر!... ساعتم رابرد، آقای افسر!... یهودی، که چهره زیبائی داشت، بسوی افسرانی که می‌گذشتند رو می‌نمود و پلکهایش پیوسته بهم می‌خورد. سروان معاون اسواران رکاب خود را از دست یهودی بیرون کشید و اسب را هی کرد. همچنانکه دور می‌شد، زیر سبیلی خندید و گفت: ــ بهر صورت آلمانی‌ها آنرا از تو بزور می‌گرفتند. مرد یهودی حیرت زده وسط کوچه ماند. تشنجی چهره‌اش را می‌پیچاند. فرمانده اسواران شلاق خود را بلند کرد و بتندی فریاد زد: ــ آقا جهود، راه بده! اسواران چهارم با تق‌تق شتابزده سم اسبها و خش‌خش زین‌ها از برابر او گذشت. قزاقها نگاه‌های ریشخندآمیزی به یهودی جا خورده می‌افکندند
nataliansic
گریگوری مهار را از دست رها کرده بود و چرت می‌زد. متوجه نبود که این اسب اوست که با حرکات ملایم پاها را به پیش می‌نهد و او را روی زین تاب می‌دهد؛ گمان می‌برد که خود او اسب را در جاده‌ای سیاه و گرم راه می‌برد و رفتارش بی‌اندازه سبک و پر نشاط است.
nataliansic
ــ حالا با که خواهیم جنگید؟ ــ با ترک‌ها، سردریا. نمی‌توانند بنشینند و دریا را با هم قسمت کنند. ــ چه اشکالی تو این کار هست؟ مثل ما که چمنزارها را سهم‌بندی می‌کنیم، کافی است دریا را تقسیم کنند و مال هر کسی را به خودش بدهند.
nataliansic
قرص نانی که بریده شد دوباره نمی‌توان آن را بهم چسباند.
nataliansic
ارباب‌ها با هم جنگ دارند، ولی سروکله رعیت هاست که می‌شکند.
nataliansic
نبوغ، عزیزم، همین است که بتوان مردم را به حلقه ایمان خود درآورد.
nataliansic

حجم

۴۸۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۶۰۱ صفحه

حجم

۴۸۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۶۰۱ صفحه

قیمت:
۱۸۷,۵۰۰
۹۳,۷۵۰
۵۰%
تومان