کتاب مزرعه حیوانات
معرفی کتاب مزرعه حیوانات
کتاب مزرعه حیوانات نوشته جورج اورول است که با ترجمه مترجم توانا کاوه میرعباسی منتشر شده است. این کتاب در ایران با نام دیگر قلعه حیوانات هم شناخته میشود.
درباره کتاب مزرعه حیوانات
آقای جونز، مالکِ مزرعهی مَنور است. یک شب حیوانات جمع میشوند تا ناپلئون به آنها حرفهای مهمی بزند، ناپليون یک خوک است، او از آنها میپرسد ماهیت هستی آنها چیست؟ از آنها میخواهد با واقعیت روبهرو شوند و به آنها میگوید زندگیشان رقتانگیز است، پُر از رنج و زحمت و سختی. او میگوید عمرشان هم کوتاه است. به دنیا میآیند، فقط یه غذای بخور و نمیر دل خوش میکنند و زمانی که یکذره هم رمق برایشان باقی نماند و همین که دیگر به درد مزرعهدار نخوردند، با سنگدلیِ نفرتانگیز میفرستندشان کشتارگاه تا سلاخی شوند. او میتواند کمکم حیوانات را قانع کند تا علیه مزرعهدار قیام کنند و او را از زمیناش بیرون کنند. خوکها کمکم در مزرعه ساکن میشوند اما رفتارشان تغییر میکند و از خود مزرعهدار هم بدتر میشوند.
اورول در این کتاب به مضمون خیانت به آرمانها و توتالیتاریسم پرداخته است و حکومتهای دیکتاتوری و سرشار از خفقان را نقد کرده است.
خواندن کتاب مزرعه حیوانات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات سیاسی پیشنهاد میکنیم.
درباره جرج اورول
اریک آرتور بلر ملقب به جرج اورول در۱۹۰۳ در شهر موتیهاری، بیهار هند متولد شد. او داستان نویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعر مشهور قرن بیستم بود. دو رمان مشهور او قلعه حیوانات و رمان ۱۹۸۴ است که در هر دو به وضعیت حکومتهای دیکتاتوری میپردازد. جرج مدتی به عنوان پلیس سلطنتی هند در برمه فعالیت میکرد. زندگی در هند و انگلیس باعث شد با فقر آشنا شود و ذهنیتی جدید برایش ایجاد شود. کتاب آس و پاس در لندن و پاریس و دختر کشیش حاصل همین تجربیات اوست. اورول سرانجام در بیستم ژانویه ۱۹۵۰ درگذشت. به درخواست خودش پیکرش را سوزاندند و خاکسترش را در گورستانی گمنام در نزدیکی آکسفورد به خاک سپردند.
بخشی از کتاب مزرعه حیوانات
سرگرد حرفش را ادامه داد:
«دیگه چیز زیادی نمونده بگم. صرفاً تکرار میکنم همیشه خصومتتون با بنیبشر و کلکبازیهاش یادتون بمونه. هر چی پیش بیاد، موجود دوپا دشمنه و هر جنبندهای که چهارپا راه بره یا بال داشته باشه دوستمونه. این هم یادتون باشه در نبرد با انسان نباید اجازه بدیم شبیهش بشیم. حتی وقتی بهش غلبه کردید، مبادا به عادتهای زشتش خو بگیرید. هیچ حیوونی نباید هرگز توی خونه زندگی کنه، یا روی تخت بخوابه، یا لباس بپوشه، یا مشروب بنوشه، یا سراغ دخانیات بره، یا دستش به پول بخوره یا درگیر کاسبی بشه. تمامِ عادتهای آدمها مایهی شرارتند. و مهمتر از همه، هیچ حیوونی نباید هرگز به همنوعهاش ظلم بکنه. ضعیف یا قوی، زیرک یا سادهلوح، همگی برادریم. هیچ حیوونی نباید هرگز حیوون دیگهای رو بکشه. همهی حیوونها با هم برابرند.
و حالا، رفقا، از رؤیای دیشبم واسهتون میگم. واقعاً زبونم از توصیفش عاجزه. خواب کُرهی زمین رو دیدم، موقعی که آدم شرّش رو کم کرده. اما من رو یاد چیزی انداخت که از مدتها قبل فراموشم شده بود: خیلی سال پیش که هنوز بچه بودم، مادرم و سایر ماچهخوکها اغلب سرودی رو میخوندند که فقط آهنگش رو بلد بودند و سه کلمهی اولش رو. در دوران طفولیت، این آهنگ رو بلد بودم، اما بهمرور از ذهنم پاک شده بود. ولی دیشب نهفقط آهنگش به خاطرم اومد، شعرش هم توی رؤیام زنده شد؛ شعری که یقین دارم حیوونهای زمانهای خیلی دور اون رو میخوندند و از نسلها پیش فراموش شده بود. الآن اون سرود رو واسهتون میخونم، رفقا. من پیرم و صدام گرفته و خشداره، اما آهنگ رو که یادتون دادم، خودتون میتونید قشنگتر بخونیدش. اسمش هست جانوران انگلستان.»
سرگردِ پیر سینهاش را صاف کرد و زد زیر آواز. همانطور که گفته بود صدایش خشن بود، اما بفهمینفهمی از عهدهی اجرای سرود برآمد؛ آهنگ آمیزهی موزونی بود از تصنیفهای کلمانتین و لاکوکاراچا. کلمات اینطور پشت هم ردیف شده بودند:
جانورانِ انگلیس و ایرلند
جانورانِ هر دیار و اقلیم
روحفزا نویدِ عصرِ زرین
به گوش جانتان وزد چون نسیم.
روزِ رهایی برسد، غم مخور
ظلم بنیبشر شود ریشهکن
مزرع پُربار و زمین فراخ
سهمِ من و تو میشود زین وطن.
حلقهی بینی که بوَد عار و ننگ
یوغِ گران، خفتِ جانهای پاک،
لگام و مهمیز و دوصد چوبِ تر
جمله بپوسند به خاک و مغاک.
حجم
۱۱۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۱۱۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
نظرات کاربران
سیاسی ترین داستان دنیا
کتابی پر از نماد و استعاره. متن روان در عین حال نیاز به چندین بار خواندن دارد تا درک بهتری از تکتک شخصیت ها و اتفاقات و حوادث در متن داستان داشته باشیم. اثری فرامرزی هست و منحصر به یک
ترجمه خوب و داستان هم که دیگه آقای جورج اورول و تواناییش در روایت داستانهایی که در حاکمیتهای تمامیتخواه اتفاق میافتن نیازی به تعریف نداره.
حال و روز مردم بلوک شرق و خاورمیانه چقدر با ان همزاد پنداری کردم
بگذار کوتاه بگویم: کتابی در وصف حال ما پس از خواندن کتاب مبهوت به افق خیره شده بودم و به این می اندیشیدم که چقدر ما ایرانی ها ناآگاهیم. شاید اگر همه این کتاب را می خواندند حالمان اینگونه نبود
یکی از بهترین رمان های تاریخ که زیاده گویی نکرده و مختصر و مفید منظورشو رسونده حتما پیشنهاد میشه بخونیدش
ترجمه پاکیزه و خوبیست
چقد شبیه این روزای کشورمونه ، حتما پیشنهاد میشه
برای عزیزانی که میخوان کتاب رو بخونن این ترجمه به نظر من خوب بود داستان کتاب هم که گویای سیاست کثیف حکومت هاست.
با خواندن این کتاب به یاد کره شمالی و مردم ستمدیده و بدبختش افتادم. مردمی که مانند اسب داستان مزرعه حیوانات کار می کنند و دست آخر وقتی فایده ای برای حکومت مستبد ندارند به سلاخ خانه سپرده می شوند.