دانلود و خرید کتاب بنیادهای ماتریالیسم جورج‌ادوارد نواک ترجمه پرویز بابایی
تصویر جلد کتاب بنیادهای ماتریالیسم

کتاب بنیادهای ماتریالیسم

معرفی کتاب بنیادهای ماتریالیسم

کتاب الکترونیکی بنیادهای ماتریالیسم نوشتهٔ جورج نواک با ترجمهٔ پرویز بابایی در انتشارات آزادمهر به چاپ رسیده است. از آغاز پرداختن به فلسفه دو دیدگاه اصلی وجود داشت: ماتریالیستی و ایدئالیستیهگل در تاریخ فلسفه پیشگام خود اعلام کرد که «در سراسر تاریخ تنها یک فلسفه وجود داشته است که اختلاف‌های معاصر جنبه‌های ضروری یک مکتب را تشکیل می‌دهند»

لذت سلامت بشریت است. لذت مقدم بر فضیلت است و برای زندگی اساسی‌تر است، فضیلت به‌خودی‌خود هدف نیست، تنها وسیله‌ای لازم برای رسیدن به نیک‌بختی است، نوزاد می‌تواند احساس لذت کند اما نمی‌تواند فضیلت را تجربه کند. فضیلت گزیده سالمندان به‌خاطر لذت است و نه عکس آن.

درباره کتاب بنیادهای ماتریالیسم

۱. گزارهٔ بنیادی ماتریالیسم اشاره به سرشت واقعیت دارد بدون توجه به‌وجود انسان. بنا بر این گزاره، ماده جوهر نخستین، جوهر واقعیت است. همه چیز از ماده و حرکات آن برمی‌خیزد و بر ماده استوار است. این اندیشه در این عبارت بیان می‌شود: «طبیعت مادر است». این اصطلاحِ ماتریالیستی بیانگر این است که طبیعت منبع فرجامین همه چیز در عالم کائنات است از منظومه‌های کهکشانی گرفته تا صمیمی‌ترین احساس‌ها و گستاخانه‌ترین اندیشه‌های آدمیان اندیشه‌ورز.

۲. دومین ویژگی ماتریالیسم روابط میان ماده و روح را در بر می‌گیرد. بنا بر ماتریالیسم ماده موجد روح است و روح هرگز جدا از ماده وجود ندارد. روح عالی‌ترین فرآورد تکامل مادی و سازمان‌یافتگی جانوری و پیچیده‌ترین شکل فعالیت انسانی است.

۳. این بدین معناست که طبیعت مستقل از روح وجود دارد اما هیچ روحی نمی‌تواند جدا از ماده وجود داشته باشد. جهان مادی مدت‌ها پیش از آن‌که بشریت یا هر موجود متفکر دیگری پا به عالم وجود بگذارد، وجود داشت. به قول فوئرباخ: «رابطهٔ واقعی تفکر با وجود چنین است: «وجود موضوع۳ و تفکر محمول۴ است. تفکر از هستی برمی‌خیزد، اما هستی از تفکر برنمی‌خیزد.»

۴. این مفهوم، مانع وجود هر الوهیتی، خدایان، ارواح، جان‌ها یا جوهرهای غیر مادی دیگری است که به اصطلاح بر کنش‌های طبیعت، جامعه و درون انسان جهت می‌دهند یا بر آن‌ها تأثیر می‌گذارند.

این‌ها اصول بنیادی جهان‌بینی ماتریالیستی‌اند. با این نشانه‌ها شما شخص ماتریالیست یا برعکس غیر ماتریالیست را خواهید شناخت اعم از آن‌که او خود بداند یا نداند واقعاً چه متفکری است.

کتاب بنیادهای ماتریالیسم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به فلسفه و کسانی که مایل هستند شناخت بهتری از دیدگاه‌های ماتریالیستی به‌دست‌آورند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب بنیادهای ماتریالیسم

انقلاب کشاورزی که برای نخستین بار راه را برای گرفتن مهار ذخیرهٔ غذا به دست انسان هموار کرد، انگیزهٔ رشد باورهای فراطبیعی شد و نخستین عناصر شناخت لازم برای فلسفه و علم را فراهم نمود. میان کشاورزی و باورهای دینی و مبانی علم ارتباط تنگاتنگی موجود است. گردآوران خوراک و شکارگران نیاز به علائم گذشت زمان نداشتند مگر در پهناورترین جاده‌ها و تنها مبهم‌ترین تصورات را از نظامات ادواری آن داشتند. نیازهای فصلی اشتغالات کشاورزی با گردش منظم و تنظیم شدهٔ تولید، مطالعهٔ گردش زمان را ضرورتی اقتصادی و برای نخستین بار کارکردی اجتماعی می‌سازد. انسان‌ها مجبور شدند به نظامات معین در حرکت فصول و اجرام آسمانی به علت بستگی معیشتی‌شان توجه کنند. نیاز به ابداع شیوه‌ها و وسایل سنجش زمان به اختراع تقویم‌ها و نخستین کشفیات اخترشناختی انجامید. بدین سبب بود که روحانیان خالقان و نگاهبانان علم آغازین شدند.

این سلسله تکامل را نه فقط میان تمدن‌های واقع در دره‌های پر آب بین‌النهرین و مصر، بلکه در دره‌های آمریکای مرکزی و در فلات آندس و مکزیکو که بالاترین ترازهای فرهنگ سرخپوستی در نیمکرهٔ غربی را دارا هستند، می‌توان مشاهده کرد. مثلاً مورد آزتک‌ها را در نظر گیریم. دین قبیله‌ای آنان، با مناسک جمعی در بر گیرندهٔ تمام مردم، ریشه در کشت ذرّت داشت. مراسم دینی آنان بر محور تقویمی می‌چرخید که کاهنان ترتیب آن را داده بودند. آنان در برابر عناصر طبیعی مانند باران و کوه‌ها که به نیروهای اجتماعی تشخص‌یافته تبدیل شده بودند استغاثه می‌کردند و به آن‌ها هدایا و قربانی‌های انسانی تقدیم می‌کردند. همهٔ این مناسک به عملیات کشاورزی مقید بود که زندگی آزتک‌ها به آن وابستگی داشت. اقتصاد آنان، اعتقادات آنان، و معلومات سطحی آنان از طبیعت همه به هم گره خورده بود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
یزدان‌شناسی، ماتریالیسم را به زیر زمین راند و فلسفه را غلام خود ساخت.
کاربر ۱۳۵۶۷۷۷
تاریخ فلسفه را کسانی ثبت کرده و آموزش داده‌اند که به میزان زیادی زیر نفوذ پنداشت‌های روان‌شناسی، دینی و ایده‌آلیستی طبقهٔ فارغ‌البال بوده‌اند. بنابراین دانشمندان مزبور متمایل بودند مزیت را بیشتر در ایده‌آلیست‌های کلاسیک مشاهده کنند تا در حدسیات مخالفان ماتریالیست‌شان. این در شهرت دموکریتوس تأثیر معکوس داشته است. آثار او بدین سبب به‌درستی ارزیابی نشده است که او ماتریالیستی سازش‌ناپذیر بوده است. دموکریتوس فعالیت هوشمندانه برای طبیعت قائل نبود و تمامی علل غائی، فراطبیعی کاذب را که حدسیات ایده‌آلیست‌ها را آلوده می‌کرد مردود شناخت.
کاربر ۱۳۵۶۷۷۷
چنین رویکردی با پدیده‌ها به معنای بی‌قرار دانستن تمامی چیزها و عاری ساختن آداب و رسوم، معیارها و نهادهای سفت و سخت از عمومیت و ضرورت است. هیچ چیز برای همیشه ثابت به نظر نمی‌رسد؛ هیچ حقیقتی به‌طور مطلق مسلم نیست، همهٔ ارزش‌ها نسبی‌اند.
کاربر ۱۳۵۶۷۷۷
است. هیچ شناخت مشترکی از یک واقعیت مادی مستقل نمی‌تواند در میان باشد، هیچ حقیقت عینی وجود ندارد.
کاربر ۱۳۵۶۷۷۷
سقراط این مفاهیم کهن را گرفت و به آن‌ها شکل تازه داد. او روح را چونان منبع و پایگاه دانش و نیکی شناخت. او نخستین کسی بود که مفهوم روح را عقلانی ساخت و آن را در موجودات انسانی عنصری معرفی کرد که دارای دانش و نادانی است و می‌تواند فضیلت و پلیدی را تشخیص دهد.
کاربر ۱۳۵۶۷۷۷
بدین‌سان یونانیان، آفرینندگانِ فلسفه، ماتریالیسم و علم، ابداع‌گرانِ الهیاتی نیز شدند که آن را می‌توان هنر تهیهٔ برهان‌های عقلانی برای باورهای دینی تعریف کرد.
کاربر ۱۳۵۶۷۷۷
ایده‌آلیست‌ها تقسیمات تند و تیزی داخل واقعیت برقرار کردند. آنان عقل محض را فراسوی عمل، ذهن را بر فراز حواس و شهوات، روح را بر فراز بدن و خدا را بر فراز انسان نشاندند.
کاربر ۱۳۵۶۷۷۷
اپیکور این پنداشت افلاطون را به سخره می‌گرفت که عالم اثری هنری است که خدایان برای برآوردن نیازها و اهداف بشریت ساخته‌اند. به نظر اپیکور، عالم برآیند تکامل مادی است که از حرکت اتوم‌ها در فضای خالی پیش می‌رود که خدایان با آن هیچ قدر مشترکی ندارند و در واقع خود خدایان معلول آن‌اند. هیچ غایت‌گرایی در نگرش اپیکور به فرایند کیهانی وجود ندارد. اجرام آسمانی و به همین گونه اندام‌های انسانی بدون هیچ منظوری خلق شده‌اند. آن‌ها نتیجهٔ انطباق اتفاقی‌اند نه آینده‌نگری الاهی
کاربر ۱۳۵۶۷۷۷
آموزهٔ اپیکوری دربارهٔ لذت اصرار داشت که هدف زندگی انسانی انکار نفس، خود محروم‌سازی و فداکاری نیست، بلکه بهبود و تکمیل کیفیات انسانی ویژهٔ آن، خلاصی از خرافات و ترس است. آن لذتی ایده‌آل است که نتیجهٔ آن آرامش نفس و سکون خاطر است: فضائلی مانند سادگی، اعتدال، خویشتن‌داری، خرمی بیشتر به لذت و سعادت رهنمون می‌شوند تا تجمّل افسارگسیخته. لذت‌های مداوم و تثبیت شده عقلانی‌اند زیرا سبب از دست رفتن تندرستی و ثروت و از این رو فراهم آوردن درد نمی‌شوند. پس لذت‌گرایی، هرزگی و افسارگسیختگی نیست.
کاربر ۱۳۵۶۷۷۷
لوکیانوس با لحنی تمسخرآمیز خطاب به خدایان می‌گوید: «آه، الاهه‌ای که از فقرا متنفری و مطیع ثروتمندانی و از همه بهتر می‌دانی که چگونه در تمام اوقات «خوب» زندگی کنی، چه کفش‌هایی از نمد به پا کنی و از چه مرهم‌هایی برای معالجه‌ات استفاده کنی، با حلقه‌های گل به استقبال‌ات می‌شتابند و از اطعمه و اشربه‌های مأکول سیرابت می‌کنند. اما این چیزها هیچ‌گاه و هرگز برای فقرا وجود ندارد...»
کاربر ۱۳۵۶۷۷۷

حجم

۲۳۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۲۳۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان