کتاب داستان هایی برای پدران، فرزندان و نوه ها
معرفی کتاب داستان هایی برای پدران، فرزندان و نوه ها
کتاب داستان هایی برای پدران، فرزندان و نوه ها نوشتهٔ پائولو کوئیلو با ترجمهٔ مهدی صائمی در انتشارات پر چاپ شده است. بیایید تا با یکدیگر از میان سنتها و داستانهایی از قارههای مختلف عبور کنیم که با چهار کلمهٔ جادویی که از دوران کودکی به آنها گوش میدادیم و هرگز آنها را فراموش نخواهیم کرد، آغاز میکنیم:
یکی بود یکی نبود...
درباره کتاب داستان هایی برای پدران، فرزندان و نوه ها
پائولو کوئیلو در مقدمهٔ اثرش میگوید:
من هنگامی که بخش اعظم متون این کتاب را مینوشتم، شخصی را تصور میکردم که آنها را درک کرده است، کسی که ایشان را برای فرزندان و نوههایش تعریف نموده است؛ گویی که قادر به زنده ماندن در زمان بوده، در فضا سفر کرده و بسیاری از قارهها و اقیانوسها را درنوردیده است.
هر زمان که امکان شناسایی یک چشمه و منبع وجود داشته باشد همانند موردی که به آن اشاره کردم من اینکار را انجام میدهم. تقریباً کل این متون به آرشیو پنهانی و مخفی قلب انسان تعلق دارند: نام نویسنده گم شده است، اما پیغامش، هنوز وجود دارد. همچنین داستانهایی وجود دارند که دارای شرح و وصفی مختلف در فرهنگهای متفاوت هستند، و در این موارد من شناختهشدهترین آنها را انتخاب کردهام.
داستانهایی برای پدران، فرزندان و نوهها، تا حد بسیار زیادی مدیون ستونی است که برای روزنامههای برزیل و خارج از کشور مینویسم. همیـن نوشـتهها بودند که این انگیزه را در من بهوجود آوردند تا آنهـا را به شـکل کتـاب دربیاورم.
و البته بخشی از نوشتههای چاپ نشدهٔ خود را نیز به آنها اضافه کردم. همچنین تصمیم به اضافه کردن قطعاتی کردم که دربارهٔ برخی از تجربیات شخصی خود نوشته بودم که مایل بودم تا آنها را با دیگران تقسیم کنم.
کتاب داستان هایی برای پدران، فرزندان و نوه ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به همهٔ علاقهمندان به آثار پائولو کوئیلو پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب داستان هایی برای پدران، فرزندان و نوه ها
چگونه در خاطرهها بمانیم
در صومعهای در سِکتا، راهب بزرگ لوکاس، همهٔ کشیشها را برای موعظه گرد آورد و گفت:
- شما هرگز در یادها و خاطرهها نخواهید ماند.
یکی از برادران پرسید:
- شاید رفتار ما نمیتواند کمک کند که چه کسی مَدنظر شما بوده و مورد نیازتان باشد؟
راهب پاسخ داد:
در زمانی که همهٔ مردم دنیا عادل و منصف بودند، هیچکس اهمیتی به افراد نمونه و برتر نمیداد. همه سعی میکردند تا بهترین باشند، بدون آنکه در این مورد ادعایی داشته باشند. به نزدیکان خود عشق میورزیدند، برای آنکه میدانستند که این بخشی از زندگی است، و اجباری نداشتند تا کار خاصی را در احترام گذاشتن به یک قانون طبیعی انجام دهند. ایشان اموالشان را با یکدیگر تقسیم میکردند تا مجبور نباشند که بیش از حد تحملشان بار جمع کنند. چراکه کل زندگی را یک نوع سفر میدانستند! ایشان در کنار یکدیگر و در آزادی زندگی میکردند. میدادند و میگرفتند، بدون آنکه مجبور باشند وامی بدهند و یا دیگران را متهم کنند. بههمین خاطر اعمال و کارهایشان برشمرده نمیشد و آنها نیز هیچ داستانی از خود بهجای نمیگذاشتند.
آیا کسی میتواند بگوید که در حال حاضر میتوان چنین موردی را بهدست آورد و ملاحظه کرد: خوب انجام اعمالی بسیار عادی، بدون آنکه نیازی به تمجید و ستایش از آنهایی باشد که چنین کارهایی را انجام میدهند.
حجم
۲۸۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۸۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
نظرات کاربران
در کل کتاب خوبیه و نویسنده این کتاب محبوبترین نویسنده منه ولی چیزی که در مورد این کتاب منو اذیتم کرد نمیدونم درست احساس کردم یا نه که ترجمش ضعیفه و یا اینکه خیلی از داستانهاش برای من حداقل بی
یک کتاب خوب با ترجمهای که بخاطر بد بودنش، کلا مفاهیم داستانهارو عوض میکنه...
یه اصطلاحی هست برای خوراکی میگن بزن به بدن شارژ شی این کتاب رو خوندم ومعنی اون جمله رو فهمیدم🍀
شاید بنظر داستان های کوتاه برسه، ولی چیزی توی قلبش هست، که تو هیچ کتاب دیگه ای نبود و نخواهد بود.