دانلود و خرید کتاب عزیز من احمد رضا احمدی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب عزیز من

کتاب عزیز من

انتشارات:نشر افکار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب عزیز من

«عزیز من» مجموعه اشعار احمدرضا احمدی( -۱۳۱۹)، شاعر و نویسنده ایرانی است. در یکی از سروده‌های این کتاب می‌خوانیم: «فقط این روز و آن دو گُل سرخ هنگامی کامل و بالغ شد که تو از پله‌ها بالا رفتی این سبدهای میوه که در زیر باران مانده بودند مرا دلواپس می‌کرد که تو چگونه از کنار آذرخش به کنار شعله‌های آتش رهسپار می‌شوی. در اطراف ما دشنه و دشنام بود ما تشنه بودیم در خلوت من که اطلسی می‌شکفت میوه پیر می‌شد آینه‌ها پس از باد خاموش می‌شدند یک چشم بود که ما را نظاره می‌کرد حریق دیگر سرد می‌شد حریق منتظر نمی‌ماند که گُل میوه دهد.»
j
۱۴۰۲/۰۹/۰۲

موضوع کتاب در مورد مرگِ و نسبتاً کسل‌کننده... اوایل کتاب به نسبتِ اوخر بهتر بود فقط نخواستم نیمه تمام رهاش کنم! نیمه تمام رها کردن کتابا بهم حس عذاب وجدان می‌ده🙂

روز را طی می‌کنم
khazar
دشوار است‌ فراموشی‌ لبخند تو
khazar
لحظه‌ی مُردن چه ساده بود چشمان خیره به سقف پاها گُم در ملافه‌ی سفید.
bec san
باز آی در این فصل بی‌باران اقرار می‌کنم: تو را دوست داشتم
khazar
مرا با باران‌ الفت‌ است‌
khazar
بنفشه‌ها از خستگی‌ روز به‌ رویای‌ ما پناه‌ می‌آورند
Ayeh
آنان‌ ندانستند: ما کنایه‌ای‌ از دریا بودیم‌ ما کنایه‌ای‌ از مه‌ بودیم‌
Ayeh
چه‌ شب‌های‌ بسیار که‌ چهره‌ی‌ ترا از دریا بیرون‌ کشیدم‌ بر چشم‌ نهادم‌
Ayeh
من‌ دوستش‌ داشتم‌ اما مرا باور نداشت‌
Ayeh
می‌گفت: باید تسلیم‌ بود. من‌ تسلیمش‌ بودم.
Ayeh
خون‌ زخم‌ ما که‌ بند آمد از جای‌ آن‌ جراحت‌ و زخم‌ رویا فوران‌ کرد
Ayeh
گفت: مرا به‌ یادآور
Ayeh
ارثیه‌ی‌ ما چراغی‌ تهی‌ از نفت‌، فنجانی‌ لبه‌ شکسته‌، دیوان‌ شعری‌ اوراق‌ گشته در کف‌ اتاق‌ بود.
Ayeh
همیشه‌ این‌ حسرت‌ بود که‌ عمرم‌ به‌ پایان‌ است‌ و نتوانستم‌ چترها را بگشایم.
Ayeh
همه‌ی‌ غم‌هایی‌ را که‌ از جمعه‌ مانده‌ بود به‌ لیوان‌ خالی‌ سرازیر کردیم، نوشیدیم.
Ayeh
باران‌ در قاب‌های‌ خالی‌ که‌ بر دیوار آویخته‌ بودیم‌ جای‌ نمی‌گرفت‌
Ayeh
غروب‌ که‌ به‌ خانه‌ آمدم‌ رویای‌ پژمرده‌ و افسرده‌ را با دریغ‌ در گلدان‌ شمعدان‌ دفن‌ کردم.
Ayeh
این‌ رویای‌ زخم‌ دیده‌ی‌ مجروح‌ را به‌ تو می‌سپارم‌ که‌ پناهش‌ دهی.
Ayeh
ما دو تن‌ سرگردان‌ بودیم‌، می‌رفتیم‌، به‌ کجا می‌رفتیم‌، نمی‌دانستم.
Ayeh
می‌خواستم‌ ماهیان‌ دل‌ آرام‌ را به‌ خواب‌ خویش‌ رهسپار کنم. اما ماهیان‌ از نام‌ دریا دور می‌شدند. باران‌ آن‌ روزها بر ماهیان‌ و گلدان‌های‌ شمعدانی‌ سیطره‌ داشت.
Ayeh

حجم

۱۲۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۵ صفحه

حجم

۱۲۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۵ صفحه

قیمت:
۵۶,۰۰۰
تومان