کتاب شاگرد قصاب
معرفی کتاب شاگرد قصاب
فرنسی شخصیت آزاردهندهای دارد و برای هیچچیز احترامی قائل نیست، ولی به او حق میدهید و حتی با او همذاتپنداری میکنید؛ این هنر پاتریک مککیب است. فرنسیِ روانپریش شخصیت اصلی رمان شاگرد قصاب شما را با رضایت به وسط پریشانیهای ذهنیاش میبرد. رمان شاگرد قصاب، علاوه بر نامزدی جایزهٔ ادبی بوکر، جایزه ادبی ادبیات ایرلند از روزنامه آیریش تایمز را نیز از آن خود کرده است. شاگرد قصاب نوشتۀ پاتریک مک کیب با ترجمۀ پیمان خاکسار در نشر چشمه منتشر شده است. بر اساس این کتاب، فیلمی هم در سال ۱۹۹۷ ساخته شد.
درباره کتاب شاگرد قصاب
توصیفات زیر تنها تعدادی از تحسینهایی است که شاگرد قصاب کسب کرده است :
درخشان، بیهمتا. پاتریک مککیب شما را به دنیای کتاب هل میدهد طوری که از آنطرف نفسزنان بیرون میآیید و کتاب را ستایش میکنید و میدانید نگاهتان به داستان کاملاً عوض شده است. بهترین رمان ایرلندی که طی سالهای اخیر خواندهام.
رادی دویل، نویسندهٔ رمان پدی کلارک هاهاها
مسحورکننده... بخشی هاکلبری فین، بخشی هولدن کالفیلد، بخشی هانیبال لکتر.
نیویورک تایمز
رمانی بینقص... مونولوگی بکتی با شالودهای هیچکاکی...
واشنگتن پست
درباره پاتریک مککیب
پاتریک مککیب متولد سال ۱۹۵۵ کلونز ایرلند است، در نزدیکی مرز ایرلند شمالی. درست مثل فرنسی برادی۱، قهرمان شاگردقصاب، رژیم فرهنگی کودکیاش فیلمهای هالیوودی بودند و کامیکبوکها. سال ۱۹۸۵ به لندن رفت و تا سال ۱۹۹۳ صبحها در مدرسه تدریس میکرد و شبها رمان مینوشت. قبل از شاگردقصاب دو رمان نوشت به نامهای کارن۲ و موسیقی خیابان کلینتون و همینطور یک کتاب کودک به اسم ماجراهای شی موشه. بعد از انتشار شاگردقصاب و کاندید شدنش برای جایزهٔ بوکر و متعاقبش فروش بالای کتاب، مککیب به ایرلند برگشت و نویسندهٔ تماموقت شد. رمانهای مشهور دیگرش مدرسهٔ مُرده است و صبحانه در پلوتون، که برای این رمان هم کاندید جایزهٔ بوکر شده. مککیب بابت طنز سیاه رمانهایش، که اغلب در شهرهای کوچک ایرلند میگذرند، مشهور است
درباره پیمان خاکسار
لیست آثار ترجمه شده توسط پیمان خاکسار بهترین و کاملترین معرفی از اوست:
سوختن در آب غرق شدن در آتش، چارلز بوکفسکی / عامهپسند ، چارلز بوکوفسکی / هالیوود، چارلز بوکفسکی / یکی مثل همه، فیلیپ راث / ترانهی برف خاموش:مجموعه داستان، هیوبرت سلبی جونیور / باشگاه مشتزنی، چاک پالانیک / سومین پلیس، فلن اوبراین / بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم، دیوید سداریس / مادربزرگت را از اینجا ببر!، دیوید سداریس / اتحادیه ابلهان ، جان کندی تول / برادران سیسترز ، پاتریک دوویت / اومون را، ویکتور پلوین / شاگرد قصاب، پاتریک مککیب / پسر عیسی، دنیس جانسون / جزء از کل، استیو تولتز / ریگ روان ، استیو تولتز / پروژهی خونین او، گرم مک ری / مجوس ، جان فاولز / کلکسیونر ، جان فاولز / اصلاحات ، جاناتان فرانزن
کتاب شاگرد قصاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دوستداران رمانهای جریان سیال ذهن پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب شاگرد قصاب
گفت دنیا پُرِ کسانی است که آدم را ناامید میکنند. گفت وقتی خانم نوجنت برای اولینبار آمد به شَهر نظیر نداشت. گفت هر روز باهاش میرفتم گردش. بعد زد زیر گریه و گفت این جای مزخرف و شروع کرد با دستمالی که از جیب پیشبندش درآورده بود چشمش را خشک کردن. ولی فایده نداشت چون دستمال پودر شد و ریخت زمین.
نور از پنجره اُریب میتابید و صدای بازی بچهها از کوچه میآمد. یک فروشگاه راه انداخته بودند و پول خریدشان را با قلوهسنگ میدادند. جعبهٔ خالی پودر لباسشویی داشتند و قوطی لوبیا. یکیشان گفت نه الان نوبت منه. گراوس آرمسترانگ گوشاش را خاراند و بدو رفت وسطشان.
داشتم فکر میکردم چهقدر حق با مادرم بود... اولها که خانم نوجنت ما را میدید نیشاش باز میشد و میگفت سرکار خانم برادی و آقای فرنسیس جوان حالشون چهطوره؟ نمیشد باور کرد که تماممدت منظورش این بوده: سلام خانم خوک، حالت چهطوره، نگاه کن فیلیپ کیا دارن میآن، خانوادهٔ خوکها!
حجم
۴۴۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۲۱ صفحه
حجم
۴۴۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۲۱ صفحه
نظرات کاربران
امتیازم ۳.۵ هست. کتاب فضای تلخی داره، من به شخصه تو دستهی رمانهای روانشناسانه برای خودم طبقه بندیش میکنم. . کتابهایی هستن که عملکرد آدمهایی که دچار فروپاشی روانی شدنو نشون میدن، مثل داستان قاتلها، سایکوپاتها، مجرم ها و... ولی این کتاب از
داستان در مورد مشکلات یه پسر بچه سرکش هست که در طول زندگیش با مشکلات زیادی مواجهه داره. بسیار روایت جذاب و پرکششی داره واگه رمان ساندویچ ژامبون و یا ناطوردشت رو دوست داشتید این کتاب رو اصلا و ابدا
کابوسی هولناک که با لحنی سرخوشانه و معصومانه روایت میشود. تا آخر عمرم بعضی از صحنههای تکاندهنده این کتاب را فراموش نخواهم کرد. پ ن: کتاب را یک روز مانده به عروسیام تمام کردم. و بله. اصلا انتخاب هوشمندانهای برای این
یکی از بهترین کتابها در ژانر روانشناسی و جنایی و به سبک پست مدرن است. خوندنش بشدت به کتابخوانهای قهار پیشنهاد میدم
این کتاب و شخصیت اصلیش یعنی فرنسی برادی هر بار شما رو یجور شُکِه میکنه و نویسنده، هم فکر و هم احساس شما رو هر بار به نوعی درگیر و تحت تاثیر قرار میده
اگه با سبک نوشتن نویسنده کنار بیاین خیلی جذابه داستانش
کتاب فضای غمگینی داشت و من هم عاشق داستان های سنگین با اندوهِ زیاد... کتاب خوبی بود و ترجمه حرف نداشت.
عجیب و درهم. داستانی تلخ و سرد که شخصیت پردازی خوبی داره و جالبترین چیزش اینه که به شما نشون میده طرز تفکر و حالات ذهنی کسی که از نظر ذهنی مشکل داره چطوریه.انگار تو مغز اون هستید. حسش قابل
متن سختی داره. اول شخص و سرشار از صرف مصدر گفتن! شما دارید تراوشات یک ذهن بیمار رو میخونید پس خیلی انتظار نثر معمول و روان نمیشه از کتاب داشت. اوایل اصلا برام جذابیت نداشت و به سختی ادامه دادم؛ اما
بسیار کتاب زیبا و متفاوتی هست