دانلود و خرید کتاب گلیندای مهربان؛ دنیای شگفت‌انگیز از (جلد سوم) ال.فرانک بااوم ترجمه سارا قدیانی
تصویر جلد کتاب گلیندای مهربان؛ دنیای شگفت‌انگیز از (جلد سوم)

کتاب گلیندای مهربان؛ دنیای شگفت‌انگیز از (جلد سوم)

معرفی کتاب گلیندای مهربان؛ دنیای شگفت‌انگیز از (جلد سوم)

گلیندای مهربان جلد سوم از مجموعه تخیلی دنیای شگفت‌انگیز اُز اثر نویسنده کتاب کودکان، ال فرانک بااوم است..

 خلاصه کتاب گلیندای مهربان

دختر یتیمی به نام دروتی با عمو و زن عمویش در چمنزار زیبایی زندگی می کند. روزی بر اثر یک حادثه، دروثی فرسنگ ها از کلبه شان دور می شود. او از فرشته مهربان شرق ، راه برگشت به خانه را می پرسد. فرشته به او می گوید که باید از جادوگر اُز در شهر سبز زمرد کمک بگیرد و ...

گلیندای مهربان، جادوگر دوست‌داشتنی سرزمین اُز و دوست ملکه اُزما و شاهزاده دوروتی است. گلیندا آشنایان زیادی دارد که دوست دارند چیزهای بیشتری دربارهٔ او بدانند. به همین دلیل، اِل. فرانک بااوم، مورخ سرزمین اُز، داستانی درمورد همکاری گلیندا و جادوگر ریزنقش سرزمین اُزـ برای نجات اُزما و دوروتی‌ـ نوشته است. ماجرای این داستان مربوط به زمانی است که اُزما و دوروتی به دیدار دو گروه از افراد عجیب و جنگجو، به نام اسکیزرها و کله‌پهن‌ها رفته و با خطرهای وحشتناکی روبه‌رو شده بودند.

 درباره ال. فرانک بااوم

ال فرانک بااوم متولد سال ۱۸۵۶در نیویوک بود که با نوشتن کتاب «داستان‌های مامان غاز» در ادبیات کودکان شناخته شد. او در سال ۱۸۹۰ با کمک یک تصویرگر جادوگر شگفت‌انگیز شهر اُز را منتشر کرد که نامش را بر سر زبان‌ها انداخت و پس از آن هم داستان‌های موفق دیگری برای کودکان نوشت. او در سن ۶۲ سالگی و در سال ۱۹۱۹ درگذشت.

 جملاتی از کتاب گلیندای مهربان

در قصر اُزما، یک مترسک زندگی می‌کرد که موجودی باهوش و جالب توجه بود. این مترسک قبلاً مدت کوتاهی فرمانروای اُز بود و همهٔ مردم دوستش داشتند و به او احترام می‌گذاشتند.

روزی یک کشاورز مانچکینی یک دست لباس کهنه را پر از پوشال می‌کند و کفش‌های پوشالی به آن وصل می‌کند و یک جفت دستکش پوشالی را هم به‌جای دست‌هایش می‌گذارد. سر مترسک یک گونی پوشالی بود که به بدنش بسته شده بود و روی آن چشم و گوش و بینی کشیده بودند. وقتی یک کلاه روی آن سر گذاشته می‌شد، کاملاً شبیه به یک مرد می‌شد. کشاورز، مترسک را به تیرکی چوبی در وسط مزرعه ذرتش وصل کرده بود. دوروتی که از کنار مزرعه رد می‌شد، مترسک را دیده و از تیر چوبی باز کرده بود. بعد آنها به شهر زمرد رفته بودند و جادوگر شهر اُز مغز خوبی به مترسک داده بود؛ آن‌قدر خوب که او خیلی زود به شخصیت مهمی تبدیل شد.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۱۱٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۱۱۱٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۹,۰۰۰
۴۰%
تومان