کتاب کینگ
معرفی کتاب کینگ
کتاب کینگ نمایشنامهای است در دو پرده نوشتهٔ میشل ویناور که با ترجمهٔ بهرام جلالیپور در نشر آواژ به چاپ رسیده است. کینگ داستان زندگی کینگ سی. ژیلت، مخترع ریشتراش یکبارمصرف است که به شیوهٔ خنیاگرانه یا نقالی (راپسودیک) از زبان سه پرسوناژ (کینگ جوان، کینگ میانسال، کینگ سالمند) نقل میشود. سبک خاص ویناور در تکه چین نویسی در این نمایشنامه نیز به کار رفته است. روایت بیوگرافیک کینگ ژیلت نه به صورت خطی و به ترتیب وقوع رویدادها که به شکل درهم آمیخته و درهم ریخته ارائه شده است. تکههایی از روایت چنانکه ذکر شد، در قالبِ سهنفره بیان میشود که بی زمان و بی مکان هستند. اما تکه های تک گویی کینگ را در یک زمان و مکانِ واحد به تصویر می کشد. با این حال، از ذکر این زمان و مکان در خود قطعه اجتناب کرده (شاید برای پرهیز از تکرار) و آنها را در صفحهای ضمیمه نمایشنامه گنجانده است. خواننده – و کارگردان- کتاب میتوانند این اطلاعاتِ شرح صحنهای را بخوانند اما این که تماشاگر از وجود آنها چطور مطلع شود، به تمهیدات و تصمیم های کارگردانی مربوط است
درباره کتاب کینگ
این نمایشنامه از ۷۴ قطعه تشکیل شده است و در آن دو دسته قطعه وجود دارد:
۱) قطعات تکگویی؛ که در آنها پیشاپیش و در عنوانِ قطعه، گوینده مشخص شده است؛ ۲) قطعات سهنفره یا سه صدایی؛ شامل درهمآمیزی گفتار هر سه کینگ یا هر سه دوره. سهنفره یا تریو در اصطلاحات تخصصی مربوط به موسیقی به قطعه ای گفته می شود که برای همنوازی سه ساز نوشته شده باشد. اما برخلاف سه نوازی موسیقایی که در آنها سه نوازنده از وجود همدیگر باخبرند و به فراخور حال هارمونی ها یا کنتراست هایی ایجاد میکنند در کینگ سه پرسوناژ در قطعات سهنفره هیچ ارتباطی با هم برقرار نمیکنند. در واقع، تریوها در این نمایشنامه در حکمِ قطعاتِ همسرایی هستند منتها به جای این که در آنها همیشه کل سخن یکصدا و توسط تمام پرسوناژها ادا شود گاهی هر قطعه از سخنی واحد توسط یکی از پرسوناژها بیان میشود.
در عین روایت، سه دوره از زندگی کینگ در تلاقی دیالکتیک قرار می گیرند. این تلاقی البته تضاد چندانی را به نمایش نمی گذارد (مثل تلاقیِ صداهای مختلفِ یک شخص در اثری مثل آخرین نوار کراپ).
درباره میشل ویناور
میشل گرینبرگ (ویناور) نمایشنامهنویس معاصر فرانسوی، در سال ۱۹۲۷ در خانوادهای یهودی و روسیالاصل در پاریس متولد شد. پدرش عتیقهفروش و مادرش وکیل بود و ازاینرو، عجیب نیست که این دو شغل به طرز گستردهای در آثار او بازتاب یافته باشد. داییِ میشل، اوژن ویناور استاد معتبر دانشگاه منچستر و صاحبنظر ادبیات بود و شاید تحت تأثیر اوست که میشل جوان بهمحض ورود به دنیای هنر نام خانوادگی مادری را بهعنوان شهرت هنری برگزید.
بین سالهای ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۵ بهطور داوطلبانه در ارتش فرانسه خدمت کرد و بعد راهی امریکا شد تا از دانشگاه وسلیون دیپلم هنر بگیرد. پس از بازگشت از امریکا، ابتدا زمین بایر اثر تی. اس. الیوت را ترجمه کرد که برای تمام عمر تأثیر عمیقی روی او گذاشت. آنگاه، در سال ۱۹۵۰، یعنی در بیستوسهسالگی، اولین رمان خود، لاتوم ، را نوشت که به کوشش آلبرکامو در گالیمار چاپ شد و یک سال بعد رمان دوم، متمرد را برای انتشار راهی همین انتشارات کرد. اگرچه متمرد موفق به کسب جایزهی ادبی فنئون نیز شد، اما از آن به بعد ویناور رمان نویسی را برای همیشه کنار گذاشت. بعد از کسب لیسانس آزاد ادبیات از دانشگاه سوربن، در سال ۱۹۵۳ به استخدام شعبهٔ شرکت ژیلت در فرانسه درآمد و بلافاصله به سمتِ رئیسِ خدماتِ اداری منسوب شد.
استخدام در شرکت ژیلت و پرداختن به فعالیتی تجاری، که به اندازهی هنر برای ویناور جذاب بود، باعث شد نزدیک به یک دهه از فضای تئاتر به دور افتد. در پایان این دهه، ویناور با پیوند زدن بین این دو علاقه، یعنی هنر و تجارت، با نمایشنامهی بسیار بلند وسط معرکه (نمایشنامهای برای شصت پرسوناژ، ۲۵ مکان و هفت ساعت اجرا) به دنیای هنر برگشت که نوعی اتوبیوگرافی به حساب میآید. از این پس، اکثر نمایشنامههای ویناور انسان معاصر را در دنیای کسبوکار و روابط و مسائل آن به تصویر میکشد. از این نظر، میشل ویناور را میتوان پیشقراولِ مهارتی دانست که امروزه تحت عنوانِ داستانسرایی سازمانی در آموزش مدیریت استفاده می شود. نمایشنامهٔ کینگ، یکی از شاخصترین آثار میشل ویناور نویسنده سرشناس فرانسوی است که در عین حال ارزشهای نمایشی و زیباییشناسی خاصی دارد.
کتاب کینگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به نمایش و نمایشنامه پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب کینگ
دعوا کردی؟
نه هلت دادند و افتادی توی چالهٔ آب؟ از خودت دفاع نکردی؟
اواخر ماه نوامبر سالِ هزار و هشتصد و نود هوا طوفانی است در شهر اسکرانتون با دو تا مشتری قرار دارم یکریز میبارد
در اتاقم زندانی شدهام و منتظرم که بارشِ باران کمی کند شود
کینگ سالمند: واقعاً ورشکسته؟
خانه ویران میشود سقف روی سرم فرو میریزد و من همهٔ اینها را از قبل میدانستم من میدانستم که همهٔ اینها اتفاق خواهد افتاد و میدانستم که برای جلوگیری از وقوعِ آن چه کاری باید انجام میشد و چه اقدامی باید صورت میگرفت
کینگ جوان: خیابانهای اسکرانتون بیشتر وقتها راهبندان است
اسکرانتون نقطهٔ تلاقیِ مسیرهای مهمِ تجاری است
هر چهار طرفِ چهارراه بند آمده وسایل نقلیه در این نقطه مقابل پنجرهٔ اتاق من به هم گره خوردهاند بار آنها انواعِ مختلفی از مواد غذایی است که باید از شرق به غرب و از غرب به شرق از شمال به جنوب و از جنوب به شمال منتقل شوند حتی گاهی وقتها کالاهایی مشابه و بارشِ سیلآسای باران ادامه دارد
اولین مشتریای که باید به دیدنش بروم آبجوفروشیِ لودنباخ است از وقتی که پسر لودنباخ جای پدرش را گرفته شرکتِ لودنباخ بسیار فعال شده است پارسال حجم مبادلاتم با آنها سه هزار دلار بود
کینگ عزیز لازم نیست این را به خودتان ثابت کنید
کینگ میانسال: نه آقای پینتر
کینگ جوان: ما یک محصول طلایی میفروشیم
کینگ سالمند: بله آقای پینتر
حجم
۱۷۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
حجم
۱۷۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
نظرات کاربران
سرگذشت یک موفقیت، آقای ژیلت موسس و مخترع تیغ های یک بار مصرف که انقلابی در این زمینه به پا کرد.