کتاب گنج حضور (جلد چهارم)
معرفی کتاب گنج حضور (جلد چهارم)
کتاب الکترونیکی «گنج حضور (جلدچهارم)» نوشتهٔ پرویز شهبازی و ویراستاری عزیزاللّه علیزاده در انتشارات فردوس چاپ شده است. این کتاب براساس غزلیات شمس مولانا نگاشته شده است.
درباره کتاب گنج حضور (جلد چهارم)
گنج حضور مجموعهای است در چهار جلد که پرویز شهریاری در آن به تشریح و تفسیر اشعار مولانا پرداخته است. پس از انتشار سه جلد از مجموعهٔ «گنج حضور» با عناوین «تفسیر غزلیات مولانا»، «تفسیر قصههای مولانا» و «تفسیر عشق از دیدگاه مولانا»، اکنون جلد چهارم گنج حضور با عنوان «تفسیر ساغر از دیدگاه مولانا» در دسترس است.
نام این مجموعه از داستانی الهام گرفته شده با این مفهوم که اگر به صندوق درونمان، نه هر صندوق بیرونی، نگاه کنیم، گنجی پیدا خواهیم کرد که عارفان نامش را «گنج حضور» گذاشتهاند. تا وقتی گنج حضور را نیافتهایم حتی اگر ثروتمندترین فرد دنیا هم باشیم، برای رهایی از تنهایی، رفع غصهها، ترسها، خشمها و برای رفع حس ناقصِ بودنمان، دست گدایی بهسوی این و آن دراز خواهیم کرد.
جلد چهارم این مجموعه از بخش تشکیل شده است که عناوین آن به ترتیب زیر است:
درباره مولانا جلالالدین محمد مولوی
مطلع غزل
المنتة للّه که ز پیکار رهیدیم
ساقی ز پی عشق روان است روانم
شاه گشادست رو دیدهٔ شهبین که راست؟
ای تو نگار خانگی، خانه درآ از این سفر
چه روز باشد کاین جسم و رسم بنوردیم
مرا در دل همی آید که من دل را کنم قربان
مسلمانان، مسلمانان، مرا ترکی است یغمایی
رسید ساقی جان، ما خمار خوابآلودیم
از بامدادان ساغری پر کرد خوش خمارهای
ای ساقی جانپرکن، آن ساغر پیشین را
دل چه خوردهست عجب دوش که من مخمورم؟
اندک اندک راه زد سیم و زرش
با لب او چه خوش بود گفت و شنید ماجرا
تو را ساقی جان گوید برای ننگ و نامی را
چون نالد این مسکین که تا رحم آید آن دلدار را
دیدم سحر آن شاه را بر شاهراه هل أتی
خواجه، اگر تو همچو ما بی خود و شوخ و مستیی
کتاب گنج حضور (جلد چهارم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به علاقهمندان به مطالعه و تفکر بیشتر در اشعار و آثار مولانا پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب گنج حضور (جلد چهارم)
«تمثیل مولانا گویاست و نشان میدهد ما چه وضعیتی داریم. هر لحظه، یک قدم به جلو است و در آن اتفاقی میافتد ولی ما در درون خودمان با آن چیزی میستیزیم که در این لحظه هست و واقع میشود و در درون ما اتفاق میافتد. ما باید موضوع پیکار یعنی مقاومت، جنگیدن یا مساله داشتن با اتفاق این لحظه را در خودمان ببینیم و اینکه ما در دره باریکی که پیچ در پیچ است، جلو میرویم و نمیتوانیم جلوی خودمان را خوب ببینیم و هیچ گونه خاطر جمعی در ذهن وجود ندارد که اتفاق بعدی چه باشد و ما هم وابسته اتفاق هستیم. علت اینکه در ذهن با اتفاق این لحظه جنگ میکنیم آنست که در ذهن هوشیاری جسمی داریم و آن جسم را میشناسد و از این لحظه که زندگی است، بارها گفتهایم که این لحظه یکی اتفاق آن است و یکی فضای زیر آن است. منذهنی، از این لحظه زندگیش را نمیبیند و فقط اتفاقش را میبیند. از طرف دیگر، زندگی میخواهیم، زندگی را میشناسیم و میخواهیم حس خوشبختی، شادی و آرامش کنیم. زندگی در ذهن وجود ندارد برای اینکه ذهن، با هوشیاری جسمی، از اتفاق این لحظه زندگی میطلبد. اتفاق، زندگی ندارد و به ذهن نمیدهد بنابراین فکر میکند اتفاق، بد است و چون دنبال آرامش، شادی و خوشبختی هستیم و اتفاق اینلحظه چنین چیزی ندارد تا به ما بدهد، میگوییم موفقیت و شادی در جایی است که اسمش آینده است. ذهن وقتی آینده را تجسم میکند و آن را کلید خوشبختی میداند، چیزی بنام تَوَهُم شروع میشود. شما باید این را در خودتان ببینید. بارها گفتیم هوشیاری جسمی، جسم را میبیند و همه جسمها در بیروناند. اگر حواستان به بیرون باشد و توهم را نبینید و ندانید که توهم شما چیست و شما در توهم هستید یا نه یعنی توهم را شناسایی نکنید، نمیتوانید از آن برهید. مولانا درست است که میگوید رهیدی و چندین دفعه رهیدیم را در این غزل قید میکند اما میخواهد به ما بگوید رهیدن با وجود اینکه خیلی آسان است ولی با سیستمی که ما کار میکنیم، آسان غیرممکن میشود.»
حجم
۷۳۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۷۳۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
نظرات کاربران
میدونین چی بدع من الان ی دختر۱۷سالم ک پدرموازدست دادم واصلاوضعیت مالی خوبی ندارم واینجاکتابهاباقیمت های بسیاربالاییان من ازمدرسع تاخونع یساعت ونیم راه میرم..بخاطر۴تومن پول ماشین نمیتونم بدم چطوربیام ۱۰۰تومن فقط واسع ی کتاب بدم بااینکع علاقه دارم هووم🥺😞