بریدههایی از کتاب شاگرد قصاب
۴٫۰
(۳۴)
دنیا پُرِ کسانی است که آدم را ناامید میکنند.
imalializade
اگر خدا صدات میکنه وظیفهت اینه که وحشت نکنی.
imalializade
وقتی وارد آشپزخانه شدم دیدم مادرم گوشهای ایستاده و یک صندلی چپه هم روی میز است. گفتم صندلی آن بالا چهکار میکند، یک تکه سیم که مال بابا بود آن بالا از سقف تاب میخورد ولی نگفت آن بالا چهکار میکند فقط ایستاده بود و با ناخنش ور میرفت و هی دهنش را باز میکرد که چیزی بگوید ولی چیزی نمیگفت.
imalializade
رفت طبقهٔ بالا و در را شکست
دید که دخترک از طنابی تاب میخورد
چاقویش را درآورد و طناب را برید
و توی جیبش این نامه را پیدا کرد
قبرم را پهن و عمیق بکنید
یک سنگ مرمر روی سر و پایم بگذارید
و وسطش یک کبوتر نقاشی کنید
که دنیا بداند به خاطر عشق مُردم
Mehr
چهطوری تنهایی آدم تمام میشود؟ خندهدارتر از این نشنیده بودم.
AS4438
هر جا که سرگردان باشی، عشق مادر نعمت است.
imalializade
تمام چیزهای زیبای این دنیا دروغ هستند. آخرسر هیچ ارزشی ندارند.
Amirhesam
از باران خوشم میآمد. صدای آب و زمین نرم، انگار علفهای سبز کنارت جوانه میزدند. به این میگویند زندگی
soroosh7561
نشستم و زل زدم به قطرهٔ آبی نوک یک برگ. نمیتوانست تصمیمش را بگیرد که بیفتد یا نه. مهم نبود... عجله نداشتم. گفتم عجله نکن قطره... تا دلت بخواهد وقت داریم.
تمام وقت دنیا مال ماست.
soroosh7561
دنیا پُرِ کسانی است که آدم را ناامید میکنند.
فهیم
نشستم و زل زدم به قطرهٔ آبی نوک یک برگ. نمیتوانست تصمیمش را بگیرد که بیفتد یا نه. مهم نبود... عجله نداشتم. گفتم عجله نکن قطره... تا دلت بخواهد وقت داریم.
soroosh7561
یه روز یه کک به اون یکی میگه سگه رو بخوریم یا ببریم؟
soroosh7561
گفت پس خدابههمراهت من رفتم، گناهکاران آسایش ندارند، گفتم درست میگین، هیچکس آسایش نداره،
imalializade
همه به خاطر کاری که با خانم نوجنت کرده بودم دنبالم میگشتند.
کاربر ۲۴۳۴۲۱۹
به دستانم که به سفیدی مرمر بودند نگاه کردم و با خودم گفتم مُرده بودن شبیه زنِ توی آهنگ چه حسی دارد؟ با خودت فکر میکنی چیزهای زیبای دنیا آخرسر خیلی هم خوب نیستند، نه؟ میخواهم مُرده بمانم.
فکر کردم احتمالاً همچین حسی دارد.
sharareh.ch
حجم
۴۴۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۲۱ صفحه
حجم
۴۴۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۲۱ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان