دانلود و خرید کتاب غرور و تعصب جین آستین ترجمه نوید اصلانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب غرور و تعصب اثر جین آستین

کتاب غرور و تعصب

نویسنده:جین آستین
امتیاز:
۳.۸از ۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب غرور و تعصب

کتاب غرور و تعصب، نوشته جین آستین است. این کتاب که با ترجمه نوید اصلانی منتشر شده است و یکی از مشهورترین رمان‌های کلاسیک جهان است. شناخت او از زندگی زنان او را به یکی از مشهورترین رمان‌نویسان عصر خودش تبدیل کرده‌ است.

درباره کتاب غرور و تعصب

در رمان غرور و تعصب داستان درباره خانواده بنت است که پنج دختر دارند. با آمدن دو مرد جوان ثروتمند با نام آقای بینگلی و دوستش آقای دارسی به همسایگی‌شان، خانم بنت امیدوار است تا دخترهایش ازدواج کنند و سامان بگیرند. جین، دختر بزرگ خانواده به آقای بینگلی علاقه‌مند می‌شود اما خواهر سرزنده و بانشاطش الیزابت، به خاطر تکبر و انزوای آقای دارسی از او متنفر است.

با این‌که‌ الیزابت بنت، دختری عقل‌گرا از طبقه متوسط و حومه‌نشین و چارلز دارسی، مردی خوددار و مغرور از طبقه مرفه و شهرنشین است، این دو به تدریج به خصوصیات اخلاقی خوب هم پی می‌برند و با افزایش شناخت و آگاهی‌شان از یکدیگر، خود نیز با تغییرات مثبت و خوب در بینش و شخصیت‌شان کامل‌تر می‌شوند و عشقی واقعی بین این دو ایجاد می‌شود. در این بین اما اتفاقاتی رخ می‌دهد که جین و آقای بینگلی از هم دور می‌شوند.

رمان عاشقانهٔ غرور و تعصب دربارهٔ شکل‌گیری احساسات روحی شخصیت اصلی داستان، الیزابت بنت، و چهار خواهر دیگر اوست که در گوشه‌وکنار داستان مرحله به مرحله پیش می‌روند، قضاوت می‌کنند، دچار تلاطم روحی و پریشانی می‌شوند، احساس پیروزی یا شکست می‌کنند تا آنکه به نقطهٔ آرامش و آسودگی می‌رسند. مایهٔ طنز این اثر طی ترسیم دقیق رفتارها، ازدواج، پول و حتی سطح تحصیلات و معلومات شخصیت‌ها شکل می‌گیرد.

خواندن کتاب غرور و تعصب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی را پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره جین آستین

جین آستین نویسنده‌ مشهور انگلیسی ۱۶ دسامبر ۱۷۷۵ در همپشر انگلستان متولد شد. شناخت دقیق او و نگاه تیزبینش به زندگی زنان باعث شد آثاری را خلق کند که ادبیات غرب را به شدت تحت تاثیر قرار بدهد. تمام آثاری که تا به حال از او منتشر شده‌اند به نوعی به زنان و دغدغه‌های آنان مربوط می‌شوند و در همان دوران، نوشته‌ها و آثار او بود که کمک بسیاری به دیده شدن زنان و پیدا کردن جایگاه آنان کرد. با اینکه او همیشه در داستان‌هایش موضوعاتی مانند ازدواج و عشق را وارد می‌کرد و از دغدغه‌های زنان در این باره می‌نوشت، اما خودش هیچگاه ازدواج نکرد.

از جین آستین تا به حال شش کتاب منتشر شده است و همگی به فارسی ترجمه شده‌اند. غرور و تعصب، عقل و احساس، اِما، منسفیلد پارک، ترغیب و نورثنگر ابی از جمله داستان‌های او هستند. او به شدت روی آثارش حساس بود و هرکدام از کتاب‌هایش را پیش از انتشار، بارها بازخوانی و اصلاح می‌کرد. بخشی از داستان‌های او که کامل نشدند هم به صورت یک کتاب منتشر شده است. از کتاب‌های او تا به حال بارها اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی صورت گرفته است. آستین ۱۸ ژوئیه ۱۸۱۷ چشم از دنیا فروبست.

بخشی از کتاب غرور و تعصب 

آقای بنت جزو اولین کسانی بود که منتظر دیدن آقای بینگلی بودند. همیشه می‌خواست که آقای بینگلی را ملاقات کند، البته تا آخرین لحظه به همسرش می‌گفت که نمی‌رود. خانم بنت تا عصر همان روز هم از انجام ملاقات باخبر نشد. اما بعداً، موضوع ملاقات به این صورت فاش شد. آقای بنت که می‌دید دخترِ دومش مشغول تزئینِ یک کلاه است، بی‌مقدمه به او گفت:

-«لیزی، امیدوارم آقای بینگلی از این کلاه خوشش بیاید.»

مادرش، با دلخوری گفت: «وقتی قرار نیست به دیدن آقای بینگلی برویم، از کجا بدانیم از چه چیزی خوشش می‌آید؟»

الیزابت گفت: «ولی مامان، مثل اینکه یادت رفته که ما قراره آقای بینگلی را توی میهمانی‌ها ملاقات کنیم و خانم لانگ هم قول داده که او را به ما معرفی کند.»

-«فکر نکنم خانم لانگ چنین کاری بکند. خودش دو تا خواهرزاده دارد. زنِ مغرور و دورویی است و من هم اصلاً ازش خوشم نمیاد.»

آقای بنت گفت: «من هم زیاد ازش خوشم نمیاد و خوشحالم می‌بینم که متوجه شدی نمی‌شود روی قول این آدم حساب کرد.»

خانم بنت از روی بی‌اعتنایی جواب نداد، ولی چون نتوانست جلوی خودش را بگیرد، شروع کرد به غُر زدن سرِ یکی از دخترهایش.

-«کیتی، محض رضای خدا اینقدر سُرفه نکن! کمی هم به فکر اعصاب من باش. داری دیوانه‌ام می‌کنی.»

پدرش گفت: «کیتی اختیاری روی سرفه‌هایش ندارد، خیلی بدموقع سرفه می‌کند.»

کیتی با کج‌خلقی جواب داد: «من که برای تفریح سرفه نمی‌کنم.»

-«لیزی، مهمانی رقص بعدی‌ات چه‌وقت است؟»

-«از فردا، دوهفتهٔ دیگر.»

مادرش با صدای بلند گفت: «آهان، پس این‌طور، خانم لانگ هم قرار نیست تا روز قبلش برگردد؛ پس امکان ندارد که آقای بینگلی را به ما معرفی کند، چون خودش هم هنوز او را نمی‌شناسد.»

-«پس، عزیزم، می‌توانی از فرصت استفاده کنی و آقای بینگلی را تو به خانم لانگ معرفی کنی.»

-«آقای بنت؛ وقتی هنوز خودم با ایشان ملاقات نکرده‌ام؛ چطور او را به دیگری معرفی کنم. چرا اینقدر سر به سرِ من می‌گذاری؟»

-«آفرین بر این همه دوراندیشی. البته دو هفته آشنایی خیلی کم است. آدم نمی‌تواند ظرف دو هفته به هویّت واقعی کسی پی ببرد. ولی اگر ما این جسارت را به خرج ندهیم، کس دیگری این کار را خواهد کرد. از این گذشته، باید به خانم لانگ و خواهرزاده‌هایش هم فرصت داد؛ بنابراین، چون او انتظار لطف و محبت دارد، اگر تو این کار را نکنی، من خودم از این فرصت استفاده می‌کنم.»

دخترها به پدرشان خیره شده بودند، اما خانم بنت گفت: «مزخرف می‌گویی، مزخرف!»

آقای بنت با صدای بلند گفت: «معنی این پرخاشِ مؤکد چیه؟ تو آداب معرفی کردن و اهمیت این کار را مزخرف می‌دانی؟ در این مورد، اصلاً با تو موافق نیستم. مِری۱۴ نظر تو چیه؟ چون می‌دانم که تو بانویی جوان و دارای افکار عمیقی هستی و کتاب‌های خیلی خوبی می‌خوانی و همیشه عصارهٔ مطلب را بیرون می‌کشی.»

مری خیلی دلش می‌خواست جواب معقولی بدهد، ولی نمی‌دانست چطور.

نظرات کاربران

zarei
۱۴۰۱/۰۶/۱۶

بی نظیره فیلمش رو هم حتما ببینین

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۷۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۴۸ صفحه

حجم

۳۷۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۴۸ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان