دانلود و خرید کتاب پادزهر الیور برکمن ترجمه محمدجواد کعبی‌زاده
تصویر جلد کتاب پادزهر

کتاب پادزهر

معرفی کتاب پادزهر

کتاب پادزهر یا خوشبختی برای کسانی که تحمل مثبت‌اندیشی را ندارند کتابی است که ما را از زهر مثبت‌اندیشی که از هر طرف در رگ‌هایمان جاری شده پاکسازی می‌کند. این کتاب نوشتهٔ الیور برکمن است که با ترجمهٔ محمدجواد کعبی‌زاده در انتشارات میلکان به چاپ رسیده است. اَلن واتس، در حکمت ناامنی می‌گوید: «همیشه شیفته‌ٔ قانون تلاش معکوس بوده‌ام. گاهی آن‌ را «قانون وارونه» می‌نامم. وقتی سعی می‌کنی روی سطح آب باقی بمانی، غرق می‌شوی؛ اما وقتی سعی کنی غرق شوی، شناور باقی می‌مانی. حس نا‌امنی نتیجه‌ٔ تلاش برای رسیدن به امنیت است. برعکس، رستگاری و سلامت روان، حاصل تشخیص تمام‌عیار این حقیقت است که هیچ راهی برای رهایی و نجات خود نداریم.»

 ویلیام لیث دربارهٔ کتاب پادزهر می‌گوید: «کتابی خارق‌العاده که وادارمان می‌کند به رویکرد فعلی‌مان نسبت‎ به زندگی شک کنیم، به بازنگری آن بپردازیم و از جست‌وجوی مداوم شادی و قطعیتی که معمولاً به شکل مصرف‌گرایی بروز می‌کند، دست برداریم.»

درباره کتاب پادزهر؛ خوشبختی برای کسانی که تحمل مثبت‌اندیشی را ندارند

رسیدن به موفقیت از راه شکست

رسیدن به آرامش از راه اضطراب

نگاهی نو به زندگی

این‌ها تعدادی از راه‌هایی است که این کتاب نقشه‌اش را در اختیارمان می‌گذارند. اما مگر همچین چیزی امکان دارد؟ شاید بله و شاید بهتر و راحت‌تر از راه‌های متضادی که همیشه از آن‌ها حرف زده‌اند. کتاب‌های خودیاری معمولاً کمک ماندگاری به کسی نمی‌کنند. تنها تعداد کمی از انبوه مزایای زندگی مدرن امروز می‌توانند حال ما را بهتر کنند. ثروت، تازه اگر بتوانید به آن دست پیدا کنید، لزوماً به شادی منجر نمی‌شود. رابطه‌ٔ عاطفی، زندگی خانوادگی و کار همان‌قدر که شادی‌بخش‌اند، اضطراب‌آور هم هستند. حتی نمی‌توانیم روی این‌که معنای «شادی» چیست توافق کنیم. حال باید نتیجه بگیریم همه‌ٔ کارهای ما بی‌حاصل است یا شاید فقط راه را اشتباه رفته‌ایم؟

اولیور برکمن، همه‌جا، از شرق تا غرب را جست‌وجو کرده است تا آدم‌هایی را پیدا کند که همگی دیدگاه مشترکی به زندگی دارند. آدم‌هایی که چه روان‌پزشک و پژوهشگر روان‌شناسی تجربی باشند، چه متخصص مبارزه با تروریسم، مشاور کسب‌وکار و چه فیلسوف، همگی معتقدند تنها همان تلاش بی‌وقفه برای رسیدن به شادی است که باعث احساس بدبختی و بیچارگی ما می‌شود. معتقدند راه دیگری برای رسیدن به شادی و موفقیت وجود دارد و آن‌ هم با آغوشِ باز پذیرفتن شکست، بدبینی، عدم امنیت و عدم قطعیت است؛ یعنی پذیرفتن همه‌ٔ چیزهایی که در زندگی از دست‌شان فراری‌ایم. پادزهر، کتابی تفکربرانگیز، تا حدی غیرعادی و در نهایت به‌غایت روح‌بخش است. «پادزهر» راهنمای آدم‌های هوشمند است برای درک سوءبرداشت‌ها از معنای شادی و شادبودن و رها شدن از آن.

کتاب پادزهر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر از سمینارهای مثبت‌اندیشی‌ غیرمنطقی، صحبت‌های انگیزشی بدون پشتوانه، شنیدن مداوم این جمله که: «همه چیز می‌تواند در کنترل شما باشد» در صورتی که در واقعیت حتی کنترل عطسه‌ کردنتان هم با شما نیست و بسیاری صحبت‌های در ظاهر زیبای دیگه که تا الان فقط حس بی‌کفایتی را در وجودتان تقویت کرده‌اند، آزرده و کلافه شده‌اید، این کتاب برای شماست!

بخشی از کتاب پادزهر؛ خوشبختی برای کسانی که تحمل مثبت‌اندیشی را ندارند

راستش را بخواهید به عنوان یک خبرنگار نفوذی به این سمینار آمده‌ام. تامارا لوو که از خود با عنوان «مهم‌ترین سخنران انگیزشی زن در جهان» یاد می‌کند و در کنار همسرش شرکتِ برگزارکننده سمینار «نهایت انگیزه!» را مدیریت می‌کند، متهم شده است که از ورود خبرنگاران به سمینار جلوگیری می‌کند، چون خبرنگاران جماعتی معروف به تفکر منفی‌اند. لوو این اتهام را رد می‌کند، اما برای احتیاط، خود را یک «تاجر خویش‌فرما» معرفی می‌کنم؛ تاکتیکی که تنها پس از ورود به سمینار متوجه می‌شوم باعث شده مشکوک به نظر برسم. واقعیت هم این است که اصلاً نیاز نبود به فریب متوسل شوم. ازآنجا که فاصلهٔ من از سکو زیاد است، حراست متوجه یادداشت‌برداری‌هایم از سخنرانی نمی‌شود. در بلیت سمینار صندلی‌ام با عنوان «صندلی ممتاز» توصیف شده است، اما بعداً متوجه می‌شوم این هم یکی دیگر از نمونه‌های مثبت‌گرایی بی‌حد و حصر است: در سمینار «نهایت انگیزه!» فقط «صندلی مخصوص»، «صندلی مدیریتی» و «صندلی وی‌آی‌پی» وجود دارد. در حقیقت صندلی من در قسمت دورافتاده و بالای استادیوم قرار دارد و از رویهٔ پلاستیکی سفتی ساخته شده که به پشت آدم فشار می‌آورد. اما من شکرگزار این صندلی‌ام، چراکه به صورت کاملاً اتفاقی کنار مردی نشسته‌ام که تا آنجا که متوجه شده‌ام جزو معدود افراد بدبین در استادیوم است؛ جنگلبانی چهارشانه و خوش‌برخورد به نام جیم که با لحنی کنایه‌آمیز هر چند وقت یک‌بار به هوا می‌پرد و فریاد می‌زند: «چقدر انگیزه دارم!» او توضیح می‌دهد کارفرمایش، یعنی سازمان محافظت و نگهداری از پارک‌های ملی ایالات متحده، به او دستور داده در این سمینار شرکت کند.

اگرچه هنگامی که از او پرسیدم چرا این سازمان با پرداخت حقوق از جنگلبانانش می‌خواهد در این سمینار شرکت کنند، با شادمانی جواب داد: «فقط خود خدا می‌دونه.»

در این حین، خطابهٔ دکتر شولر در حال فوران است: «وقتی بچه بودم، غیرممکن بود انسان روی سطح ماه راه بره، غیرممکن بود قلب یه نفر رو از قفسه سینه‌ش دربیارن و بذارن تو بدن یه آدم دیگه... ثابت کردیم که "غیرممکن" یه کلمهٔ خیلی احمقانه‌س.» او زمان بیشتری را به ارائهٔ دلایلی بیشتر، دال بر اختیاری‌بودن شکست اختصاص نمی‌دهد: مشخص است دکتر شولر، نویسنده کتاب‌هایی با عناوین پیشرفت در زندگی با تفکر مثبت و زمان‌های سخت هرگز بر جای نمی‌مانند، اما انسان‌های سرسخت چرا! ترجیح می‌دهد در مخاطبان خود ایجاد شور کند تا اینکه سخنانش را با دلیل و مدرک اثبات کند. اما از آنجا که امروز او فقط مسئول شروع همایش است و سخنرانان اصلی اشخاص دیگری‌اند، پس از پانزده دقیقه سخنرانی، درحالی‌که دستان مشت‌کردهٔ خود را به روی مخاطبان به علامت پیروزی بالا آورده، با آتش‌بازی و تجلیل فراوان صحنه را ترک می‌کند؛ این تصویری است که او از موفقیت مبتنی بر مثبت‌اندیشی ارائه می‌دهد.

فقط چند ماه بعد، درحالی‌که در خانه‌ام در نیویورک مشغول خوردن صبحانه و خواندن سرخط خبرها هستم، با این خبر مواجه می‌شوم که بزرگ‌ترین کلیسای تمام‌شیشه‌ای ایالات متحدهٔ امریکا اعلام ورشکستگی کرده است. احتمالاً دکتر شولر فراموش کرده بوده کلمهٔ ورشکستگی را از دایرهٔ لغات خود حذف کند.

پناه آورده به کتاب از پایان نامه
۱۴۰۰/۱۰/۲۷

اگر نظرم رو میخونید لطفا کامل بخونید چون مثبت و منفی رو باهم نوشتم. این کتاب رو اول از طاقچه خریدم و بعد از خوندن دو فصل انقدر کیف کردم که نسخه چاپیش رو خریدم.اما امروز که کتاب رو باز کردم

- بیشتر
Anahid
۱۴۰۰/۰۸/۰۶

یکی از کتابهایی که باید بارها خواند. رسیدن به سلامت روان از طریق متوقف کردن جستجوی دیوانه وار شادی. جستجو و بررسی شکاکانه ی شادی در فلسفه رواقی، در دین بودایی، در عرفان اکهارت تولی، در گفتار کنفسیوس، در رویکرد کیتس، در

- بیشتر
احسان
۱۴۰۰/۰۹/۲۳

تو کتاب‌های خودیاری چند سال اخیر زیاد این مطلب رو دیدم که "با رنج‌ها مواجه بشین و اونها رو بپذیرید" یا اینکه "تلاش برای رسیدن به شادی نتیجه عکس داره" اما دلیل این طرز فکر آنچنان توضیح داده نشده بود.

- بیشتر
سعید عبدی
۱۴۰۰/۰۹/۱۰

فقط در یک کلمه فوق العاده بود. اولش چون با برخی تفکرات خودم در تضاد بود زیاد خوشم نیومد اما رفته رفته کتاب منو با خودش به جلو برد و به چالش کشیده شدم و واقعا لذت بردم. نهایتا چیزها

- بیشتر
نَــسـی
۱۴۰۱/۰۳/۰۹

موضوع این کتاب برای من جالب و متفاوت بود اما متاسفانه اصلا نتونستم با ترجمه ارتباط برقرار کنم، جوری بود که باعث میشد حواسم پرت بشه و نتونم روی متن تمرکز کنم.

geneva
۱۴۰۰/۱۰/۱۲

کتابی خوب با ترجمه ای بشدت بد! نویسنده شعار نداده بود و وقت زیادی رو صرف‌ تحقیقات کرده،نظریه های مختلفی رو با دید بیطرفانه و نتایجی که داشتند منتشر کرده و‌باعث میشه ذهن منطقی انسان مطالب رو بهتر بپذیره

مهرناز
۱۴۰۰/۱۰/۰۱

اوایل کتاب خوب بود و نکته‌های جالبی داشت و کلا در مورد این حرف می‌زد که نباید به صورت افراطی خوشبین بود و این سمینارهای موفقیت چقدر بیخودن اما دیگه به آخرای کتاب رسید تکراری و حوصله‌سربر شد. ترجمه هم

- بیشتر
فرشاد بهرام پوری
۱۴۰۰/۰۸/۰۸

کتاب خوبیه ولی به نظرم کتاب « خیلی خراب است؛ کتابی درباره‌ی امید» نوشته مارک منسون از همین انتشارات از این بهتره

Rasoul
۱۴۰۱/۰۷/۱۸

موضوعات مختلف به صورت پراکنده و آشفته کنار هم چیده شدن(شایدم من نتونستم متوجه بشم)؛ چند مورد از مطالبش به نظرم جالب بود که بریدهٔ بعضیهاشو به اشتراک گذاشتم ترجمه متوسطِ رو به ضعیفی داره

محدثه.الف
۱۴۰۱/۰۴/۲۳

کتاب خوبیه ، دیدگاه وسیعی به آدم میده ، برای مطالعه بیشتر در حیطه ذهن آگاهی بهم انگیزه داد، ولی تمام مدت مطالعه این کتاب با خودم فکر میکنم که چقدر مفاهیم درستی در دین ما هست و بسیار برای

- بیشتر
روان‌شناسی به نام راس هریس تمرین ساده‌ای را پیشنهاد می‌کند: تصور کنید هشتاد سال‌تان است -فرض شده که هشتاد سال ندارید؛ اگر هشتادساله هستید،‌ سن بیشتری را انتخاب کنید- و سپس این جملات را کامل کنید: «ای کاش زمان بیشتری را صرف... می‌کردم» و «ای کاش زمان کمتری را صرف... می‌کردم.» این تمرینی به‌شدت موثر برای دستیابی به آگاهی از مرگ در مدتی کوتاه است.
Anahid
«خیار تلخ است؟ آن را نخور. خاربنی سر راهت قرار گرفته؟ از کنارش بگذر. این اقدام‌ها کافی است. نیازی نیست بپرسی "اصلاً چرا این چیزها در جهان وجود دارد؟
Mary gholami
حکیم چینی، لائوتسه، می‌گوید: «یک مسافر خوب نه هیچ برنامهٔ ثابتی دارد و نه قصد رسیدن به مقصدی مشخص.»(۶)
Anahid
«اگر بپذیری جهان و پدیده‌هایش از کنترل تو خارج است، اضطراب بسیار کمتری را در زندگی تجربه می‌کنی.»
نَــسـی
انسان همان‌قدر می‌تواند در امنیت کامل به سر برد که یک موج می‌تواند از دریا فرار کند.
نَــسـی
رواقیون اعتقاد دارند تنها چیزی که می‌توانیم کنترل کنیم قضاوت‌های‌مان در مورد جهان است، اما از طرف دیگر هم همین برای شادبودن کافی است.
mohammad
«از خود بپرس آیا شاد هستی؟ و با این پرسش شادی تو پایان می‌یابد.»
Mary gholami
دلبستگی ریشهٔ تمام رنج‌هاست.
نَــسـی
مرگ به عنوان شیوه‌ای برای زندگی اگر زندگی از نو به من هدیه می‌شد، به همنشینی شبانهٔ اندیشهٔ مرگ خو می‌کردم و به یادآوری مرگ ممارست... زندگی بدون حضور دائمی مفهوم مرگ بی‌مزه است. مثل اینکه تا آخر عمر سفیدهٔ تخم‌مرغ بخورید. - بازرس مورتیمر، از کتاب به یاد داشته باش که می‌میری اثر میورِل اسپارک
pissenlit
طبق یافته‌های محققان سلامت روان، اختلالات اضطراب و افسردگی در کشورهای فقیرتر شیوع بسیار کمتری دارد.
محمد جواد

حجم

۲۶۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

حجم

۲۶۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان